ملل ساکن ایران، در یکصد و پنجاه سال گذشته، برای بدست آوردن حقوق انسانی با رژیم های حاکم بر سرنوشت این ملل مبارزه کرده اند. گرچه ۱۵۰ سال از تلاش برای برخورداری از حقوق انسانی در ایران می گذرد اما هنوز هم بسیار دورتر از مرزهای دستیابی بر حقوق انسانی ایستاده اند.
این در حالی است که حقوق ۱۵۰ سال قبل نسبت به حقوق امروز، بسیار محدودتر بوده است و امروزه، دایره حقوق انسانی مورد نظر و خواست مردم، بسیار گسترده تر از گذشته است.
برای مثال، حقوقی که امروزه مورد درخواست مبارزان و روشنفکران ملل است عبارتند از: تظمین برخورداری از مواد سی گانه حقوق بشر، تظمین بهره مندی از دموکراسی، ضمانت اجرایی آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات و مبارزه بر علیه دولت و حاکمیت، آزادی مطبوعات، رسانه ها و شبکه های اجتماعی، حق انتخاب نماینده مورد نظر بدون دخالت و نقش دولت و سازمان ها یا نهادها در تعیین لیست نامزدها، اجرایی شدن برابری حقوق زن و حمایت ازحقوق کودکان، پذیرش حقوق کهن سالان و آسیب دیدگان جسمی- روحی و اجتماعی، آموزش رسمی و اجباری همه زبان های مادری، رسمی و اداری شدن همه زبان ها، رسمیت تاریخ، فرهنگ و تمدن همه ملل بطور مساوی در سیستم آموزشی و هنری، ملحوظ کردن حمایت های بیشتر از زبان ها، فرهنگ ها، حقوق، اقتصاد، محیط زیست و توسعه همه جانبه مناطق عقب افتاده به مدت طولانی برای برابر شدن وزنه های آن ها با صد سال تلاش برای عقب نگه داشتن این ملل، مساوی بودن حقوق فردی و اجتماعی همه ملل ساکن در ایران، عدم هر نوع تبعیض به نفع قوم فارس و به زیان ملل غیر فارس، پذیرش و رسمیت حق تعیین سرنوشت ملل، تظمین آزادی عقیده ودین، رسمیت اداری و آموزشی زبان های همه ملل در ایران، حذف تمرکزگرایی و سنترالیسم فارس محور، تاسیس موسسات مالی برای ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و …، رسانه های ملی تمام وقت و به زبان های مادری برای همه ملل، برابری صد در صدی حقوقی همه ملل و اقوام بدون هر گونه رجحان، تضمین بین المللی حقوق و آزادی های شناخته شده برای همه ملل، داشتن نیروهای مسلح ملی که از تضییع حقوق و آزادی های ملی ملل غیر فارس توسط مرکزگرایان جلوگیری بکند، مخالفت با هر نوع سانسور و آزادی مطلق استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید، اصل و اساس بودن حقوق مردم و پاسخگو و کارمند بودن دولت، سازمان ها و نهادها، برتری اراده مردم بر قانون اساسی و قوانین عمومی، حذف هر نوع دادگاه طبقه گرایانه و کاستی، سلب حق آموزش رسمی و عمومی از دولت و نهادهای دولتی به نفع والدین و … از این دسته حقوق هستند.
آیا تاسیس دولت ملی برای همه ملل ساکن در ایران، جزو حقوق انسانی ملل است؟
ملل ساکن در ایران، برای بدست آوردن حقوق ملی، چه مبارزه ها و فداکاری هایی کرده اند؟
چرا در ایران، مبارزه ملل غیر فارس برای حقوق ملی، دولتمداری، دموکراسی، آزادی، و … نادیده گرفته شده و در صورت اجبار به اظهار نظر در باره آن ها، شخصیت ها و حرکات آزادیخواهانه و حقوق طلبانه ملل، منفی نشان داده می شود؟
چرا در ایران، همکاری پانفارس ها و پان ایرانیست ها با دولت های استعمارگر خارجی مثبت دیده شده و همکاری ملل غیر فارس با همان دولت های خارجی منفی تصویر می شود؟
این دو گانگی در روابط خارجی چه معنا و مفهومی دارد؟
آیا نباید برای بدست آوردن حقوق ملی، با کشورهای خارجی همکاری نزدیک داشت؟
آیا شعار “حقوق و دموکراسی برای ایران”، مساوی با حقوق برای ملل غیر فارس هم هست؟
آیا در بین حقوق و آزادی های ملی فارس ها و ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و … تساوی دیده می شود؟ به چه دلایلی، حقوق و آزادی های غیر فارس ها در ایران محدود تر است؟
ملل ساکن در ایران، در۱۵۰ سال گذشته، کدام حقوق را بدست آورده اند؟