گفتگوی ناصر غلامی هوجقان با نویسنده و پژوهشگر نامی آزربایجان جناب آقای رضا بالابیک نژاد درباره کشف سندی ارزشمند در خصوص ترور و شهادت شیخ محمد خیابانی
***
جناب آقای رضا بالابیک نژاد، از نویسندگان شاخص حوزه تاریخ معاصر آزربایجان می باشند که تا کنون چند جلد کتاب و مقالات تخصصی متعدد، در خصوص تاریخ این خطه، از سوی ایشان تدوین و منتشر گردیده است. اخیرا با خبر شدیم ایشان به سند تاریخی بسیار مهم و ارزشمندی در خصوص ترور و شهادت شیخ محمد خیابانی (از مبارزین دوره مشروطه و رهبر نهضت آزادیستان در آزربایجان) دست یافته است، از این رو سعی کردیم به مناسبت سالگرد شیخ خیابانی در این خصوص، مصاحبه ای حضوری را با ایشان ترتیب دهیم.
***
جناب آقای بالابیک نژاد از اینکه می دانیم به دلیل مشغله کاری فرصت مصاحبه نداشتید ولی با این حال وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید از جنابعالی نهایت تشکر و قدردانی را داریم. ممنون می شوم در خصوص کشف این سند ارزشمند، توضیحاتی را خدمت خوانندگان عزیز بفرمایید. البته اجازه بدهید در ابتدا سوالاتم را از اینجا آغاز کنم، شیخ محمد خیابانی که بود؟ ممنون می شوم توضیحاتی را در این خصوص به خوانندگان عزیز بفرمایید.
با عرض سلام خدمت شما و خوانندگان محترم، خدمتتان عرض کنم، محمد، فرزند حاج عبدالحمید در سال ۱۲۹۷ هجری قمری در قریه خامنه از توابع شهرستان شبستر دیده به جهان گشود. وی در کودکی و نوجوانی تحصیلات مقدماتی را به پایان رساند و سپس شغل پدر را که تجارت بود برای خود برگزید.
محمد خیابانی به دلیل علاقه وافر به علوم دینی بعد از مدتی تجارت را رها کرد و در تبریز به تحصیل علوم دینی پرداخت و پس از کسب علم در محضر علمای وقت در نهایت به سلک روحانیت در آمد. وی بعد از گذراندن دوره های عالی در حوزه علوم دینی رفته رفته به مقام بلند علمی رسید. وی همواره در دوران تحصیل نیز به تدریس برخی دروس حوزوی به طلاب جوان می پرداخت.
شیخ محمد به دلیل سکونت در محله خیابان تبریز به شیخ محمد خیابانی مشهور گردید. وی امامت جماعت مسجد کریمخان و هر از گاهی مسجد جامع تبریز را نیز بر عهده داشت. بعد از پیروزی انقلاب مشروطه در ایران و تاسیس انجمن ایالتی آزربایجان (که نقش مهمی در تداوم مشروطیت و تدوین متمم قانون اساسی داشت) به عضویت آن در آمد و از اعضای برجسته انجمن شد.
وی در جریان محاصره تبریز به صورت مسلح همپای مردم در سنگر ها به مقاومت می پرداخت و در کنار آن با سخنرانی و پند های حکیمانه، آنها را به دفاع از شهر تشویق می نمود. به دلیل از جان گذشتگی های خیابانی بعد از شکست محمد علی شاه به نمایندگی دوره دوم مجلس شورای ملی برگزیده شد. وی در مجلس همواره حامی مردم ایران بود و از نمایندگان شاخص مجلس شورای ملی به حساب می آمد. از اقدامات مهم خیابانی در مجلس، می توان به اعتراض شجاعانه علیه اولتیماتوم استعمارگرانه روسیه تزاری در ایران اشاره کرد.
بعد از انحلال مجلس دوم به دستور ناصرالملک، خیابانی بعد از مدتی سکونت در شهرهای مختلف ایران، راهی کشورهای همجوار می شود و در نهایت به تبریز مراجعت می کند. بعد از کنار گذاشتن صمد خان شجاع الدوله و بازگشت آزادی نسبی به آزربایجان وی با دعوت یاران دموکرات و آزادیخواهان کمیته ایالتی حزب دموکرات را تشکیل می دهد. و سپس مبادرت به تاسیس روزنامه ای به نام تجدد می کند.
در این روزنامه مقالات متعددی از مرحوم خیابانی در خصوص آزادی و اجرای اصول و قوانین مشروطیت منتشر شده است. خیابانی که به رهبری فرقه دموکرات آزربایجان برگزیده شده بود، در این دوره به اصلاحات اساسی در آزربایجان دست زد. که برای نمونه می توان به مبارزه با محتکران، تاسیس دارالجزه و دارالمساکین، تاسیس مدارس، ایجاد نظمیه و ژاندارمری به سبک جدید و … اشاره کرد.
