از سال ۲۰۰۷، یکی از آرزوهای من؛ کشاندن موضوع قتل عام ملت تورک در سال ۱۳۲۵ بدست جلادان پهلوی به دادگاه های بین المللی و محکومیت پانفارسیسم و پان ایرانیسم در افکار عمومی جهانیان به خاطر جنایات ضد انسانی بوده و است.
در همین اواخر و با اشاره یکی از فرزندان تورک آزربایجان متوجه شدم که ما تورکان تنها قتل عام شدگان آن سال نبوده ایم و نبلاید به این موضوع از زاویه یک ملت نگریست بلکه در کنار ما ملت کورد هم بدست دژحیمان پهلوی قتل عام شده اند.
ما تورکان و کوردها، به عنوان دو قربانی یک رژیم جنایتکار و دو همسایه ابدی و دو هم سرنوشت در مقابل دشمن مشترک، باید از این مسئله به عنوان یکی ازپایه های بلند در جهت همکاری و مقابله با توطئه های تفرقه اندازانه دشمن مشترک استفاده بکنیم.
پدران و مادران ما در ۷۳ سال قبل، بدست دشمنی مشترک و بر خلاف همه اصول انسانی، آزادگی، حقوق بشر، دموکراسی، نه تنها قتل عام شدند، بلکه سیاستمداران تهران از اجرای تفاهمنامه های رسمی میان دولت های آزربایجان و مهاباد با تهران که قانونی و لازم الاجرا بود، سرپیچی کردند و با حیله و حقه، بر خلاف قرارداد فی مابین، آزربایجان و مهاباد را اشغال کرده و تمامی دستاوردهای سیاسی، فرهنگی، آموزشی، زبانی، حقوقی، نهادهای مدنی، اقتصادی و اجتماعی را نابود ساختند.
جشن های کتابسوزان در همه شهرها براه انداختند. زبان مادری تورکان و کوردها را از رسمیت در سرزمین های این دو ملت برانداخته و زبان فارسی را هم رسمی و هم اجباری کردند. از روند صعودی توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، هنری، زبانی، و … این ملل، نه تنها جلوگیری کردند بلکه آذر ۱۳۲۵ نقطه ای شد تا آزربایجان و کوردستان را عقب مانده و توسعه نیافته نگه دارند.
قتل عامی براه انداختند که در آن، ده ها هزار تن از فرزندان دو ملت تورک و کورد بطرز فجیعی کشتار و صلاخی شدند. صدها هزار تن به دیگر نقاط بد آب و هوای ایران تبعید گشتند. اموال افرادی که طبق قرار داد فی ما بین تهران و آن دو حاکمیت ملی امضاء شده بود و باید حفظ می شد، به نفع تهران مصادره شد.
آیا بعد از ۷۳ سال سکوت در مقابل تهاجم های همه جانبه و تبلیغاتی مرکز، زمان شکستن این سکوت نرسیده است؟
به عقیده من، باید همه فرزندان تورک و کورد، در هر کجا و در هر شرایطی که هستند، تلاش بکنند تا نمایندگان، سناتورها، مجالس سنا و نمایندگان، سازمان ها و دادگاه های بینالمللی و دولت ها، قتل عام و جنایت نه تنها علیه بشریت که بر علیه فرهنگ، حقوق بشر، دموکراسی و آزادی تورکان و کوردها توسط رژیم پهلوی را برسمیت شناخته و نقض کنندگان حق تعیین سرنوشت آن دو ملت را محکوم بکنند.
آیا تفاهمنامه میان نمایندگان و دولتین آزربایجان و مهاباد با تهران لازم الاجرا بودند؟
در صورتی که آن تفاهمنامه توسط تهران نقض شده باشد، چه می توان کرد؟
متن مواد آن تفاهمنامه چه بوده است؟
آیا می توان در این مورد، به نهادها و دادگاه های و سازمان های بین المللی شکایت کرد؟
روند شکایت به آن نهاد های بین المللی چیست؟
آیا می توان از دولت های تورک و عرب، دول عربی و شرقی، انتظار همراهی و کمک داشت؟
برای پیش برد چنین شکایتی بر علیه پانفارسیسم و پان ایرانیسم به چه چیزهایی نیازمند هستیم؟
آیا فرزندان این دو ملت می توانند، نیازهای مالی چنین کمپینی را تامین بکنند؟
آیا استفاده از توان و حمایت های دولی که با ایران و پانفارسیسم روابط مناسبی ندارند، اخلاقی و انسانی است؟
چرا تا کنون، در شکایت به دادگاه های بین المللی کوتاهی کرده ایم؟
چگونه می توان از قتل عام و نقض حقوق دو ملت تورک و کورد توسط پانفارسیسم، بر علیه پانفارسیسم استفاده کرد و از آن، برای تامین منافع و حقوق ملی این دو ملت استفاده کرد؟