توضیح:
این نوشته هشت سال پیش توسط آقای جواد عباسی به تحریر در آمده است. به سبب مشابهت جو سیاسی و به تبع آن بعضی اتهامات و انگ های غیر اخلاقی و غیر سیاسی از طرف بد خواهان حرکت ملی آزربایجان جنوبی و طرفدار گروهک های تروریستی معلوم و همکار رژیم جمهوری شیعه شعوبی عاریایی این این نوشته در سایت هارای باز نشر می شود.
هارای
——————————————-
حرکت ملی آزربایجان جنوبی: مبارزه مسالمت آمیز یا خشونت آمیز؟ / جواد عباسی
با نگاهی گذرا به سابقه و چگونگی و سرانجام مبارزات حرکتها و جنبشهای آزادیخواهانه دردهه های اخیر در مناطق مختلف جهان وارد موضوع بحث خواهیم شد:
مهاتما گاندی با سیاست مبارزه منفی در هند و مارتین لوتر کینگ در آمریکا با مشی مبارزات مسالمت آمیز و با ایمان و عمل به آن و عدم سازشکاری را بهترین راه مبارزاتی خود می دانستند و بر اساس تحقیقات علمی ماریا استیفون و اریک چنوت در باره ۳۲۳ انقلاب در حمایت از آزادی در برابر حکومتهای خودکامه در قرون پیش نشان داده شده که ۵۲ درصد از اقدامات صلح آمیز موفق شده در حالیکه اقدامات خشونت آمیز ۲۳ درصد موفق بوده و اکثر صاحب نظران همچون جین شارپ، یورک زیمرمانو سردیا پوپوویچ و دیگران، عالمانه ترین راه مبارزاتی را کسب حمایت اکثر مردم دانسته و اقدامات خشونت آمیز را مورد دلخواه حاکمان خودکامه می دانند که در برخی موارد طرفداران خشونت را تشویق و ترغیب می نمایند تا توجیه مناسبی برای سرکوب مخالفان خود بیابند.
در صورتی که مبارزات مسالمت آمیز را موجب تبدیل جنبش به یک شورش وقیام تمام عیار میدانند و درسالهای اخیر کشورهائی که در آنها با جنگ وخونریزی تغییراتی به وجود آمده وپس از سقوط حکام دیکتاتور نتایج اسفناک آن هنوز هم دامنگیر آنهاست و لطمات جبران ناپذیر درازمدتی به آن کشورها تحمیل نموده که مصداق بارز آن در عراق و افغانستان مشهود است.
امروزه اقدامات خشونت بار طالبان القاعده، چریکهای تامیل و… در عرصه ی جهانی و فعالیتهای احزاب کومه له، دموکرات، پ ک ک، پژاک، مجاهدین خلق، فدائیان خلق، جندالله و… در داخل ایران اظهر من الشمس است، پس تبدیل حرکت ملی به یک مبارزه مسلحانه در شرایط کنونی موجب پسرفت و تنزل از جایگاه واقعی خود و محو پتانسیل های موجود و مشروعیت دادن به اقدامات سرکوبگرانه حاکمان و مخالفان حرکت ملی آزربایجان خواهد بود.
چرا که با تشویق و تنویر مردم در شناخت ارکان واستراتژی قدرت حاکمه و مختل کردن ساز و کار قدرت پوشالی آنها و اذعان به اینکه قدرت واقعی سیاسی در دست مردم است زمینه های لازم تغییرات بنیادین و ماندگار فراهم گشته و جوابگوی خواستهای ملت تورک آزربایجان خواهد بود و بدون ایجاد بستر لازم و استراتژی و تاکتیکهای موثر صرفا حاکمان تغییر قیافه داده و همان سیاستها در قالب و شکل دیگری ادامه خواهد یافت.
ما باید با تبدیل آرمانهای حرکت ملی به نهادهای کار آمد و احساس مسئولیت و پاسخگو بودن به ملت و انتقاد پذیری و آسیب شناسی مداوم با حفظ شرافت و اعتبار افراد جنبش مدنی و دمکراتیک خود را ادامه دهیم. چرا که کنش بدون خشونت شیوه ای موثرجهت پیشبرد اهداف اجتماعی و سیاسی واقتصادی در جامعه بوده و خشونت مانع موفقیت دراز مدت و نا امیدی از ادامه مبارزات مسالمت آمیز موجبات خرسندی حاکمان دیکتاتورمیشود. حال بدون تردید برنده ترین سلاح مبارزان راه آزادی همان سلاح بیداری ملی و مدنی و تبدیل شعارها به شعور ملی میباشد.
