هر چه میخواهم از حواشی غیرضروری درون حرکت ملی دوری گزینم متاسفانه میبینم عدهای خودکامه با تعاریفی رندانه در تحدی به وطن مادری و نام مقدس آزربایجان و قهرمانان ملی روز به روز حریصتر و جریتر میشوند.
گرچه ظاهرا مدافع باکلاس زبان تورکی و با ژست تئوریک تولید محتوا میکنند ولی بجای ارایه و دفاع از نظرات خود و مقابله عملی به سبک و سیاقی که خود ترجیح میدهند با دشمنان مختلف ملت تورک بیشتر از همه خود آزربایجان و قهرمانان ملی و طیفهای مختلف حرکت را هدف گرفته و آماج حملات و به نوعی فعالیت خود قرار دادهاند تا جائیکه با بیشرمی کار را به فحاشی و ناسزا گویی هم میکشانند.
بنده کاری با مطالب صرفا فرهنگی و زبانی و سیاسی…آنها ندارم و بعضا قبول هم دارم و در حد و حدود خود محترم نیز هستند. اما نمیدانم این چه دردی است این کینه و عقده به آزربایجان از کجا و برای چه است این بیحرمتی و جسارت آنها نسبت به وطن مادری و قهرمانان ملی شناخته شده و پرافتخار دیگر قابل تحمل نیست. انبوه مقالات ضد آزربایجانی این سوپر ترکها سر به آسمان میساید و میتوان گفت ترجیع بند هر نوع غزلی است که میسرایند.
دیگر گوی سبقت را از پانایرانیستها هم ربودند آن به اصطلاح آزریهای هم پیش این مثلا نئوتورکها لنگ میاندازند در هذیانگویی بر ضد آزربایجان و آزربایجانی رندانه و بیمهابا و فاتحانه میتازند.
بر علیه بابک و ستارخان و پیشهوری و خیابانی و کاظمخان و… مینویسند و در حد دشمن تحقیرشان میکنند. قهرمانان و مبارزينى که هر یک در برهه حساسى از تاریخ سرنوشتساز بوده و عملا مأمن مردم و حامى آزادى و نگهبان خاک وطن بودهاند.
خوارشماری زبان و وطن مادری و قهرمانان ملی از جمله سیاستهای مطرح آسیمالسیونی هستند که اگر هر یک از این فاکتورهای هویتی را از یک مجوعه ملت بگیرند در واقع فاکتهای ملی و هستی مردم را تهی میکنند و به نوعی به یک نسلکشی نرم دست مییازند.
حال ممکن است یکی با سو استفاده از قدرت با همه آن شاخصهها مبارزه علنی کند و یکی دیگر مانند این دوستان دانا مدافع تنها یک بخش مثلا زبان باشند و به مابقی ارزشها بتازند تا به جای بهبود مشکلات موجود بیشتر خرابهای بسازند و گویا که بر روی این خرابه مدینه فاضلهای خواهند ساخت که سر بر فلک ساید و همه را انگشت به دهان سازد.
و … زهی خیال باطل.
–