در آستانه ی انتخابات شوراهای شهر و روستا در کشور، چندی است که فضای سیاسی و فرهنگی آزربایجان بسته به مقتضیات ذاتی و هویتی اش، عناصر و جریانات جزیره ای و ائتلافی در چارچوب هژمونی های نخبه گرا و عوام گرایانه خلق الساعه و فی البداهه، غافل از درک کامل از شناخت علمی و جامعه شناختی از ماهیت خبره ورزی سیاسی به ابراز وجود پرداخته و سر بر می آورند.
نقطه ی عطف شروع و زایش ماهوی یک جنبش و حرکت فکری خاص در وهله ی نخست بسته به فرآیند و بر آیندهاست. وام گیری از قشریون سیاسی و سیاسی ورزی به طریق قشریون در حرکت ملی آرربایجان در فرایند فرم بندی آینده ی بلوغ فکری ملت نقش بسزایی خواهد داشت.
به این معنا که سعی در همسو کردن این جریان با جریانات و حرکت های همتراز با اوپوزوسیون توسعه طلب، مغرور و تمامیت خواه سرتاسری، جزء اشاعه ی فرهنگ قشریت احساسی و دگماتیسیم اغواگر با خوانش های میلیشیایی چیز دیگری نمیتواند تلقی شود.
شماری از به اصلاح خود سلبریتی پندار فعالین حرکت ملی بدون در نظر گرفتن تراز قواعد بازی و اصولا بدون پرداخت کافی به اصول نظری آن در یک کنش به غایت ناملموس، ناهمگون و بی سنخیت با مدنیت حاکم بر حرکت ملی، با جریان سازی های جزیره ای خود، خویشتن را پیش در آمدی بر قاعده ی میلیتاریسم احزاب کوردی و بازی گرداننده ناخاسته ی جناح چپ رادیکال بلشویکی و راست افراطی منشویستی، می کنند
این در حالی است که بلوک ها و دپارتمانهای فکری رغمأ وابسته به کلنی ها و جوامع کوردی بی محابا میل و رغبت بلع و قورت دادن جغرافیاها، اقالیم و بوم های غیر بومی و نامرتبط با خویش را حریصانه از خود بروز میدهند.
مضاف بر این شماری از به اصلاح خود سلبریتی پندار فعالین حرکت ملی بدون در نظر گرفتن تراز قواعد بازی و اصولا بدون پرداخت کافی به اصول نظری آن در یک کنش به غایت ناملموس، ناهمگون و بی سنخیت با مدنیت حاکم بر حرکت ملی، با جریان سازی های جزیره ای خود، خویشتن را پیش در آمدی بر قاعده ی میلیتاریسم احزاب کوردی و بازی گرداننده ناخاسته ی جناح چپ رادیکال بلشویکی و راست افراطی منشویستی، می کنند.
تبليغ بر القاء تحريم انتخابات شوراهای شهر و روستا در آزربایجان غربی، خود به عینه نقش و محوریت مفکوره ی قائم بر ذات بودن امر حرکت ملی را به زیر سوال خواهد برد.
احزاب و فرقه های سوسیال ناسیونالیست کورد، اغلب در تحلیل ها و تفاسیر خود در فضاهای انتخاباتی در مناطقی که اکثریت نسبی آن را آزربایجانی ها تشکیل می دهند به این گفته و تز مارکسیستی لنین اشاره و اتکا میکنند که: “ما در روسیه تزاری حتی در ارتجاعی ترین انتخابات شرکت جستیم تا بواسطه ی شرکت در آن با اعمال نظر اشخاص مورد نظر، خود را پیروز انتخابات کنیم، تا بدین طریق فرایند به چنگ گیری تدریجی ارگان های دولت تزاری به نفع نیروهای انقلابی را سرعت ببخشیم “
گروههای نسلِ سوم سوسیال ناسیونالیست کورد با نصب العین و سر لوحه قرار دادن مراد شان لنین به طریق اولی حتی در بواسطه ی تحریم ظاهری انتخابات در صورت عدم بلوغ عقل سیاسی به یقین در باطن با اغفال سیاسی ما را در خود تحریمی بداهه آمیز و بلاهت گونه ای گرفتارخواهند کرد، تا با مهندسی ممیزی های جمعیتی مناطق تورک نشین، آرا غرب آزربایجان را به طیب و نفع خود مصادره به مطلوب نمایند.
احزاب و فرقه های سوسیال ناسیونالیست کورد، اغلب در تحلیل ها و تفاسیر خود در فضاهای انتخاباتی در مناطقی که اکثریت نسبی آن را آزربایجانی ها تشکیل می دهند به این گفته و تز مارکسیستی لنین اشاره و اتکا میکنند که: “ما در روسیه تزاری حتی در ارتجاعی ترین انتخابات شرکت جستیم تا بواسطه ی شرکت در آن با اعمال نظر اشخاص مورد نظر، خود را پیروز انتخابات کنیم، تا بدین طریق فرایند به چنگ گیری تدریجی ارگان های دولت تزاری به نفع نیروهای انقلابی را سرعت ببخشیم “
مافیاهای تو در توی ساکن در اقلیم کردستان عراق تا به دقیقه اکنون، پشتوانه و فاعلیت این پیشینه سازی و تاریخ تراشی موازی را در منطقه تعبیه میکنند و یکی از اهم مبانی منتج به مقصود با تغییر تاکتیکهای غیر متعارف از سمت گیری های خشونت آمیز به سمت اهرم هایی معطوف میشود که خیز برداشتن برای قبضه ی مناصب اجرایی و قانون گذاری در سطح کلان شهری و محلی است، تا بواسطه ی آن در فردایی که برای خود متصور می یابند این خطه را با ترفندهای بلند پروازانه ی سیاسی و لجستیکی خطوط و منحنی های معینی جغرافیایی این خطه را در عرصه ی بین منطقه ای و بین المللی به قید قیود سرزمینی خود الحاق نمایند.
تجربه ی سفر پاپ و چاپ تمبر یاد بود به بهانه ی این واقعه که به طبع آن ترسیم نقشه به اصطلاح کوردستان بزرگ با دستکاری و شعبده ی تئوريک و سمپاتی گری سخیف بازیگران برون منطقه ای بود، الحاق مناطق سرزمینی سوریه، تورکیه، عراق و قسمت های بزرگی از آزربایجان ایران را در چنته و به همراه داشت، در راستای تبعات چنین اهداف متقارنی باید قلمداد شود.
در پایان به آن دسته از کنشگران مدنی آزربایجان باید گوشزد کرد که، سیاست ورزی با سیاست مداری را اشتباه نگیرند. عزیزان، سیاسی کاری با سیاست ورزی فرق ماهوی دارد.