پشت پرده تبلیغ نوه پالانی و فعال شدن دوباره مجاهدین / رحمان اوکتای

پشت پرده تبلیغ نوه پالانی و فعال شدن دوباره مجاهدین / رحمان اوکتای
پشت پرده تبلیغ نوه پالانی و فعال شدن دوباره مجاهدینرحمان اوکتای

ایران، بعنوان یک سیستم جدید ناموفق در قرن بیستم؛ به سبب اینکه، جغرافیایش در یک منطقه فوق استراتژیک قرار داشت. مورد نفوذ گسترده و عمیق قدرتهای استعماری بوده و هست. روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا؛ در کنارشان، لابیهای قدرت بین الملل و بعداً چین، کماکان تلاش کرده اند در ایران، داری تسلط باشند. چون ایران، در قلب خاورمیانه قرار دارد. و مابینِ، میدان رقابت و جنگ این قدرتهاست.

 

بر همین اساس، کشورهای بزرگ با هدف استفاده از این واحدسیاسی؛ برای حفظ، گستر‌ش و تثبیت منافعِ جهانیشان؛ بشدت در مورد ایران حساسیت داشتند. میتوان به کلام ساده این را هم گفت، که: عامل عقب ماندگی و مشکلات مردمان این کشور هم ریشه در همین مسئله دارد.

قدرتهای جهانی، بر طبق منافعشان و شرایط و زمان، از گروهها و افرادی حمایت کرده اند؛ یا بطور کامل عناصری را بوجود آورده و مدیریت نموده اند که؛ در این کشور، حضور و نقش داشته باشند. تا منافع و اهداف آن قدرتها را عملی سازند. بعنوان مهم ترین مثال میتوان به کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ اشاره کرد که زیرساخت ایران کنونی محسوب میشود.

«کودتای سوم» اسفند ۱۲۹۹ (۲۲ فوریه ۱۹۲۱ میلادی) کودتایی نظامی بود که توسط رضا میرپنج-(بعدها رضا شاه!) و همکاری سیدضیاءالدین طباطبایی (فراماسون و مامور رسمی دولت انگلستان) و با همکاری افسر اطلاعاتی انگلیس، «سرلشکر ادموند آیرونساید»، رییس نیروی شمال ایران، علیه کابینه «سپهدار اعظم فتح‌الله اکبر»، و پادشاهی قاجار، اجرا شد.

انگلیسی‌ها از طریق «کمیته زرگنده» در طراحی کودتا یا آنچه بعداً عوامل می‌بایست انجام می‌دادند، نقش داشتند و بر همین اساس بنا به نوشته ‘عاقلی’ جهت اطمینان بازوی نظامی کودتا؛ ۲۳ روز پیش از کودتا رضا خان با ادموند آیرونساید ملاقات کرده که در این دیدار ژنرال آیرونساید به رضا میرپنج گفته بود: “اگر شما قدرت را در دست بگیرید ما موافق آن خواهیم بود و برای ایجاد ثبات و امنیت همکاریهای لازم را انجام میدهیم”.

 

قدرتهای غربی، با بهانه مهار نفوذِ حکومت جدید و قدرتمند روسیه، یعنی «اتحادجماهیر شوروی» ولی در اصل برای تسلط کامل بر منطقه، توسط مامورینشان؛ عملیات سرنگونی پادشاهی قاجار را طراحی کرده و به یک افسر ارتش قاجار تاج گذاشتند و پدربزرگ رضاپهلوی را در عرض یک ماه تبدیل به شاه ایران کردند.

 

رضا میز پنج برخلاف آرمانهای انقلاب مشروطه و خواست عموم مردم؛ فقط بدلیل رقابت بین اروپا و شوروی به قدرت رسید. درحالیکه، اگر منافع اروپا غیر از این بود؛ سرنوشت، طور دیگر هم رقم میخورد.

***

امروز هم، در واقعیت هیچ چیز تغییر نکرده است. چهل سال است، اپوزیسیون های حکومت فعلی ایران؛ با تمام قدرت، از طریق رسانه های مختلف و دیگر ابزارها، در تلاشند تا این حکومت را کنار بزنند و خودشان جایگزین آن شوند؛ به رغم برخورداری آنها از عالی ترین شرایط برای فعالیت و با وجود فسادگرانی، فقر و بحرانهای مختلف در کشور و حاکمیت، حتی موفق نشده اند توده مردم و همه اقشار جامعه را به خود جلب کنند و اهدافشان را عملی بگردانند.

 

دلیلش هم این است که؛ مردم، بیشتر از حکومت، از این اپوزیسیونها متنفر هستند! مردمان ایران، بطور عمومی؛ کوچکترین رغبتی به سازمان مجاهدین خلق و فرقه سلطنت طلبان پهلوی ندارند. چون این دو گروه، سابقه تاریک و منفی از عملکردهایشان بجا گذاشته اند، هیچگاه هم نمیتوانند یک سیستم مردمی و دموکراتیک در این مملکت ایجاد کنند. مانیفست این دو گروه؛ تماماً مغایر با ارزشهای حقوق بشری و جامعه دموکراتیک است.

