مقدمه:
الف:
با توجه به حیات مرموز مهران بهاری و تیم اش که از ترس افشاء شدن آنی و پوچی بدون شرح ادعاهایش، در عالم غیبت بسر میبرد و بعلت حاضر نشدن در مناظره و دیالوق زنده که میتواند علاوه بر شفافیت، تسهیل در انتقال نظرات بزبان مادری خودمان تورکی نیز باشد این نوشته، مجبوراً به همان زبانی که م.ب در بیشتر نوشته های تخریبی اش از آن استفاده کرده یعنی بفارسی نگاشته میشود.
بنا بر شواهد بسیار مهران بهاری فقط یک شخص نیست بلکه یک تیم و یک شبکه اطلاعاتی دهها نفره است که تحت نظارت سرویسهای اطلاعاتی و ساوامای رژیم ج. ا. ایران اداره میشود. نوشته های اصلی این شبکه را معمولاً با امضای مهران بهاری منتشر میکنند.(که قبلآً با اسم رمز« گه ر چه یاهو » تمام میکرد!).
با اینکه پرداختن به این موضوع را بنوعی هدر دادن وقت دانسته و شخصاً هیچ علاقه ای هم به آن نداشته ام اما هجمه گسترده و حملات بیشرمانه یکساله اخیر این شبکه بر علیه تمامی ارکان ملی، ملت تورک آزربایجان، ضرورت مقابله جدی (ملی شاپالاق) با این شعبده بازان (جمکرانی سربازان غایب) ایجاب کرد که بعنوان عضو کوچکی از میلیونها فعال حرکت ملی آزربایجان، دیگر ساکت ننشینم.
البته تقریباً از بیست سال پیش با افکار پان ایرانیستی اینها تحت لوای تورکان ایران در اتاق پالتاک گفتگوهای اینترنتی که مهران بهاریهای امروز با نامهای مختلف آ. ت، قیزل، کیوان و ایدین ، بای بک، أراز و …فعال بودند آشنا هستم و بقولی مُچ اینها را از همان اول بکمک دیگر فعالان ملی گرفتیم و آنها مجبور شدند که کاملاً مخفی کار کنند و خود را ممنوع الصوت نیز بکنند تا مبادا ردیابی و شناخته شوند.
ب:
در این نوشته بیشتر به ماهیت فریبکارانه و اهداف شبکه م.ب میپردازم.(نقد تفضیلی خودم را به مصاحبه مهران بهاری از خودش که در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است را بزودی منتشر خواهم کرد).
همچنین در این نوشته حداکثر سعی ام را بر خلاصه نویسی کرده ام اما بعلت گسترده گی موضوع بیش از این نتوانستم کات (حذف) بکنم. بناچار توضیحات بیشتر را در پیوست گنجاندم. بهرحال ضمن پوزش از اطاله کلام، از هر نوع انتقاد به این مقاله پیشاپیش استقبال میکنم و حاضر به مناظره زنده با افراد بدون ماسک هستم و وقت و حوصله پاسخ دادن با فارسی نویسی هفتاد من کاغذ را هم ندارم.
پ:
در ضمن خیلی خوب میدانم که دوباره مورد هجوم باند م.ب رژیم قرار خواهم گرفت و این چیز تازه ای نیست. اما پیشاپیش از آن چند سمپات و وکیل مدافع اشباح این شبکه که خود را دموکرات تر از مبتکرین دموکراسی میدانند و در پی ایران فدارال و خیالی بدون مشارکت نمایندگان مختص ملت فارس (نه قیم سراسری ملل)هستند تقاضا دارم که بیش از این ما را با اشباح در گیر نکنند.
مطالبی را که در این مقاله آورده ام نه یک اتهام و نه یک محاکمه است این فقط افشاگری ماهیت یک باند سیاه وابسته به رژیم و شناساندن اهداف شیطانی یک شبکه ضد تورک و ضد آزربایجان است.
اگر شناساندن چهره شیطانی سید علی خامنه ای و حسن روحانی فقط اتهام زنی تلقی شود چه بسا همه باید سکوت کنند و منتظر رای دادگاه لاهه و ثبوت اتهامات آنها باشند! من شخصا با ۲۸ سال حضور فعال در حرکت ملی نمیتوانم در مقابل اینگونه تخریبات سکوت پیشه کنم. چرا که عدم سکوت و مقابله را وظیفه ملی خود میدانم. طرفداران سکوت و انتظار هم آزادند و صلاح خود دانند!