در دهه های اخیر مبارزات ملت تورک آزربایجان از مقبولیت و بستر لازم و خود آگاهی و ماهیت ملی کافی برخوردار نبوده تا به سر منزل مقصود برسد لکن بیداری و مجادله ملی کنونی از بطن توده های ملت با حمایت و روشنگری آگاهان و پیشروان حرکت ملی نشو و نما یافته و این نهال به درخت تنومندی تبدیل گشته و با پشتوانه غنی تاریخی با درک واقعییات، خواستها، نیازهای جامعه، ساختار اجتماعی، موقعییت جغرافیائی، ترکیب جمعیتی، اوضاع منطقه ای وجهانی و شناخت استراتژی و ترفندهای دشمنان در مواجهه و مقابله با حرکت ملی به پیش می رود که باید از هر گونه غفلت و فرصت سوزی و طرح شعارهای دشمن پسند و هر گونه شدت مبنی بر مبارزات مسلحانه و کشت و کشتار در شرایط فعلی جدا پرهیز نمائیم و بدانیم اینگونه تئوری پردازیها ضرورت فعلی حرکت ملی و فعالان نبوده و می تواند هزینه های گزافی را تحمیل ملت تورک آزربایجان نموده و ضربات مهلک جبران ناپذیری را در سطح منطقه ای و جهانی و مهمتر از همه در نزد ملت تورک آزربایجان به حرکت ملی وارد نماید.
دشمن واقعی ما اشخاص یا قوم فارس نیست بلکه اصلی ترین و دیرینه ترین مشکل و دشمن ما سیستم و تفکرات شوونیستی و راسیستی حاکم بر ارکان جامعه و وجود حکام مستبد تحت عناوین پان ایرانیسم، پان فارسیسم، پان اسلامیسم و غیره بوده و هست.
چرا که همه اقشار و طبقات مختلف ملت در شکل گیری و پیشبرد اهداف ملی سهیم اند و دقت در موارد زیر ضروری می نماید.
الف) آیا شعور ملی و شرایط در سطح مطلوب و کافی می باشد و ظرفیت وآگاهی پیشروان به درجه ای رسیده که با رهبریت واحد یک جبهه واحد آزادی بخش شکل گیرد؟
ب) بازتاب اقدامات خشونت آمیز در نزد ملت ما و در سطح جهانی چگونه بوده و چه سرنوشتی داشته است؟
ج) آیا نیاز جامعه ما کشتار و ترور می باشد و بهانه ای در دست حاکمیت جهت سرکوب فعالان نخواهد شد؟
د) آیا به ساحتار جمعیتی کشور موسوم به ایران و نقش و حضور آزربایجانیها در داخل و ارکان حاکمیت توجه شده است؟
با این تواصیف دشمن واقعی ما اشخاص یا قوم فارس نیست بلکه اصلی ترین و دیرینه ترین مشکل و دشمن ما سیستم و تفکرات شوونیستی و راسیستی حاکم بر ارکان جامعه و وجود حکام مستبد تحت عناوین پان ایرانیسم، پان فارسیسم، پان اسلامیسم و غیره بوده و هست.
نیک می دانیم ترور و خونریزی مقبول و مطلوب جامعه جهانی کنونی و شرایط فعلی حرکت ملی نبوده و باز تاب و تاثیر منفی براهداف و اصول دمکراتیک ما در راستای قوانین بین المللی، درمیان ملت آزربایجان دارد که در صورت کسب اعتماد ملی و رسیدن به سطح مطلوب بیداری و شعور ملی، شالوده فکری و سیاسی دشمنان فرو خواهد ریخت و هر سلاحی در مقابل اراده ملت تسلیم و نابود خواهد شد. نمونه بارز آن قیام خرداد ماه ۸۵ می باشد.
اکنون همه فعالان و دلسوزان واقعی باید به دور از هر گونه امیال و اغراض شخصی و سطحی نگران و فارغ از هر گونه وابستگان و ورشکستگان ایدئولوژیکی و پرهیز از غوغا سالاری، نگاهی عمیق و تیز بین و آینده نگر داشته باشند تا مطامع آمال بد خواهان و عافیت طلبان نشوند و همه ترفند ها و توطئه ها را خنثی و بر ملا نمایند که نیاز مبرم حرکت ملی اتحاد و صف آرائی در مقابل دشمنان قسم خورده آزربایجان و اجتناب از دامن زدن به رقابتهای کذائی، گروهی و خطرناکتر از همه راه اندازی جنگ قدرت و ریاست طلبی هست که در این صورت منافع ملی فدای اغراض و آمال شخصی و گروهی خواهد شد.
در نهایت عاجلا اتحاد صاحب نظران واربابان قلم و فعالانی که در بطن حرکت رشد یافته اند و شناخت دقیق از ماهیت حرکت ملی و توانائیهای آن دارند دست در دست هم دهند وبه طور علمی و منطقی خواستهای حرکت ملی را تبیین و تدوین نمایند و با هدایت عالمانه، حرکت ملی را با سلامت وصلابت به سر منزل مقصود برسانند.