از کسی که به عقیده ای ایمان ندارد نباید ترسید. تنها کسی که باید از او ترسید و مراقبش بود منافق است. منافق در هر زمان بوده است و خواهد بود .
موضوع این نوشته کوتاه منافقی کسانی است که با نام دین و مذهب شنیع ترین و پست ترین منافقی را در تاریخ بنام خود ضرب کرده اند. این منافق هزار چهره ی ترسوی نقابدار کسی نیست جز جماعت شعوبی اقلیت فارس که با نقاب مسلمانی، اما در اصل شعوبی شیعه فارسیگری که زبطی به اسلام و شیعه علی (ع) ندارد، در قالب های مختلف و در پشت جبهه تورک، عرب و دین اسلام برای خوش خدمتی به اربابان آنسوی مرزها (بخوان کسانی را که این اقلیت نا هموطن را به حکومت آوردند) با شدت و حدت تمام حشاشیگری می کند، چنانکه با منافقیت خود به جهان اسلام، تورک و عرب حضور بیگانگان را در منطغه خاورمیانه بیمه کرده است.
منافقین شعوبیه اقلیت فارس تنها در منافقین خلق ایران خلاصه نمی شوند. در واقع منافقین خلق ایران تنها شعبه ای از بدنه اصلی منافقان شعوبیه اقلیت فارس هستند.
البته در این مجال نمی خواهم به توضیح احوالات تمامی شعبات منافقین شعوبیه اقلیت فارس بپردازم .
موضوع اصلی این مجال کوتاه منافقین چپ هستند که با نام های رنگارنگ در فراز و نشیب های خیانت در ایران فعالیت کرده و می کنند. اما لازم است ذکر کنم که فعالیت امروزی آنها نه با ماسک دیروزی بلکه با نقاب دموکراسی و دموکرات بودن است. بعبارت دیگر برای فریب اذهان عمومی خود را به روز کرده اند.
مثلا این منافقین گاهی خود را دموکرات تر از دموکرات ها -بخوان کاسه داغتر از آش- جلوه می دهند، گاهی جهان وطنی می کنند، گاهی با نام امروزی بودن، مدرن بودن بر علیه دین و عقیده مردم-ارتجاعیت؟؟؟!!!- سم پاشی می کنند، با فارسیگرایی در ایران در زیر چتر تمامیت ارضی نژاد پرست تر از نژاد پرستان می شوند، اماجالب است که همین منافقان در قبال تورکیه به ناگاه جهان وطن می شوند، از استبداد ناله می کنند ؟؟؟! اما همیشه در کنار رژیم مافیایی-استبدادی روسیه هستند، از حکومت مذهبی گلایه می کنند، اما در عمل مشاورین همین شعوبیه مذهبی فارس عمل می کنند- بخوان پیک شان را -، …
و اما سرانجام حامی و حمایتگر تروریست های داعش و تروریست های کورد می شوند. تروریست هایی که از طرف جهان سرمایه داری حمایت می شوند و این جهان وطنی ها و مبارزرین واقعی- منافقین واقعی- سوسیالیسم بر علیه؟؟؟؟ کاپیتالیسم ناگهان با آنها هم پیاله می شوند.
اما در این ضمن سوالی ایجاد می شود که
آیا هم پیالگی منافقین چپ با حامیان غربی تروریستها در توقف عملیات آزادیبخش آفرین واقعا بر ای آوردن دموکراسی به تورکیه و آرامش منطقه است؟؟!!
