- In خبرلر, گوندم
- ژوئن 6, 2022
ملتی که در عصر انفجار ارتباطات، شعار چاله میدانیِ " توپ تانک فشفشه " سر میدهد و یا در یک طرف، شعار مرگ بر دیکتاتور میگوید و در طرف دیگر، دیکتاتور دیگری بنام رضاشاه را با شعار رضا شاه روحت شاد یاد میکند نشانگر این است که به لحاظ اندیشه عقیم است و نیاز به قیم دارد و توان ایجاد اصلاح در آن ملت وجود ندارد و هزینه کردن در کنار این ملت بی فایده است. علی شهبازی
میخاییل گورباچف و ایران امروز علی شهبازی
۲۳ اردیبهشت میخاییل_گورباچف ۹۰ ساله شد… بنیانگذار تحولات بزرگی بنام گلاسنوست و پروستوریکا … گورباچف به خوبی می دانست که اتحاد_جماهیری _شوروی با کمک های بی نتیجه ی اقتصادی به کشورهای اقماری و رقابت نظامی و فضایی با ایالات_متحده_آمریکا و جنگهای بی نتیجه ای مثل جنگ افغانستان دیگر توان ادامه ی حیات را ندارد، ولذا او با دو سیاست فوق، در اصل روسیه را نجات داد چرا که با وضعیت اقتصادی فوق بقای شوروی ممکن نبود و اگر تلاشی برای حفظ امپراطوری شکل میگرفت بجای استقلالِ کشورهای_مشترک_المنافع الباقی توان روسیه نیز صرف جنگهای داخلی می شد؛ در نتیجه گورباچف و تیم همراه عاقلانه ترین تصمیم را گرفتند تا شوروی متلاشی شود ولی روسیه کماکان باقی بماند و برای این امر گلاسنوست ضروری می نمود…
***
ایران نیز راهی را رفت که شوروی رفته بود؛ حمایت اقتصادی بی نتیجه از جنبشهای اقماری، رقابت نظامی مخصوصا موشکی و اتمی با کشورهای همسایه و رقیب، نای نفس کشیدن را از او گرفت تا ما شاهد اجرای فاز اول پروستوریکای_ایرانی باشیم… دولت برای جبران خسارت های ناشی از فساد و تصمیمات غلط شوروی گونه، چاره ای جز پروستوریکای معکوس نداشت..
***
بزرگترین فرق ایران با شوروی در این است که ایران هرگز دست به گلاسنوست نخواهد زد ولذا مردم مجبور خواهند شد که گلاسنوست را به اجبار از حکومت بگیرند که در صورت موفقیت، نتیجه ی آن، سقوط حکومت خواهد شد، البته بنده بر این اعتقاد هستم که در این مرحله این احتمال فعلا ممکن نیست و ایران باید شرایط کره شمالی شدن را تجربه کند و در صورت ممکن بودن این غیر ممکن، گلاسنوست اجباری چیزی جز جنگ داخلی را نصیب ایران نخواهد کرد، جنگ داخلیی که بنا بر شرایط منطقه نیاز عاجل جنبش سیاسی آزربایجان نیست.
***
در بی نتیجه بودن مطلق اعتراضات این مرحله کافی ست که به شعارهای ایرانی های از خود راضی، در این اعتراضات دقت کنیم
ملتی که در عصر انفجار ارتباطات، شعار چاله میدانیِ ” توپ تانک فشفشه ” سر میدهد و یا در یک طرف، شعار مرگ بر دیکتاتور میگوید و در طرف دیگر، دیکتاتور دیگری بنام رضاشاه را با شعار رضا شاه روحت شاد یاد میکند نشانگر این است که به لحاظ اندیشه عقیم است و نیاز به قیم دارد و توان ایجاد اصلاح در آن ملت وجود ندارد و هزینه کردن در کنار این ملت بی فایده است.
البته اگر طرف دیگر اعتراضات را نیز بررسی کنیم جنبش سیاسی آزربایجان نیز عقیم تر از طرف مقابل نشان میدهد، اینجا نیز در پیشرفته ترین شکلِ اعتراض، از سیاسیون جنبش میشنویم که: بریزید به خیابانها و شعارهای خودمان را بدهید و کسی نیست که بپرسد اگر ما شعارهای خودمان را دادیم نتیجه چه خواهد شد و صرف شعار دادن ما را به غلبه و فدرالیزم و یا تشکیل حکومت ملی خواهد رساند؟
***
جنبش_سیاسی_آزربایجان اگر از تله ی بیسوادهای سیاسی خودمان گذر کند و به مسائل پیرامونی دقت کند و مسائل و نیروهای تاثیر گذار منطقه ای را مد نظر قرار دهد، به هم ریختن اوضاع ایران و ورود آزادانه ی اوپوزسیون به این کشور، جذب کمکهای میلیاردی توسط اپوزسیون از غرب جهت ایجاد پیوستگی ملی مورد نظر خود، و متعاقب آن ایجاد وحدت ملی با محوریت محبوبیت خاندان پهلوی شدیدا به ضرر ماست…
***
بگذارید چند جمله به صراحت بگویم: با توجه به وسعت و جمعیت و موقعیت منطقه ای، ایران مدت طولانی کره’ایزه نخواهد شد ولی منافع ملی ما در ضعف پان ایرانیزم است که ما امروزه شاهد بهترین لحظه ی آن در یکصد سال گذشته هستیم. ضربه ای که آنها در یکصد سال پیش با قحطی ساختگی به ریشه های ما زدند امروزه همان قحطی دارد به ریشه ی ایران صد ساله میزند…
ایران از قاجار ضعیف و انگلیس قوی زاده شد و بر ما سوار شد و امروزه ایران با پان ایرانیزم ضعیف و تورکیه ی قوی دارد از بین میرود ولی شما مثل مشروطه چی های جدید برای حفظ آن و آوردن اپوزسیون قوی و حفظ ایران میخواهید کشته دهید؛ من نباید این حرفها را آشکارا بزنم ولی افسوس چاره ای باقی نمیگذارید آنهم در صورتی که از سیاست همین را فهمیده اید که “بریزید بیرون و در مقابل پان ایرانیزم شعار تورکی بدهید!
***
این را نیز یاد آوری میکنم جهت بستن دهانهایی که به بنده حمله خواهند کرد: در جنگ ۴۴ روزه ی قره باغ که هم میدان مال ما بود و هم تغییر سیاست جمهوری اسلامی نیاز ما بود، بنده در یک گروه دو هزار نفره سخنرانی کرده و گفتم که: اگر حمایت از ارمنستان متوقف نشود من جگر گوشه ام را مثل علی اصغر امام حسین، حاضرم به نیزه ها بسپارم تا راه ارسال تسلیحات به ارمنستان بسته شود…
آری آنجا هم میدان مال ما بود، هم نتیجه و موفقیت در تیررس بود و هم نتیجه از آن ما بود ولذا کشته شدن در آن گوارا بود ولی کشته شدن در اینجا برای تقویت ایران و پان_ایرانیزم است، آخر چطور هم ما، هم رجوی و هم پهلوی در یک جبهه ایستاده ایم، ما داریم خطا میکنیم یا نخبگان پان ایرانیزم؟