۱۷- داستانسرایی یاس انگیز از قهرمانان و مشاهیر آزربایجان:
شبکه م. ب بقصد ایجاد یاس در فعالان جوان و بی تجربه حرکت ملی، به بهانه های مختلف یادبود، سالگرد و… بطور موزیانه، مطالبی را تولید و منتشر میکنند که در کنار بعضی از حقایق، با پر رنگ کردن جنبه های منفی یک رویداد، با اضافه کردن مطالب کذب، مرثیه خوانی مداح گونه ای را در فضای مجازی براه می اندازند.
مثلاً برای تخریب ستارخان، بجای پرداختن به رشادتها و مقاومت قهرمانانه ۱۱ ماهه او و یارانش در تبریز و آزربایجان و فتح تهران، به حوادث ناخوشآیندی که توسط خائنین و عوامل خارجی اتفاق افتاده، شکل دیگر و تحریف آمیزی میدهند تا چهره ستارخان را بعنوان یکی از نمادها و سمبلهای مقاومت آزربایجان تخریب کند. حتی با تحریف در شرح احوال شخصیتهای ادبی همچون صمد بهرنگی، ساعدی، براهنی و اوختای فقط بخاطر اینکه که از مدافعان زبان تورکی و مسئله آزربایجان بوده اند مورد غضب م. بهاری قرار میگیرند.*۷
۱۸- داستان سرایی افراطی از برتر بودن هویت تورکی:
یکی دیگر از تخریبات م.ب داستان سرایی در مورد برتر بودن تورک و پیشرو و مبتکر بودن نیاکان ما در عدالت، کشورداری، علم، صنعت و داشتن مترقی ترین دین (شامانیزم)، بزرگترین امپراتوری جهان و … جالب تر اینکه اخیر مطلبی را بیرون داده اند که از زبان ادبای فارس در تمجید «ترک» و معنی تورک گویا در فارسی بجای کلمه «خوب = ترک/ زیبا = ترک/ خدا = ترک و…» این مطلب بقدری مضحک و سخیف استکه جز توهین آشکار به شعور ملت تورک نمیتوان اسم دیگری بر آن گذاشت. یعنی این مطلب بظاهر مثبت نتیجتاً یک حس منفی غیر قابل توصیف به انسان تورک میدهد که هدف باند م. بهاری هم همان است.
۱۹- دامن زدن به اختلافات درونی حرکت ملی:
مهران بهاری کسی استکه بعنوان عامل سر سپرده جمهوری اسلامی با استفاده از بودجه و امکانات وسیع دولتی، در صدد منحرف کردن مسیر حرکت ملی آزربایجان است. علاوه بر تخریب عریان مجموعه سحر تی وی، سایت آذریها، نشریه ایران شمالی و انتشار کتابهای ضد آزربایجانی بنیاد افشار یزدی و انتشارات اَمرداد و لجن پراکنی های مانقورتهایی چون جواد طباطبائی و سایرین، شبکه ای مخفی پشت ماسک م. بهاری پراپاگاندای سایبری جمکرانی برضد آزربایجان براه انداخته است. تا اختلافات نظری میان فعالین ملی آذربایجان مخصوصا استقلال طلبان و فدرالیستهایی که عموما گرایش سوسیالیستی و چپ دارند را تشدید و به دشمنی تبدیل کنند. در صورتیکه وجود اندیشه های متفاوت در درون یک حرکت ملی دمکراتیک و پلورال کاملا طبیعی میباشد.
۲۰- جنگ زرگری و نیابتی با فعالین ملی چپ تورک:
م.ب کسی استکه خود بعنوان کمونیست کلاسیک استالینیست و تواب در خدمت رژیم آخوندی، با توجه به شناخت عمیقی که از دوستان سابقش دارد. نوعی جنگ زرگری عقیدتی با طیف چپ براه انداخته است (جنگ خورده حساب شاید صحیح تر باشد). البته نه بقصد کوبیدن ایدئولوژی شکست خورده و در حال کمای کمونیسم، بلکه برای کوبیدن وجهه ملی شده گی و بازگشت بخویشتن بخشی از آنها، رها شدن از دام چپ پان فارس و پیوستن به تفکر رهایی بخش و تاکیدشان به حق تعیین سرنوشت ملت تورک آزربایجان و ضروت تشکیل دولت ملی آزربایجان جنوبی میباشد. بعبارتی دیگر حملات م .ب به تمام چپ ها نیست، بلکه نوک تیز حمله او فقط به آن قسمت از چپهای آزربایجانی استکه در طول تاریخ یکصد ساله گذشته، بسته به شرایط و محدودیتهای زمان خود خدمات شایانی در خود آگاهی ملی، ملت تورک آزربایجان ایفا کرده اند.