آیا زمینه ذهنی دیکتاتوری و استبدادی چپی-منافق -بخوان تاریخ خونین خیانت های منافقین چپ را به جامعه بشری- که بر هیچ یک از بنیاد های آزادی و دموکراسی ایمان ندارند، اجازه می دهد تا از آزادی و دموکراسی آیه بخواند؟؟!!! ،آیا تلاش های مذبوحانه و منافقانه چپی-منافق ها و نوشتن از انسان وانسانیت، از دموکرات بودن و دموکراسی، گویی که اینها بنیادگران آزادی و دموکراسی در جهان بوده اند؟!!! منادی آزادی و دموکراسی بودن انگار که کسی پیشینه این داعیان آزادی؟؟!! و دموکراسی ؟؟!! را ندیده، نخوانده و نمی داند؟؟!!! با ذات و طینت چپی-منافق مطابقت دارد؟؟؟ یا این همان پیشیک بزه مک است؟؟؟؟
اجازه بدهید یک نگاه اجمالی به کشورهایی که منافقین چپ سنگ آنها را بر سینه مخوفشان می زنند بیندازیم. آیا در کشور کومونیستی چین چیزی بنام آزادی و دمکراسی و آزادی احزاب سیاسی وجود دارد؟ آیا این چپی های منافق حتی برای یک بار از حقوق مردم تورکستان شرقی نوشته و یا گفته اند؟؟؟ از اعدام تورکها در زندانهای مخوف چپی چین مطلبی نوشته اند؟؟؟ در باره روسیه چطور؟ در شوروی کدام آزادی وجود داشت؟ کدام احزاب بطور آزاد فعالیت می کردند؟ آیا این چپی های منافق از کشتار مردم چچن چیزی نوشته اند؟؟؟؟آیا روسیه را محکوم کرده اند؟ ایران چطور ؟؟ آیا موضوعی بنام آزادی سیاسی و حزبی در ماقبل و بعد از انقلاب ۵۷ در ایران داریم؟؟؟
آیا آزادی سیاسی کشور تورکیه با این کشورهای ذکر شده قابل مقایسه است؟؟؟ آیا در تورکیه زندانیان سیاسی را اعدام می کنند؟؟؟ حتی در کشور نوپای آزربایجان شمالی هم اعدام نیست.
واقعا چه خبر است؟؟؟ چرا چپی-منافق ها این روز ها آشفته و هراسانند؟؟؟ چرا به ريیس جمهور تورکیه جناب آقای اردوغان اینقدر حمله می کنند؟؟؟؟ چرا خواستار توقف تنبیه تروریست ها در آفرین هستند؟؟؟
موضوع چیست؟؟؟
درد این چپی های منافق ها در توهین به ريیس جمهور یک کشور، دیکتاتور خواندن او و حمایت از تروریست های چپی-منافق، بازی زدن گاهی به نعل و گاهی به میخ و هم پیالگی با قدرت های معلوم بر علیه ملت تورک در توقف تنبیه تروریست ها چیست؟؟؟
***
همانطور که می دانیم
کودتای ۱۵ جولای بر علیه ملت و حاکمیت تورک ناموفق بود و با رشادت و جان برکفی ملت تورک ناکام ماند. ناموفق بودن این کودتا ، کودتاگران و قدرت های پشت پرده آنها را مجبور به آزمودن روشهای دیگری بر علیه ملت تورک وا داشته است. یکی از این روشها بهره گیری از تروریستهای چپی-منافق و داعش به ظاهر مسلمان در خاور میانه و بالاخص تورکیه است.
فعال کردن تروریست های کورد هم زمان با تروریست های داعش در سوریه، عراق و تورکیه می توانست صدمات جبران ناپذیری را به ثبات سیاسی و اقتصادی تورکیه بزند و در نتیجه همین فعالیت های تروریستی منافق های چپی و داعشییان، تورکیه شاهد اعمال تروریستی شد و هست.
کوردها که در نتیجه دموکراسی تورک-که نه در تهران، نه در مسکو، نه در بغداد، نه در دمشق و نه در پکن وجود دارد توانسته بودند خود را به مجلس برسانند و حالا هم در سایه همین دموکراسی تورک در مجلس هستند. ولی مخیله چپی-منافقی تروریسم کوردی نتوانست دموکراسی تورک را هضم کند و تب کردند و شروع به سو استفاده از فضای دموکراسی نمودند و در نتیجه همین سو استفاده ازفضای دموکراسی هم زمان با تروریست های شمال سوریه شروع به خندق کنی در شهرهای جنوب شرقی تورکیه نمودند و به خیال خود کانتون ایجاد می کردند.
