دولت ایران که باید پاسدار قانون اساسی و حقوق همه ملل تورک، تورکمن، قشقایی، فارس، عرب، بلوچ، لور، کرد و … در ایران باشد و همه اصول قانون اساسی را در عمل اجرا بکند، تنها به فکر حاکمیت و گسترش تامین روز افزون منافع پانفارسیسم و نفوذ زبان فارسی در میان ملل غیر فارس و حذف زبان های مادری، تاریخ، هنر و هویت اصیل ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … است.
گرچه خواسته اصیل ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … در سال های گذشته، بر رسمی و اجباری شدن زبان های مادریشان در سراسر ایران و تحقق همه حقوق ملیشان استوار شده است و قانون اساسی هم بر آن تاکید می کند اما بر عکس خواست و اراده ملل غیر فارس، اخیرا دولت پانفارس ایران تصمیم گرفته است تا نوعی از بیماری یا کمبود را در نوباوگان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … تحت سنجش و آزمون قرار بدهد تا در یابد که برای درمان آن بیماری یا کمبود، با جامعه، مادران و پدران، رسانه های جمعی، زبان های مادری، هنر و هویت آن ملل چگونه رفتار بکند و همچنین زبان فارسی را برای درمان آن نوباوگان، چگونه و با چه سیاست هایی به آن فرزندان ملل غیر فارس تزریق بکند تا آن ملل در آینده به بیماری زبان مادریشان مبتلا نشوند.
در این میان، فرض دولت بر این است که بیماری “زبانی” تنها مختص نوباوگان ملل غیر فارس است و فرزندان ملت فارس به بیماری زبانی مبتلا نمی شوند و نیازی به زبان سنجی ندارند.
حال سوال این است که چرا رژیم به زبان سنجی نوباوگان روی آورده است؟
پانفارس ها کدام سیاست ها را در پشت پرده “زبان سنجی می خواهند به اجرا در بیاورند؟
آیا زبان سنجی در راستای اعمال شدیدتر سیاست های زبانی پانفارسیسم و تبعیض زبانی نیست؟
آیا دولت پانفارس می خواهد با زبان های مادری و کودکان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … به عنوان بیمار زبانی رفتار کرده، آن ها را علیه زبان های مادری خودشان واکسینه بکند؟
آیا علایم بیماری نژادپرستی و زبان ستیزی در ایران، خودش را علنی تر از گذشته در طرح زبان سنجی نشان نمی دهد؟
ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … در مقابله به چنین روش و سیاست های پانفارسیسم در ایران، کدام سیاست ها و راه کارها را می توانند در پیش بگیرند؟
آیا فرزندان ملت فارس هم تحت سنجش عقب ماندگی از یادگرفتن زبان تورکی، تورکمنی، قشایی، عربی، لوری، کردی و … قرار خواهند گرفت؟
چرا دولت پانفارسیست ایران بجای توجه به قانون اساسی و حقوق ملل و خواست های حقوقی، انسانی و مللی ملل، در نادیده گرفتن این ملل، حقوق و خواست هایشان اصرار می ورزد؟
آیا طرح سنجش زبانی به عمیق تر شدن دشمنی ها در بین ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … با پانفارسیسم و فارس ها نقش مضاعفی نخواهد داشت؟
چرا روشنفکران ملت فارس در مقابل چنین سیاست های نژادپرستانه، ضد حقوق بشری و تخریبگر هر چه بیشتر روابط دوستانه و همسایگی ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … با فارس های ساکن در ایران، سکوت می کنند؟
آیا سیاست های زبانی، هویتی، تاریخی، رسانه ای و اقتصادی پانفارسیست ها بر علیه ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … به همگرایی همه ملل با فارس ها خواهد انجامید یا به واگرایی و تجزیه ایران منجر خواهد شد؟
چرا پانفارسیسم به اجرای علنی چنین سیاست هایی اصرار می روزد؟
آیا ملل غیر فارس ضعیف تر از گذشته ها شده اند که پانفارسیسم مصصم به اجرای علنی سیاست های نژادپرستانه و ضد حقوق بشریش شده است و یا پانفارسیسم قویتر از گذشته شده است؟