بارزترین نمونه آن تشکیل حکومت ملی برهبری دمکرات ترین چپ ملی آزربایجان یعنی مرحوم سید جعفر پیشه وری که خود یک سوسیالیست ملی بوده است. خدمات او در بیداری و خوداگاهی ملی بی نظیر بوده و در ملت شونده گی ملت تورک آزربایجان جنوبی نقش حیاتی داشته است. از طرفی دیگر م.ب با سوء استفاده از اختلافات نظری و طبیعی موجود در میان فعالین حرکت ملی، در پی جنگ نیابتی سعی در تحریک بعضی از فعالین فدرالیست طیف چپ تورک علیه استقلال طلبان را دارد. شبکه م.ب با چسباندن خود به حرکت ملی و تخریب هر جریانی که کوچکترین همراهی با حرکت ملی آزربایجان را داشته باشد منتقدین بخود را گاهی به اشتباه میاندازد. از جمله بعضی از منتقدین چپ تورک که هنوز (والای وریرلار) لنگ میزنند و بجای فوکوس کردن به فریبکاریها و خیانت شبکه اشباح، طیفهای دیگر را قاطی مسئله کرده و به بهانه نقد م. بهاری کل حرکت را متهم به «تورک پرستی و نژادپرستی تورکی» که هیچگونه جایگاهی در حرکت ملی آزربایجان را ندارد میکنند.
۲۱- تفکر ولایت فقیهانه:
م. بهاری کسی استکه با تکیه بر تفکر حوزه ای، حکم ولایی صادرکرده و مینویسد: « همهي جريانات معتقد به “هويت اتنيکي-ملي آزربايجاني” را، چه استقلال طلب، چه فدراليست، چه چپ، چه اسلامي و … خارج از “حرکت ملي دمکراتيک تورک “ميدانم» اولاً نام جنبش، حرکت ملی آزربایجان است. تورکهای پراکنده در چاه بهار و بوشهر و فریدن و خلج و خراسان حرکت مستقل و خارج از حرکت ملی آزربایجان نداشته و ندارند. ثانیاً “حرکت جهان وطنی تورک” و فرا جغرافیایی و یا سه – چهار منقطه ای تورک ائلی ایران بر اساس امت تورک فقط در فضای مجازی شبکه اشباح م. بهاری میگنجد. حرکت ملی آزربایجان بمرکزیت تبریز در سرزمین تاریخی آزربایجان با شرکت عموم ملت تورک آزربایجان و بکمک ساکنین تورک آزربایجانی در شهرهای فارس نشین و دیاسپورا به پیش میرود.
حرکت ملی همانند یک بزرگراه در چندین لاین شامل تمام طیف ها و اقشار ملت است که بصورت پلورالیسم و بمقصد یک هدف مشخص، یعنی برای رهایی از استعمار و سلطه اشغالگران رژیم اقلیت فارس و تشکیل دولت مستقل ملی خود به پیش میرود. مهران.ب در ادامه و بقصد سیاه نمایی کل حرکت مینویسد: «علاوه بر آن، جاي داشتن قرائت افراطي از سه جريان فوق يعني گرايشات پانتورکيستي، بنيادگرايان تورک اسلاميست و کمونيستهاي داراي هويت ملي تورک و معتقد به ديکتاتوري طبقهي کارگر در حرکت ملي را نيز طبيعي قلمداد ميکنم.» جالب اینکه در اینجا دم خروس م. بهاری با ادعای دروغین تورکچولوک اش بدجوری بیرون میزند و با بکاری گیری ادبیات فاشیسم پهلوی و رژیم ج. ا. فاشیستی فارس، استقلال طلبان را پان تورکیست می نامد! چپ ملی تورک به حرکت پیوسته را به دیکتاتوری طبقاتی میچسباند! و برای مخفی کردن محل اتصال بند نافش به فاشیسم مذهبی رژیم، بدروغ از فعالیت طیف بنیادگران اسلامی تورک (فناتیک اسلامچی میلتچی) در حرکت ملی دم میزند! که اصلا وجود خارجی ندارد.