مشخصات و ماهیت فریبکارانه شبکه مهران بهاری
۱- مجهوالهویه امام زمانی:
مهران بهاری کسی استکه حتی سمپاتهای انگشت شمار خود را هم سر در گم کرده است. بعنوان یک موجود مجهوالهویه، مجهوالمکان، بدون تصویر(بعد از افشای عکس جعلی) بدون صدا و بدون چاه جمکرانی آدرس دار، فقط در فضای مجازی اینترنت با اسامی جعلی جولان میدهد یا بدستور ارباب خود، اجازه جولان فقط با اسامی جعلی را دارد.
او جزو نادر مدعیان متوهم جمکرانی استکه حتی شروط و زمان ظهور خود را اعلام نمیکند. به همین دلیل میتوان او را به هر نوع اشباح و صفتها گمانه زنی کرد.
بجاست که وکلای تسخیری و غیر تسخیری م.ب قبل از مراجعه به سازمان حقوق بشر اروپا نقاب از چهره موکل خود بردارند چون دفاع از اشباح از نظر حقوقی در اروپا میسر نیست در پاسارگاد و جمکران شاید! گه رچه یاهووو………
اما در عرصه سیاسی میتوان او را نفوذی و جاسوس رژیم در حرکت ملی، مامور و معزور، شیطان و دغلباز، خود فروخته و خیانتکار و… به حساب آورد که با تمامی ادعاهایش و خجالتی خواندن دیگران حتی حاضر به روئیت خویش نیست. البته برای تبلیغ در دوره غیبت از شیوه های مختلف جادوگران هندی گرفته تا پان ایرانیست مفقودی همچون مسعود رجوی (غایب المجاهد) الگو برداری کرده است.
معمولاّ غایب المنجیان مدعی، هدف اصلی خود را آشکارا اعلام میکنند مثل امام زمان، منجی بشریت و مسعود رجوی، منجی خلق ایران! اما مهران بهاری برخلاف منجیان دیگر حتی در بیان هدف اصلی خود فریبکاری کرده و آدرس غلط به مخاطبانش میدهد.
با تحریف و بازی با کلمات، در ظاهر بعنوان مدافع هویت تورکی (تورکچولوک)، منجی تورکان ایران! اما در باطن ضد تورک و ضد آزربایجان است. در واقع یکی از سینه چاکان موذی پان ایرانیست خجالتی دیروز حزب توده – ف. اکثریت و تواب سرسپرده به رژیم است و در حال حاضر در فضای مجازی نقش نفوذی در حرکت ملی را بازی میکند و با تخریبات و تحریفات خود میخواهد منجی سیستم شوونیستی- فاشیستی رژیم اقلیت فارس از فروپاشی باشد.
۲- ناشر افکار انحرافی پان ایرانیستی:
م. ب کسی استکه با انشای خاص مشغول انتشار افکار انحرافی نویسندگان ضد تورک نشریه آذری ها و ایران شمالی وزارت اطلاعات- ساواما بصورت عکس برگردان است (دو روی یک سکه) و مخرج مشترک هر دو حفظ زندان ملل با احیای تفکر پان ایرانیسم مانقورت نشان افرادی چون رضا زاده شفق، کسروی، حسن تقی زاده، ناصح ناطق و…است. یارگیری پان فارسیسم دولتی رژیم اسلامی از پس مانده های پان ایرانیست راست سابق دوره پهلوی همچون محسن پزشکپورها، ایرج افشار یزدیها و توابین پان ایرانیست حزب توده و فداییان اکثریت مسبوق به سابق است.
مهارت و تجربه توده ایها در نوکری به دستگاههای جاسوسی ک. گ. ب بصورت افسران مخفی حزب توده و طلاب مخفی حزب توده در حوزه علمیه قبل از انقلاب و انتقال تجربیات جاسوسی ک گ ب به مراکز جاسوسی رژیم آخوندی در سالهای اول انقلاب برای تحکیم سلطه اخوندهای ضد امپریالیست در خط لنین، استالین و خط امام برهمگان محرز است.
اعضای شبکه مهران بهاری همان سربازان گمنام شاخه استالینیستی تواب توده ای- اکثریتی در خدمت پان فارسیسم هستند که میخواهند به حرکت ملی رخنه کنند. اما تابحال شکست خورده اند.