 

سالها شعار، هیاهو و تلاششان هیچ جوابی نداده است. ولی، الان جالب است با شکلی دیگر و با اعتمادبنفس بالا به میدان آمده اند و پیام و سخنرانیهای انقلابی منتشر میکنند!.
این تحرکات و اقدامات مجاهدین و پهلوی بی علت نیست، من به آن راز پنهان و علتهای آن خواهم پرداخت.

 

***

چنانچه عرض کردم؛ سرنوشت سیاسی ایران، به معادلات بین قدرتهای جهانی بستگی دارد. این مسائل، پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین شروع شده است! روسیه، بزرگترین تأمین کننده انرژی اروپاست. همچنین، اوکراین نقطه حیاتی امنیت جهان غرب و روسیه میباشد.

 

از آن سو، دومین اقتصاد بزرگ جهان، یعنی؛ “چین” هم، نیازمند خط ارتباطی چین، روسیه  و اکراین میباشد تا تجارت خود با جهان را از این خط انجام دهد. بنابرین جنگ بین روسیه و اوکراین تاثیرات حیاتی و بسیار مهمی در صحنه بین الملل داشت.

 

تحریم علیه روسیه و ناامن بودن دروازه اروپا، ‌کشورهای اروپایی را با بحران انرژی و امنیت مواجه ساخت آمریکا و اروپا برای شکست دادن روسیه، به یک منبع تامین کننده انرژی نیاز دارند و البته به یک راه ارتباطی فرعی که بتوانند هم نیازهای خود، هم ثبات و نظم سیستم تجارت جهانی را برقرار کنند.  بهترین گزینه کدام کشور میتوان باشد؟ البته که ایران!

***

البته که ایران، دارای ذخائر عظیم نفتی و گازی هست که؛ به راحتی میتواند جایگزین روسیه شده و نیازهای اروپا را تأمین بکند.  همچنین، به پل مابین جهان غرب و شرق تبدیل شود. ارتباطات بین جامعه جهانی از این طریق برقرار میشود و البته همسایگی ایران با روسیه هم یکی از نقاط مهم است که غربیها میتوانند با تسلط بر ایران، فشارهای سختی بر روسیه وارد سازند.

 ایران، جایگاه و نقش پررنگ و بسیار حیاتی در این مسائل دارد. اگر این کشور به متحد غربیها تبدیل شود؛ آنها به راحتی میتوانند کمر روسیه را بشکنند. و یک شکست بزرگ بر پوتین وارد سازند؛
مسئله این است که، ایران فعلی، برعکس انتظار غربیها، متحد روسیه هست. و روابط بسیار استراتژیک و قوی بین روسیه و ایران وجود دارد.

برای برطرف ساختن این مانع قدم اول این است، قدرتهای غربی خود ایران را بشدت تحت فشار قرار دهند! سالهاست که ایران، مورد تحریم و محدودیتهای همه جانبه آمریکا و اروپاست. به همین دلیل هم، اقتصادش دچار بحرانهای سختی شده که این کشور را زمین گیر کرده است.

پس از، سرکار آمدن دولت بایدن، گفتگوها و مذاکرات برای رفع همین تحریمها و بازگشت پروژه برجام استارت خورد. انتظار میرفت هرچه زودتر توافق عملی شود. ولی، جنگ روسیه و اوکراین همه برنامه ها را بهم زده و مسیر را به کلی تغییر داده لست.

***

موارد و مسائلی که در بالا اشاره شد، مذاکرات برجام را تحت تاثیر خود قرار داده است.  دولت آمریکا و انگلیس، اوایل، تلاش کردند؛ هرچه سریع تر، با ایران به توافق برسند. و اروپا را با استفاده از منابع نفت و گاز ایران از وابستگی به روسیه رها سازند. ولی، ایران متحد روسیه هست و نتوانست این تصمیم را بگیرد. چون میتوانست از سوی روسیه و چین مورد تنبیه قرار بگیرد.

 

ایران،قدرتهای غربی را به نوعی عصبانی کرد و آنها هم قید مذاکرات را زدند و طرح مجازات حکومت ایران را در دستور کار قرار دادند. سیاستهای نرم و شیوه میانه روی دولت بایدن بطور کلی متوقف شد و حمله روسیه باعث شد امنیت غرب به طور جدی مورد تهدید واقع شود و این هم موجب تغییرات نگاه و عملکرد کاخ سفید نسبت به جمهوری اسلامی شد.

 

از لحاظ امنیتی چراغ سبز برای اسراییل نشان دادند تا ایران را در سطح نظامی و امنیتی مورد فشار قرار بدهد. دولت انگلیس، عوامل مجاهدین را دعوت کرد و برنامه های رسمی در سطوح بالای حکومت برایشان تدارک دید.