۲۲- تهدید و برخورد چاله میدانی:
م.ب کسی استکه در فضای مجازی بهنگام کم آوردن در مقابل فعالان ملی، دست به فحاشی چاله میدانی و تهدید میزند. با اسامی جعلی پیامهای تهدیدآمیز میفرستد.*۸
۲۳- گستاخی مهران بهاری در تروریست خواندن اسطوره ها:
م. بهاری در مقاله ( عملیات عفرین و…) با مطالب پر از توهین و تحقیر و تروریست خواندن ستارخان، شیخ محمد خیابانی، پیشه وری و سایر مبارزین ملی آزربایجان که جانشان را در راه رهایی ملت آزربایجان فدا کرده اند را مورد حمله قرار داده است. هدف م. ب از کوبیدن مبارزان، اسطوره های ملی و تخریب پایه های قدرت فکری، ایمانی، شجاعت و ایثارگری مردان و زنان مبارز در یکصد ساله گذشته، تضیف روحیه فعالان ملی، سست کردن و خالی نمودن قدرت حرکت ملی از درون است. م. بهاری با این حرکت، بشکل وقیحانه و بی شرمانه ای، ماهیت کثیف و جمکرانی- فاشیستی خود را نشان داده است.
م. بهاری اتهامات سنگینی را با ادبیات سخیف نثار شهیدان و مبارزین پر افتخار ملت تورک آزربایجان کرده است که سابقه چنین حملاتی را حتی از طرف دشمنان قسم خورده، نژاد پرست و فاشسیت آریایی هم شاهد نبوده ایم! بدون شک، شبکه اشباح و سایر مزدوران خود فروخته باید بدانند که ملت تورک آزربایجان خیانتهای آنان را هرگز نخواهند بخشید و فعالان حرکت ملی، عناصر خائن و عوامل سرکوبگر رژیم را رصد کرده و بحال خود رها نخواهند کرد و مهران بهاری ها را تا ته چاه جمکران دنبال کرده و ” شاپالاق ملی ” را در اولین فرصت به چهره کثیف آنها خواهند نواخت.
۲۴- سکوت معنی دار مدعیان در برابر گستاخی م. بهاری:
در عین حال، سوال بسیاری از فعالان ملی اینستکه دلیل این همه گستاخی م. بهاری در چیست؟ در یک نگاه ساده دلیل اصلی آن وابستگی ایشان بدستگاه های امنیتی و اطلاعاتی رژیم است. اما با یک نگاه عمیق میتوان دریافت که دلیل دیگری نیز در این وسط است و آن جدی نگرفتن تخریبات شبکه م.ب از طرف اکثر فعالین حرکت ملی است. بویژه سکوت و عدم مقابله جدی و بموقع گروهها، تشکل ها و صاحب نظران مدعی و میدیای حرکت ملی بوده است که زمینه جسارت و هتاکی عریان را به شخص م. بهاری داده است تا ارکان ملی آزربایجان را هدف آماج حملات خود قرار دهد.
البته افشگریهایی در گوناز تی وی و در فضای مجازی و وب سایتها توسط تعدادی از فعالین ملی صورت گرفته اما کافی نیست. فریبکاریهای شبکه م.ب بقدری مرموز و زیاد است که نیاز به افشاگریهای روزانه و مقابله جدی و همگانی دارد. بهرحال بیش از این انتظار میرود که گروههای سیاسی و شخصیتهای حرکت ملی بجای سکوت، بصورت رسمی پیامی در محکومیت م.ب منتشر کنند و با مراجعت به ملت تورک آزربایجان، مانع تضعیف روحیه جوانان کم تجربه و افتادن آنها در دام فریبکاریهای این شبکه خودفروخته بشوند. *۹
۲۵- راههای مقابله با شبکه های سایبری رژیم:
اعضای مزدور لشکر سایبری رژیم با وجود دسترسی داشتن به همه جور امکانات اطلاعاتی و نفرات آنلاین ۲۴ ساعته، دارای خطاها و ضعفهای زیادی نیز میباشند که ردیابی فریبکاریهای آنها کار چندان سختی برای فعالین ملی با تجربه نیست. بسیاری از اعضای شبکه م. بهاری فارس و تورکهای “فارس بارآمده” هستند و زبان تورکی را کم و یا اصلاً نمی دانند بهتر است جواب پست را به تورکی بدهیم تا کارشان را سخت کرده و سردرگم شان کنیم. البته هر کس به ابتکار و سلیقه خویش کامنت نویسی میکند. در اینجا بد نیست این چند مورد را از من داشته باشید:
۱- در ردیابی کدهای زهردار ، مطلب پست شده باید تا آخر خوانده شود تا بتوان مچ طرف را گرفت.
۲- در افشاء کد زهردار پست، جواب پست را نه بفارسی بلکه ترجیحاً به تورکی باید نوشت.