۳- دشمنی با نام و عظمت آزربایجان:
الف: م. بهاری کسی استکه در یک متن فتوا گونه مینویسد:« کلمه آزربایجان هیچ بار تورکیت ندارد» و «کلمه ایران» آریایی که ریشه در تفکر نازیسم دارد «هزارن بار بیشتر با فرهنگ، تاریخ و هویت ترکان (ایران) در ارتباط است.»
سپس با وقاحت تمام “نام آزربایجان” را بزرگترین انگل بیداری ملی میداند « بزرگترین انگل بیداری ملی ترکان درایران همین نام آزربایجان است.» لابد ۳۵ میلیون تورک آزربایجانی بایستی با فتوای این عنصر سرسپرده به رژیم فاشیستی، بجای “یاشاسین آزربایجان” در استادیوم ها و میتینگهای میلیونی “یاشاسین ایران” بگویند! تا تعداد بیشتری به آگاهی ملی پان ایرانیستی رسیده و مانقورت خودزن و خائن به ملت تورک أزربایجان بشوند.
اسم من درأورده « تورک ائلی» و« تورکان شمالغرب ایران» را بجای آزربایجان جنوبی جعل میکند و “ملت تورک آزربایجان” را بر نمی تابد. بر خلاف جعلیات او، ما در آزربایجان نه یک ایل «تورک ائلی» بلکه صدها و هزاران ایل (تورک ائللری) داریم مانند ایلهای افشار، بیات، بایراملو، شاملو، قاجار و سایر.
جمعیت ۳۵ میلیونی آزربایجانی را در یک ایل محدود کردن و نامیدن، در حقیقتت یک نوع تفکر انحرافی و کوچک جلوه دادن و بقصد شکستن عظمت ملت تورک آزربایجان است.
ب: همگونی اتاق فکر شبکه م. بهاری با اتاق فکر پان فارس- آریایی در دشمنی با نام آزربایجان است. م. بهاری در راستای تکه تکه کردن آزربایجان مینویسد: شهر « خوی ، شهر قهرمانی که همه چيز آن “تورک ” است لهجهی تورکی در خوی در مقایسه با برخی دیگر از مناطق آزربایجان، به لهجهی استانبولی نزدیکتر است» و تلویحاً ادعا میکند که به لهجه تبریز و اردبیل دور است « لهجه تبریز و اردبیل کمتر به استانبولی نزدیکتر» است.
و با دروغ بافی آشکار افکار عمومی را به اجرای طرح جداسازی و ایجاد “استان خوی” آماده میکند تا کار(دستهای پنهان ضد تورک و ضد آزربایجان)همچون علی اکبر ولایتی، حداد عادل ها و حجت الاسلام روحانی را در اجرای پروژه نابودی آزربایجان آسانتر کند.
پ: دشمنی با نام آزربایجان و تجزیه آن، تاریخی طولانی دارد و رژیم اقلیت فارس فعلی نیز در چهار دهه گذشته نام آزربایجان را از اردبیل و قزوین و چندین شهر دیگر پاک کرده و در صدد پاک کردن از شهرهای مراغه، مغان، خوی و اورمیه، سویوق بولاغ و نهایتاً تبریز میباشد. یعنی در صدد محو کامل نام آزربایجان جنوبی از روی نقشه و واگذاری بخشی از خاک وطن به کوردهاست.
سخنان اخیر(آبان ۱۳۹۷) آخوند حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور رژیم در شهر خوی و «استان اورمیه» نامیدن بجای آزربایجان غربی، حاکی از دسیسه های پشت پرده برای آماده سازی فاز بعدی اجرای تدریجی محو نام آزبایجان همانند خشکاندن تدریجی دریاچه اورمیه است.
ت: م.بهاری بغنوان یک پان ایرانیست،”بدروغ تورک گرا ” ادعا میکند که « در ایران، آزربایجانی و ملت آزربایجان وجود ندارد! همه خلق تورک هستند.» این یعنی روی دیگر همان سکه است که پان فارسیسم ادعا میکند ” در آزربایجان اصلاً تورک و ملتی بنام تورک آزربایجان وجود ندارد! همه أذری و آریایی- فارسی باستانی هستند.” ۱*
پایان قسمت اول