در این مقاله خواهیم خواند که مکتب شعوبیه فارسی در ۲۰۰ سال با صدور احکام ارتدادی براحتی توانسته است مکاتب کاملا بومی آزربایجانیان را به حاشیه براند.
برای پی بردن به مفاهیم مذکور عناوین زیر را باهم بخوانیم:
– صدور حکم جهاد برای دور دوم جنگ با روسیه از نجف توسط محمد باقر بهبهانی و آمدن شاگردان وی به سرپرستی سید محمدمجاهد و دیدار با فتحعلی شاه و عباس میرزا و بیان لزوم آغاز جنگ دیگر با روسیه
خاوری شیرازی در این رابطه می نویسد:
مجتهدین که فتوا راندند که هرکس از جهاد با روسیان باز نشیند، از اطاعت یزدان سربرتافته، متابعت شیطان کرده باشد. شاهنشاه دیندار و ولیعهد دولت نیز سخنان ایشان را دستور داشت.
خاوری در ادامه می نویسد:
شاه بهخاطر رعایت شریعت، رضا داد.
مستوفی انصاری هم در رابطه با صدور فتوای جهاد علمای شیعه برای آغاز جنگ با روسیه می نویسد:
با آمدن روحانیون به ایران و گسترش اندیشه جهاد در میان مردم و لشکریان، شاه هرچه تلاش کرد بر این اندیشه غلبه کند موفق نشد پس ناچار برای جلوگیری از شورش مردم به رهبری روحانیون، جنگ با روسیه را به جنگ با مردم خود ترجیح داد.
نتیجه: از دست رفتن اراضی آزربایجان و تحمیل معاهده ترکمن چای توسط روس ها به تورک ها
مشروطیت در ایران بصورت رسمی برقرار نشد اما با دسیسه انگلستان و با سواستفاده از حکم افراطی جهاد علمای شیعه از نجف، سلسله تورک قاجار تضعیف و متعاقبا سرنگون شد و زمینه برای برقراری یک حکومت کاملا فاشیستی_فارس توسط رضاخان مهیا شد
– اندکی بعد از عقد معاهده ترکمنچای دو زن ارمنی در تهران قصد پناهنده شدن به سفارت روسیه را داشتند که روحانیون افراطی شیعه با صدور فتوا حکم به اعدام گریبادوف سفیر روسیه در تهران را می دهند که در نتیجه آن پنج هزار مردم چماق بدست با هجوم به سفارت روسیه سفیر و کارکنان را می کشند.
نتیجه: دولت تورک قاجار مجددا در تنگنا قرار می گیرد و فتحعلی شاه قاجار با هدف جلوگیری از جنگ دیگری با روسیه و دلجویی از تزار روس، الماس ۸۸ قیراطی شاه را که هنگام فتح هند به دست نادرشاه افشار افتاده بود، به وسیله نوهاش در سن پترزبورگ به نیکلای یکم اهدا می کند.
– روحانیون شیعه همچون آخوند خراسانی، طباطبایی، مازندرانی و….حکم جهاد و مبارزه با شاهان قاجار را از نجف صادر کردند که در نتیجه آن در دوره مشروطیت و استبداد روزافزون محمدعلی شاه باعث می شود مبارزه جهت برقراری مشروطیت به رهبری ستارخان شدت بگیرد.
نتیجه: مشروطیت در ایران بصورت رسمی برقرار نشد اما با دسیسه انگلستان و با سواستفاده از حکم افراطی جهاد علمای شیعه از نجف، سلسله تورک قاجار تضعیف و متعاقبا سرنگون شد و زمینه برای برقراری یک حکومت کاملا فاشیستی_فارس توسط رضاخان مهیا شد.
مهدی باکری های آزربایجان که هر کدام عباس میرزاهای قهرمان معاصر بودند خیلی راحت وبا دسیسه احکام جهادی مکتب شعوبیه فارسی جان خود را از دست دادند
– در سال ۱۳۲۴ حکومت ملی آزربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری تاسیس شد اما اینبار هم علمای افراطی شیعه حکم ارتداد پیشه وری و لزوم جهاد و شرکت در مبارزه جهت سرنگونی حکومت ملی را صادر کردند و براحتی توانستند در میان آزربایجانیان نهادینه کنند که : یاران پیشه وری و فدائیان آزربایجان کمونیست هستد و بعد با تفسیر سطحی برای مردم وانمود کردند که کوم یعنی خدا و اینها می گویند”خدا نیست” لذا با سواستفاده از اعتقادات مردمی ضربه مهلک به دموکراتیک ترین حکومت مردمی در خاورمیانه را زدند.
نتیجه: حکومت ملی سرنگون شد،بیش از ۲۵ هزار فدائی اعدام و هزاران روشنفکر آزربایجانی تبعید و مجبور به مهاجرت شدند.
– در سال ۱۳۵۷ آیت الله خمینی رهبر انقلاب ایران “بعد از تکمیل دوره آموزشی خود مبنی بر چگونگی حکومت بر ایران”(مطلب داخل گیومه از ترواشات ذهنی بنده است که قبلا در یادداشتی نوشته ام امکان سقم و صحتش برابر است) از پاریس عازم تهران شد در بدو ورود از لزوم جهاد، کفار،اسلام، ارتداد،اعدام و در یک کلام با آغاز جنگ ایران و عراق از “جنگ،جنگ تا پیروزی” سخن گفت و به تبع آن علمای قم و افراطیون شیعه از ادامه جنگ تا سرنگونی “صدام یزید کافر” سخن راندند.
حکم های جهادی این فرقه سراسر ضلالت و بدبختی را برای تورک ها به ارمغان آورده است از همه مهمتر اینکه این حکم ها فقط مردم آزربایجان را نشانه رفته است