۳- در صورت نداشتن وقت و حوصله میتوان بطور تلگرافی در دو سه کلمه مانند « آز اویدور» یا « م. بهاری تخریباتی »« گه ر چه یاهوووو….» و کلمات دیگر کامنت گذاشت.
جمع بندی و سخن آخر:
کالبدشکافی جعبه سیاه و مرموز شبکه م. بهاری نشان میدهد که شاخه ” تورکان ایران پان ایرانیزم”، تحت مدیریت وزرارت اطلاعات- ساوامای سپاه، با مخفی شدن پشت ماسک مهران بهاری بصورت اشباح جمکرانی- امام زمانی، در سطح وسیع در فضای مجازی با حیله های مختلف، ارکان و مراکز قدرت ملت تورک آزربایجان را آماج حملات خود قرار داده است. با توسل به دروع، تحریف و جعل سند مشغول تخریب استطوره های تاریخی آزربایجان، چهره ها و شخصیتهای ملی و مبارز ملتمان است و اهداف عمده زیررا دنبال میکند:
الف- حذف نام آزربایجان و تغییر جهت حرکت ملی از”تفکر آزربایجان مرکز” به “تفکر ایران مرکز”، بقصد ایجاد نیروی خائن پارلل در صفوف حرکت ملی است که خوشبختانه با افشاگریهای فعالان ملی در ۱۵ سال گذشته نتوانستند به هدف کثیف خود نائل شوند و در مقاطع مختلف زمانی با مقابله و «شاپالاق ملی» فعالان ملی مواجه شده و عقب نشستند.
ب- منحرف کردن حرکت ملی دموکراتیک و مدنی آزربایجان از مبارزه با رژیم فاشیستی اقلیت فارس که مانع اصلی حرکت ملی در راه رسیدن به اهداف خود یعنی ایجاد شرایط برای تشکیل دولت ملی و اعلام استقلال آزربایجان جنوبی است. خوشبختانه در ۳۲ سال گذشته درخت تنومند حرکت ملی آزربایجان از نظر « تفکر آزربایجان مرکز» بقدری ریشه دوانده است که با روح و جسم میلیونها تورک آزربایجانی عجین شده است و کسی قادر نیست با فریبکاری و با مصادره به مطلوب «تورکچولوک طبیعی» به معنی حفظ هویت تورکی و تبدیل آن به «تورکچولوک تهاجمی » به معنی تحمیل هویت خود به دیگران که فرق چندانی با فاشیسم فارس ندارد را بخورد ملت تورک آزربایجان بدهد. م. ب بنام دفاع از «تورک ائلی ایران » و بقصد نابودی آزربایجان، در صدد قطع ریشه ترکان از وطن شان آزربایجان، و وصل آن به وطن مصنوعی ایران است.
پ- تبلیغات مخرب، انحرافی و راسیستی برای رودررو قرار دادن ملتها بقصد ساکت کردن و ایزوله ملت آزربایجان از هماهنگی با اعتراضات خودجوش سایر ملیتها و خرید زمان برای رژیم و فرسایشی کردن حرکت ملی است. ما باید به نقش تعیین کننده زمان، اهمیت زیادی قائل شویم. تصور کنید که رژیم شاه در سال ۱۳۳۲ از بین میرفت یعنی تنها هفت سال بعد از سقوط حکومت ملی پیشه وری، آنموقع بازسازی و سازماندهی مجدد نیروهای ملی چقدر آسان میبود و آن وقت در گروهای چپ پان ایرانیست ذوب نمی شدند. لذا در شرایط حساس کنونی، حرکت ملی آزربایجان با حفظ استقلال عمل خود باید هماهنگ با دیگر ملیتها برعلیه رژیم ج.ا. فاشیستی محکم تر عمل کند و گرنه چرخ رژیم به همین منوال و برای سالیان طولانی هر چند کُند خواهد چرخید. هر نوع تضعیف سیستم مرکزی و تفکر مرکزگرای فاشیستی از جانب دوست و حتی غیر دوست، بنفع ملل غیر فارس میباشد. بنابر این سقوط هرچه زودتر این رژیم بنفع حرکت ملی مخصوصاُ از زاویه زمان است و ریسک کمتری نسبت به دادن فرصت “خرید زمان برای رژیم ” در بازسازی نیروی متزلزل کنونی اش و فرسایشی شدن حرکت ملی دارد و ملت ما را بسرعت به هدف نهایی خود که همان فروپاشی کل سیستم شوونیستی- فاشیستی اقلیت فارس و ایجاد زمینه برای تشکیل دولت مستقل ملی و اعلام استقلال آزربایجان جنوبی میباشد نزدیک میکند.