تقریبا دوهفته از اعتراضات عربهای الاحواز سپری شده است، دو هفته ای که درد و رنج صد سال نژاد پرستی و بیگانه پنداری ملتی را در خود جای دارد، صاحبان اصلی سرزمین طلای سیاه و زلال ترین آبها در فقر مطلق و بی آبی تمام با خون خود کارون را سیراب نمودند.
ملتی که در برابر دیده گان کور جهانیان برای حداقل حق حیات، آب، از جان خویش مایه گذاشتند، البته این خیزش در اصل عصیان و بغض صد ساله ملتی است که به هیچ انگاشته شده اند، اعتراض به یغمای هویت ، سرزمین، نفت و آبشان.
سالهاست تورکان در دیگر سوی این سرزمین دردی مشترک و البته بزرگتری از عربها را و بیشتر از آنها تحمل مینمایند، وارثان ناخلف ممالک محروسه چنان بلایی بر سر این آب وخاک آوردند که ترمیم و بازسازی آن هرگز امکان نخواهد داشت.
چند روز قبل تورکان در ازربایجان جنوبی به حمایت از مظلومیت ملت عرب به خیابانها آمدند و ضمن اعلام اتحاد و تداوم مبارزه یک بار برای همیشه به دولت تهران اعلام نمودند که ازربایجان بیدار ، هوشیار و بدنبال اهداف خویش میباشد.
آزادلیق، عدالت، میللی حوکومت
و
هارای ، هارای من تورکم
این مانیفست حرکت ملی است که این بار با قاطعیت تمام به گوش مرکز گرایان و جهانیان رسانده شد.
تورکان برای چندمین بار اعلام نمودند که دیگر برای هیچ تفکری بجز ازادی، عدالت ، حکومت ملی و هویت تورکی، بیرون نخواهند آمد ، دیگر هرگز در کنار مرکز گرایان قرار نخواهند گرفت زیرا ، اعتراض دیر هنگام تهران با شعار رضا شاه روحت شاد گویای تفکر بغایت عقب مانده فاشیزم فارسیزم از زبان معترضین و مثلا مخالفین دولت بود.