تکنیک و تاکتیک ” اول تعریف، بعدا تکفیر” چپی را در یابیم / اؤزگور هارای

تکنیک و تاکتیک ” اول تعریف، بعدا تکفیر” چپی را در یابیم / اؤزگور هارای
هرگز از یاد نبریم که جهان وطنی های خدا انکار حزب توده یکی از سازمان دهندگان جهان وطنی های خدا باور امتچی ها بوده است. هرگز عشق بازی این گروه های جهان وطنی را که به بهای جان میلیون ها انسان انجامیده است از یاد نبریم. اؤزگور هارای
تکنیک و تاکتیک " اول تعریف، بعدا تکفیر" چپی را در یابیم اؤزگور هارای

نوشته ایی بنامآسیب شناسی جنگ نقده و دیالوگ پیشنهادی حزب دموکرات کردستاندر سایت ایران گلوبال به قلم آقای دنیز ایشچی درج گردیده است. این نوشته در رابطه با تجاوز اکراد به شهر تورک نشین سولدوز می باشد.

 

                                                                                ***

 

تکنیک و تاکتیکی که در این نوشته، آقای دنیز ایشچی از آن بهره گیری کرده است مشمول تکنیک و تاکتیک نوشتاریاول تعریف، بعدا تکفیرمی باشد.

البته این، تکنیک و تاکتیکی تازه ایی نیست. این همان تکنیک و تاکتیکی است که سالهاست یک چته معلوم نیابتی با یک امام غایب از یک تاریکخانه پیامهایش را در ظرف این تکنیک و تاکتیک از طریق اربعه های فیس بوکی ارسال می کنند و مقلد و مروج این تاریکخانه یا حتی خودش؟؟ (الله اعلم) که به اصطلاح یک تاریخچی! است بطور مشترک از آن سود می برند.

 

این مقلد و مروج تاریکخانه یا حتی خودش؟؟ (الله اعلمتاریخ تالیف شده توسط اساتید شناخته شده تاریخ ( از جمله مرحوم دکتر زهتابی) را با باز تعریف تحریفی و یا مطالب نوشته شده در شماره های مختلف نشربه وزین وارلیق و همچنین مطالب موجود در کتاب سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکیدکتر جواد هئیترا تحت نام خود با بهره گیری از همان تکنیک و تاکتیکاول تعریف، بعدا تکفیربا باز تعریف تحریفی باز گویی می تماید.

 

ویدیو فحاشی و نفرت پراکنی وی در یوتوب بر علیه قهرمانان ملی ملت تورک از جمله ستار خان در آزربایجان جنوبی و تلاش شبانه روزی ایشان در شئر کردنهای متمادی این اکاذیب و توهین ها در هر صفحه و گروه فیس بوکی برای بالا بردن شمارگان دیده شدن این فحشنامه از شاهکار های این در جستجوی نام، تاج و تخت لیدر بازی است.

 یاد آوری این نکته هم خالی از لطف نخواهد بود که ایشان برای ایجاد اختلاف هر چه بیشتر در صفوف حرکت ملی پرچمی هم از اعماق تاریخ تورک بیرون کشیده اند و با بر افراشتن آن در فیس بوک در حال لیدر بازی هستند. فرد یاد شده به سبب تاریخچی؟ بودن احتمالا فراموش کرده اند که تاریخ تورک مملو از پرچم های رنگارنگ است که بر حسب زمان و مکان انتخاب و ترجیح داده شده اند و اگر امروز قرار باشد هر از راه رسیده ای یکی از این بیرق ها را علم کرده و ادعای داعیه دار بودن حرکت ملی را آواز دهد، ناگفته پیداست که در چه حدی از شعور ملی و سیاسی متوقف شده است.

در حالی که مسایل ناریخی بسیار مهمی برای آگاهی ملت تورک در هر صفحه تاریخ موجود است، بیرق بیرون کشیدن برای شکستن اتحاد در میان فعالین ملی در این روزهای بحرانی منطقه و دنیا معنی دار است و این بیرق کشی همان عمل مشهود و معلومی است که جدا از ناآگاهان در حرک ملی، فقط ستون پنجم به آن دست می یازد.

                                                                              ***

اما موضوع این سطور، چته معلوم و خیانت هایی که این چته در قالب مثلا تورک گرایی؟؟؟ در سالهای اخبر با تحریف تاریخ، قحاشی و لجن پراکنی بر علیه ملت تورک و قهرمانان نامی آن بدان مبادرت کرده اند و بخشی از انرژی فکری حرکت ملی را بخود معطوف داشته و آن را به بیراهه سوق داده اند، نیست.

نکته بسیار مهمی که در این مقال کوتاه می خواهم به آن اشاره نمایم تکنیک و تاکتیک چپیاول تعریف، بعدا تکفبراست. که شامل این چنه نیز که ریشه چپی دارد، می گردد.