در پی قرارداد ننگین ۱۹۱۹ میلادی که بین دولت ایران و انگلیس امضا شد، خیابانی و همفکرانش علیه این قرارداد به مخالفت پرداختند ، حتی سفری نیز به تهران کرد و در این خصوص با برخی رجال به گفتگو پرداخت. وثوق الدوله که شخصیت خیابانی را خوب می شناخت برای جلوگیری از اقدامات وی مبلغ، هنگفتی از سوی وثوق الدوله به عنوان رشوه حق السکوت پشنهاد شد که با مخالفت خیابانی همراه بود.
وی که از رجال تهران نتیجه ای نگرفت، مجددا به تبریز مراجعت و مجلس محلی ایجاد کرد و رفته رفته اعتراض خیابانی بر علیه ضلم و جور و استبداد حاکم بر ایران شدت گرفت. در پی این اعتراضات کم کم اداره شهر تبریز به دست آزادیخواهان طرفدار خیابانی درآمد ، کلیه عوامل دولتی طرفدار وثوق الدوله از شهر اخراج شدند و شهر به دست طرفداران شیخ محمد خیابانی افتاد . وی در ابتدا مبادرت به ایجاد هیئت مدیره ای برای برای اداره اجتماع کرد. هدف خیابانی و همفکرانش از این قیام و تشکیل هیئت مدیره ایجاد نظم، آسایش و آرامش عمومی و احیای اصول و قوانین مشروطیت در آزربایجان بود.
قیام مردم آزادیخواه تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی بیش از پنج ماه ادامه داشت. شیخ در این مدت علاوه بر رهبری به سخنرانی در حیات ساختمان تجدد می پرداخت و سعی در بالا بردن سطح فکری ، فرهنگی و سیاسی جامعه داشت. نطق های وی در روزنامه تجدد چاپ و منتشر می شد و سندی است در خصوص این ادعا. در نهایت نخست وزیر وقت تصمیم گرفت با نیرنگ، مخبرالسلطنه را که چهره ملی و دموکرات داشت را در مقام والی به تبریز اعزام کند و حکومت آزربایجان را به وی بسپارد.
مخبرالسلطنه با نقاب دوست به آزربایجان آمد و حتی با سران قیام دیدارهایی نیز داشت. وی که متوجه شده بود امکان تغییر اوضاع به واسطه مذاکره امکان پذیر نیست تصمیم گرفت برای شکست قیام با قنسولگری های دول و ریاست قزاق خانه در خفا جلساتی را برگزار و نقشه سرنگونی قیام را طرح ریزی کند.
نهایتا در ذی الحجه سال ۱۳۳۸ هجری قمری و به عبارتی ۲۱ شهریور ۱۲۹۹ شمسی به دلیل کمبود نیروهای خیابانی و با اقدامات قزاق ها ، در نهایت قیام شکست خورد. نیروهای قزاق به ادارات ریختند و کنترل آن را بدست گرفتند و خانه شیخ محمد خیابانی را به محاصره خود درآوردند. خیابانی که متوجه کودتای نیروهای قزاق بر علیه نهضت وی شده بود، از راه پشت بام به خانه شیخ حسنعلی میانجی پناه برد و در زیر زمین خانه مخفی شد. فردای آن روز مخفی گاه وی را قزاق ها پیدا کردند و در نهایت با تیر اندازی به سوی شیخ، وی را به شهادت رساندند. لازم به توضیح است در این جریان تعدادی از یاران شیخ نیز کشته و دستگیر شدند و خانه آنان توسط نیروهای قزاق غارت شد.
برخی با اشاره به تغییر نام ایالت آزربایجان به آزادیستان توسط خیابانی، معتقدند که خیابانی قصد جدایی طلبی از ایران را داشت، ممنون می شوم نظر خودتان را در این خصوص بیان بفرمایید.
در خصوص این مسئله خدمتتان عرض کنم که این مطلب را مخالفان شیخ محمد خیابانی در کتب و جراید آن دوره نوشته بودند و با این کار سعی در تخریب چهره شیخ محمد خیابانی و همفکرانش داشتند. اعضای حزب دموکرات بارها مدعی این مسئله شده بودند که آزربایجان جزء لا ینفک ایران است و نیت آنها از تغییر نام ایالت از آزربایجان به آزادیستان به دلیل افکار آزادیخواهانه خیابانی و همفکرانش بوده، در صورتی که اگر نیت جدایی طلبی داشتند چرا به مرزکشی با ایران نپرداختند؟! آنها استقلال و تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می شناختند، فقط هدف آنها سر و سامان دادن به اوضاع آشفته آزربایجان، قطع دست استعمارگران، ترویج افکار آزادیخواهانه، اصلاح اوضاع ایالت، احیا و اجرای اصول و قانون اساسی مشروطیت و به نوعی انقلاب فرهنگی برای اعتلای فکری جامعه در ایران بود.
