به جز در نوار غربى آزربايجان يعنى جاهايى كه رويارويى با كردها داريم راى نخواهيم داد. به رياست جمهورى اصلاً راى نمى دهيم. به امثال پزشكيان ها هرگز.
از آنهايى كه بيست سال پيش دنبال اصل پانزده مادر مُرده ى كذايى بودند و خام نمايندگان و كانديداهاى رياست جمهورى مى شدند، و اكنون هم در پى همين اصل و خواسته هاى سطحى، دنبال كانديداها هستند مى خواهم يك نمونه از وصول مطالبات را نشان دهند، فقط يك نمونه.
ما به تغيير گستره اى كه اين بازى را بر روى آن چيده اند احتياج داريم. اين گستره بر روى مدار تماميت خواهى، مركزگرايى و استعمارگرى چيده شده و بايكوت ما، به چيدن اين گستره از ذهن افراد ذوب شده كمك خواهد كرد.
بله، نبايد اجازه دهيم كه ذهن ما درگير بازى در گستره ى استعمارگرى باشد. بازى كردن در گستره ى استعمارگرى سبب مى شود ملت ما فراموش كنند سرزمينى فاقد استقلال سياسى و اقتصادى اند.
ما بايد بازى كردن در گستره ى استعمار را به بازى كردن با استعمار بدل كنيم.
ملت ما بايد پيوسته ، كُلُنى و مستعمره بودن شرايط خويش را در ذهن مرور كند نه اينكه با بازيسازى هاى كذايى در گستره ى استعمار، مستعمره نشينى و اسارت خويش را به فراموشى بسپارد. براى همين، بازى كردن در گستره اى كه بر روى مدار استعمار چيده شده اشتباه است.
انتخابات در ايران، كلمه اى است كه در گستره ى استعمارگرى تعريف مى شود و هيچ ربطى به ما ندارد.
نبايد مفهوم رودرويى استعمارشده با استعمارگر را با » خاله، خانباجى بازى هاى پوپوليستى» به نفع استعمارگر معنا كنيم.
توركچولوك و آزربايجانچيليق مفاهيمى خارج از گستره ى بازيهاى استعمارى اند.