 

و چند روز پیش؛ دولت آمریکا، با همراهی انگلیس،جسد رژیم پهلوی را بیرون آورد و دستی بر سر و رویش کشید و گذاشت جلوی رسانه ها، تا او به نیروی نظامی انتظامی و اطلاعاتی پیام بدهد که اوکی را گرفته ام و آماده باشید تا با فرمانده جدیدتان بیعت کنید، نوه پهلوی بیعت نامه را قرائت کرد و به مسئولان جمهوری اسلامی گفت دیگر وقتتان به سر رسیده و باید بروید.

اعراب و اسراییلها هم، بر حسب تصمیمات آمریکا و انگلیس پشتیبان این طرح شده اند. در حال حاضر که، روسیه در باتلاق اوکراین گیر کرده؛ غربیها فرصت را غنیمت شمرده اند تا مسئله ایران را حل فصل بکنند.
از اواخر زمستان ۱۴۰۰ این طرح، استارت خورده و دستوری به شبکه براندازان به سردستگی مجاهدین و پهلوی رسیده که فعال و منسجم بشوید!

شبکه های ایران اینترنشنال، بی بی سی و صدای آمریکا به همراه عوامل داخلیشان از ۲ ماه پیش، افراد مختلفی را به برنامه هایشان دعوت میکنند؛ و درباره نظام سیاسی آینده ایران، گفتگوهایی ترتیب میدهند.

***

باید به دولتهای غربی بصورت جدی هشدار داده شود که اگر احتمال حضور پهلوی و رجوی در آینده ایران وجوا داشته باشد بی شک ایران وارد یک جنگ داخلی بی امان خطرناک و طولانی خواهد شد. جنگی که میتواند تمام منطقه و جهان را ببلعد دولتهای آمریکا و انگلیس با حمایت و پشتیبانی از این دو گروه فاسد، مردم ایران را نادیده گرفته و آرمانهای حقوق بشری و دموکراتیک خودشان را زیرپا میگذارند همچنین فیتیله یک کوه باروت را روشن میسازند که انفجارش بسیار بسیار فاجعه بار میتواند باشد.

***

دولتهای غربی در حال توهین تحقیر و خیانت به مردمان ایران و خاورمیانه هستند منافع و تلاش برای بدست آوردن آن خوب است ولی نه به قیمت حمایت از پهلوی و رجوی.  اگر اروپا و آمریکا با اشتباهاتشان در مورد عراق و افغانستان آنهمه متضرر شدند مطمئن باشند اگر این اشتباه را در مورد ایران انجام دهند نه با ضرر ، بلکه با یک فاجعه بی سابقه و بزرگی مواجه میشوند که ابعاد زیانهایش غیرقابل تصور خواهد بود.

 

همچنین شاهد یک فاجعه ای دیگر هم میتوانیم باشیم. آنهم اشغال ایران توسط روسیه و چین. در حال حاضر که روسیه خط قرمزها را زیرپاگذاشته و برایش اهمیتی ندارد که به دیگر نقاط هم لشگرکشی کند، ایران راحت ترین نقطه ایست که روسیه میتواند آن را به آسانی اشغال کند.  این طرح و ریسک آمریکا و انگلیس و به به – چه چه گفتن برخی احمقها چنین پیامدهای حتمی هم میتواند داشته باشد .

 

بی شک به همان قدر که ایران برای غربیها مهم است بیش تر از آن برای چین و روسیه اهمیت دارد  و آنها هیچگاه  تماشا نمیکند که انگلیس و آمریکا در ایران کودتا بکنند و حکومت را تغییر دهند. اگر منافع و امنیتشان به خطر بیفتد پس از خلاء قدرت فوراً ایران را اشغال میکنند و پس از آن آمریکا و اروپا اگر به آنها حمله کند جنگ جهانی وحشتناک بوجود میاید. اگر حمله نکند در همه جبهه ها بازنده میشود همانطور که در مسئله افغانستان و عراق و دیگر جاها آمریکا به باتلاق افتاد.

دولتهای غربی باید با تغییر نگرش و کنار گذاشتن افکار متکبرانه و طمع ورزیشان  پشتیبان ملتها باشند حمایت از مردم و از قوانین و اصولهای حقوق بشری تنهاه راهیست که میتواند همه را نجات دهد.

مردمان ایران هیچگاه به پهلوی و مجاهدین اجازه دست یافتن به قدرت را نمیدهند. بنابرین فقط با وجود یک سیستم دموکراتیک و آزاد و مردمی  هم میتوان این منطقه را نجات داد و هم قدرتهای غربی میتوانند از این طریق به منافعشان دست یابند.

haray
ADMINISTRATOR
PROFILE

یازیلار

سون یازیلار

باش یازارلار

چوخ سئویلن لر

ویدیولار

  • https://carina.streamerr.co/stream/ozharay
  • Haray Radio