                                                                               ***

این تکنیک و تاکتیک نوشتاری چپی چیست؟

یاد آوری:

لازم به ذکر است که این نکته موضوع جدیدی نیست و هم چنین مختص چپی ها هم نمی باشد. اما این چپی ها بوده اند که در طی سالهای اخیر از این تکنیک و تاکتیک نوشتاری (مخصوصا بر علیه حرکت ملی) بهره جسته اند و به این جهت اینجانب در این نوشته این تکنیک و تاکتیک را به آنها نسبت داده ام. والا مبدع این تکنیک و تاکتیک توشتاری این گروه نیستند.

بدون شک اکثر خوانندگان مطالب چته معلوم در استفاده این چته از چنین تکنیک و تاکتیک نوشتاری بصورت خود آگاه و یا نا خود آگاه واقف هستند. در این خصوص می توان به مقاله ی چهار قسمتی آقای اومود دوزگون (کالبد شکافی ماهیت فریبکارانه شبکه مهران بهاری رژیم فاشیستی ایران) اشاره نمود. (لینک های نوشته های آقای دوزگون در پایان این نوشته موجود است). (۱)

                                                                          ***

اجزای تکنیک و تاکتیک: اول تعریف، بعدا تکفیر

این متد نوشتاری لوس شده که چپی ها از آن استفاده و یا بهتر بگوییم سو استقاده می کنند، از دو قسمت تشکیل شده است:

۱. قسمت آغازین: اول تعریف

در قسمت آغازین این اصطلاح یعنیاول تعریفتاکتیک ارضای خاطر یک خواننده ناآگاه به مرحله اجرا در می آید. این مرحله شامل ذکر ، بزرگنمایی و توصیف واقعیات موجود و قابل درک به خواننده ناآگاه  است. نعریف و  عملیات تمجید از واقعیات و مستندات معلوم برای اغوای هر خواننده ظاهر بین از این قسمت شروع می شود.

بعبارت دیگر، در این مرحله، ابتدا اطلاعات، مستندات و واقعیات معلوم که بر هر خواننده معمولی آشکار است و در زمینه ذهنی و تاریخی و فرهنگی اش موجود است، از منابع معلوم جمع آوری می شود. سپس موضوع و یا پروژه در دست، با آب و تاب مشعشع کننده بدون هیچ گونه تحلیلی فقط با توصیف بزرگنمایی شده و تایید و یا تایید نسبی می شود و در پایان درباره آن تعریف و تمجید مکفی بعمل می آید.

نمونه های بارز برای قسمت اول، امت چی های خدا باور جهان وطنی و  کومونیست های خدا ناباور جهان وطنی هستند که در هر دو گروه، ایدئولوژی ها بر ملت ها مقدم شمرده می شوند و انسانها عملا بردگانی هستند تحت استعمار و استثمار ایدئولوژی های مربوطه.

این دو گروه در حال حاضر به ظاهر تورک گرا!!! های دو آتشه هستند.

لازم به ذکر است که، هر دو گروه که زمانی زبان را فقط در وسیله ارتباطی بودن خلاصه می کردند و از به میان آوردن نام تورک اکراه داشتند، امروزه در تورک دوستی و تورکیستی بودن گوی سبقت را از تمام افراد شناخته شده ایی که سالهاست به ملتچی های تورک معروف بوده اند و زندگی شان را فدای ملت تورک کرده اند، ربوده اند.

اگر امروز به نوشته های این دو گروه جهان وطنی دیروزی و تورکیست امروزی توجه کنیم، شاهد اجرای دو آتشانه قسمت آغازین اول تعریف، بعدا تکفیرخواهیم بود. چنانکه، اکثرا هر دو گروه، از ملت تورک و تاریخ و فرهنگش بخوبی یاد می کنند و بطور ضمنی و آشکار به توصیف و بزرگنمایی آن می پردازند. یعنی پرده اول نمایش اغواگری بدون مشکل در حال نمایش است.

۲. قسمت پایانی: بعدا تکفیر

قسمت دوم و آخر این متد نوشتاریبعدا تکفیرقسمت کلیدی عملیات و پروژه در دست است، بعد از ارضای خاطر خواننده و بستن در مقاومت و یا مخالفت او، تحریف و پیچاندن موضوع أغاز می شود و باتلقین و تزریق سم ایدئولوژیکی، انشعاب و چند دستگی لازم در ذهن خواننده ابجاد می شود.

 

به دنبال سم ایدئولوژیکی تغییر آدرس اتفاق می افتد. یعنی حالا دیگر برای یک خواننده  قسمت اول کاملا از یاد رفته است و او به همه چیز و همه کس از پنجره تنگ و ننگ ایدئولوژی نگاه می کند، دیگر جاده برای محکوم کردن، مذمت کردن و فحاشی بر علیه یک اندیشه و یا افراد مربوطه اش هموار شده و دوران تکفیر غیر خودی آغاز شده است.