اما با شکست کودتا و بر ملا شدن تشکیلات تروریستی فتح الله گولن صفحه به سود ملت بزرگ تورک رقم خورد. سران کوردها به سبب وابستگی و ذهن چپی-منافقی شان مثل همیشه فریب خورده بودند. آنها فکر می کردن که تورکیه همانند سوریه است و با خندق کنی می شود کانتون درست کرد.
تروریستهای چپی-منافقی کورد نه تنها در تورکیه شکست خوردند، بلکه اقلیم کوردستان را که با حمایتهای اقتصادی تورکیه به سرعت در حال پیشرفت بود و هم به اقتصاد تورکیه کمک می کرد و هم اقلیم کوردستان را آباد می کرد با زیاده خواهی های چپی-منافقی در یک تله رفراندم استقلال، اقلیم کوردستان را به عزا نشاندند.
در این بازی غرب با همکاری چپی-منافق ها موفق شد با تله رفراندم استقلال اقلیم کوردستان، سهم اقتصادی تورکیه را از اقلیم کوردستان قطع بکند و آن را بدست عوامل قدرت مرکزی عراق که از کشورهای معلوم اداره می شود، بسپارد و همچنین بدین وسیله کارخانه های اسلحه سازی خود را در راستای مبارزات استقلال کوردستان که در آینده نا معلوم اتفاق خواهد افتاد برای منافق-چپی ها همیشه زنده نگه دارد.
اما پای دیگر این ماجرا شمال سوریه است، جایی که تروریست های داعش مردم را بطور ناجوانمردانه کشتند و با ترساندن مردم، آنها را از سر زمین هایشان کوچاندند تا برای چپی-منافق های تروریست در سرزمین های عرب ها و تورکمن ها کانتون تروریستی ایجاد نمایند.
هدف چپی-منافق ها با همکاری داعش از کوچاندن عرب ها و تورکمن ها از سرزمین شان، رسیدن به آبهای آزاد و ایجاد کریدور تروریستی چپی-منافقی برای حصر تورکیه در آنادولو و جدا کردن آن از دنیای اسلام و عرب بود و هست.
اما ملت و حاکمیت تورک با آگاهی از این دسایس شوم، امروز در حال تنبیه نه تنها عروسکان چپی-منافق، بلکه کشورهای معلوم است همان کشورهایی که ۱۰۰ سال پیش می خواستند در چاناق قلعه ملت تورک را برای همیشه از بین ببرند.
تنبیه تروریستهای چپی-منافق و اربابانشان در آفرین قسمتی از مبارزه ملت تورک است که موجب آشفتگی کشورهای معلوم و چپی-منافق های مزدور گشته است و به همین دلیل است که رجب طیب اردوغان یعنی تورک مرد بزرگ زمان را با کلمات و القاب شنیع یاد می کنند و چپیانه -منافقانه و ناجوانمردانه بر او می تازند و با ننه -من غریبم های چپیانه-منافقانه تنبیه تروریستهای چپی-منافق را در آفرین به خیال خودشان محکوم می کنند و از دنیای غرب-اربابانشان- ملتمسانه استمداد می طلبند تا تورکیه را از تنبیه تروریست های چپی-منافق در آفرین و دیکر نواحی سوریه باز دارند.
اما همچنان که هویداست حمله و ترور شخصیت اردوغان ظاهر ماجراست. چنانکه حمله به اردوغان و ارکان حکومت تورک به بهانه دموکراسی، بهانه ی چپی-منافقانه مکارانه است . آماج تمام حملات چپی-منافقان بر علیه ملت تورک در جهت ایجاد کریدور تروریستی بر روی سرزمین های عرب ها و تورکمن ها است و بس.