مثال بارز برای این قسمت نیز می تواند ادامه داستان واقعی امت چی های خدا باور جهان وطنی و  کومونیست های خدا ناباور جهان وطنی باشد. چنانکه در قسمت -اول تعریف- دیدیم و حتی در متن جامعه نیز به آن شاهد هستیم، این گروه های به اصطلاح جهان وطنی در ظاهر تورک گرایی وانمود می کنند، ولی در اصل با نام و  زیر چتر تورک گرایی برای مرحله تکفیری خود سربازگیری می کنند. و خوانندگان ناآگاه را به آدرس هایی که خود تعیین می کنند می فرستند. در واقع خوانندگان ناآگاه اولین قربانیان این ایدئولوژی های امتحان پس داده هستند.

 بعد از تحویل به آدرس معلوم خواننده ناآگاه زمان جبهه گیری و دشمنی آشکار فرا می رسد. یک طرف ملا حسنی را قهرمان معلوم الحال ملی می داند، چون بر علیه ایدئولوژی جهان وطنی خدا انکار اوست و دیگری زیرکانه با چشم پوشی از همسان نبودن  این دو  شهید ( ستارخان و شهید پیشه وری هردو با توطئه های این جهان وطنی های متصل به مسکو و لندن و به بوسیله عوامل آنها به شهادن ریسده اند) با ایدئولوژی سلف رهبر ولایی شان، با پنهان کردن ماسک ایدئولوژیک خود ستارخان و شهید پیشه وری  را بر نمی تابند و آنها را بعنوان دشمن در مقابل ملت تورک قرار  می دهند.

 

                                                                         ***

 

تکنیک و تاکتیک: اول تعریف، بعدا تکفیر و رابطه آن با نوشته آقای دنیز ایشچی

 

در نوشته آقای دنیز ایشچی این تکنیک و تاکتیک چپی کاملا مشهود است. ایشان از همان تاکتیک اول تعریف، بعدا تکفیربهره گرفته اند. آقای ایشچی پس از به هم بافتن آسمان و ریسمان های معلوم و واقعیتهای غیر قابل انکار معلوم در باره  هویت تورکی شهر تورک نشین سولدوز و همچنین هجوم وحشیانه اکراد به سردمداری عبدالرحمان قاسم لو به قصد تصرف شهر تورک نشین سولدوز و تصفیه ائتنیک تورک در شهر، به این نتیجه می رسند که :

حجت الاسلام ملا حسنی و دیگر مدافعین شهر سولدوز که به گواه هزاران شاهد و دلیل آشکار از ناجیان مردم بی دفاع شهر سولدوز در برابر بیش از ۲۰ هزار داعشی کورد بودندقهرمانان ملی معلوم الحال هستند.

نکته ی جالب توجه در نوشته آقای ایشچی در اینجاست که ایشان ذکر نمی کنند که اگر ملا حسنی معلوم الحال و یارانش نبودند، رفیقان کورد داعشی آقای ایشچی چه عاقبتی برای شهر تورک نشین سولدوز می پیچیدند؟

 

                                                                    ***

آگاه باشیم:

اگر چه، چته معلوم با اغواگری تورکی گونه و در نقاب تورکی به ترور ناجوانمرانه قهرمانان ملت تورک پرداخنه و از این راه رضایتمندی رهبر ولایی خود را که زبان بیش از پنجاه میلیون نورک را قدغن کرده، کسب کرده است، آقای ایشچی نیز در نتیجه گیری نوشته اش اندیشه چپی را بک اندیشه انسانی! تلقی نموده و حس نوستالژیک خود را برای اندیشه چپی که باعث از بین رفتن جان و مال و زندگی میلیونها انسان بیگناه شده و هم اکنون نیز در چین کومونیست ادامه دارد، پنهان نکرده است.

                                                                         ***

 

همچنان که پیداست نقطه مشترک هر دو گروه جهان وطنی، فریبکاری تورکی گرایی و دشمنی با افراد ملی است که در برهه ایی از زمان حافظ جان، مال و ناموس مردم خویش بوده اند.

هرگز از یاد نبریم که جهان وطنی های خدا انکار حزب توده یکی از سازمان دهندگان جهان وطنی های خدا باور امتچی ها بوده است. هرگز عشق بازی این گروه های جهان وطنی را که به بهای جان میلیون ها انسان انجامیده است از یاد نبریم.

—————————————–

پی نوشت:

۱.http://www.haray.net/?p=7363

۲.http://www.haray.net/?p=7397

۳.http://www.haray.net/?p=7418

۴.http://www.haray.net/?p=7474

یازیلار

سون یازیلار

باش یازارلار

چوخ سئویلن لر

ویدیولار

  • https://carina.streamerr.co/stream/ozharay
  • Haray Radio