علت شکست قیام خیابانی را در چه می دانید؟
البته علل بسیاری در این زمینه وجود داشته که اگر بخواهیم به آنها به تفکیک سخن بگویم سخن به درازا خواهید کشید ولی در کل به چند عامل اصلی از جمله، خیانت برخی مرتجعین، کمبود نیروهای مقاومت و سلاح کافی، نبود حمایت واقعی از سوی دیگر ایالات و … می توان اشاره کرد.
ممنون می شوم در خصوص سند تاریخی که اخیرا کشف کردین برایمان توضیح بدهید.
خواهش می کنم، عرضم به حضور به مناسبت سالگرد شهادت شیخ محمد خیابانی، به فرموده استاد بزرگوارم، جناب آقای رضا همراز، قرار بود مطالبی در خصوص شیخ شهید در قالب مقاله تدوین گردد، منتها برای اضافه کردن مطالب جدید لازم بود به آرشیو شخصی رجوع کنم. گفتنی است، مدتی بود تعدادی اسناد قاجاری را با مجموعه داران شهیر آزربایجان، آقایان وحید و فرشاد فائزی مبادله کرده بودم، از این رو، اوراق مذکور را که تاریخ نگارششان به نوعی به آن دوره مرتبط بود، مطالعه نموده و در نهایت به سندی برخوردم که می توان گفت مهم ترین سند در خصوص شهادت شیخ محمد خیابانی است. این نامه قاجاری که توسط یکی از صاحب منصبان نظمیه تبریز نوشته شده است، در آن به تشریح ابعاد و جزئیات عملیات ترور پرداخته است.
من کشف این سند تاریخی را مدیون استاد بزرگوارم جناب آقای رضا همراز و آقایان وحید و فرشاد فائزی هستم و دستهای این بزرگواران را به گرمی می فشارم، امید است آفتابی شدن این سند مهم تاریخی، مورد توجه و استفاده علاقمندان و تاریخ پژوهان عزیز قرار گیرد.
در خصوص علت فوت شیخ محمد خیابانی، دو نظریه وجود دارد، طرفداران شیخ مدعی هستند آن بزرگوار به شهادت رسیده و مخالفان شیخ مدعی هستند که وی انتحار کرده است! حتی در ویکی پدیا نیز به علت ابهام در علت فوت شیخ ، چنین نوشته شده است:« محمد خیابانی نیز در خانه یکی از دوستانش کشته شد و یا خودکشی کرد.»
این سند تاریخی مربوط به اسناد ماژور حسن خان ملک زاده ، رئیس ژاندارمری ساوجبلاغ مکری و از عوامل کودتای لاهوتی می باشد که در سال ۱۳۰۰ شمسی تدوین گشته و احتمالا به خط خود ایشان باشد و چون نمونه دست نوشته ای از ایشان در اختیار نداریم، به طور قطع نمی توانم بگویم که نامه به خط ایشان هست و یا همکاران ایشان، ولی با توجه به تاریخ نگارش، مستندات وی ، اشاره به جزئیات ترور و شهادت شیخ محمد خیابانی می توان یقین حاصل نمود که این نامه در عین سادگی بسیار ارزشمند بوده و یکی از ابهامات تاریخ معاصر ایران را در خصوص نحوه به شهادت رسیدن شیخ شهید برطرف می کند.
از این رو به دلیل اینکه محتوای اسناد تاریخی بسیار مهم می باشد بنده نامه را قبلا بازخوانی نمودم و متن آن را در اختیار شما قرار میدهم و ممنون میشم در ارائه گزارش این قسمت را دقیقا از روی سند تایپ نمایید تا خدای نکرده کلمه ای از قلم نیفتد.
جناب بالابیک نژاد از لطف شما بسیار متشکرم، آیا در خصوص شیخ محمد خیابانی به غیر از این سند تاریخی به مطالب جدید یا اسناد دیگری نیز دست یافته اید ؟
خیر تا این لحظه که با شما در حال گفتگو هستم سند تاریخی نویافته دیگری در خصوص شیخ محمد خیابانی پیدا نکردم، ولی اخیرا دیداری داشتم با بزرگ فامیل، جناب آقای سید علی ترابی شهیدی، از احفاد میر تراب قصیری سرخابی (از چهره های شاخص دوره مشروطه که در جریان مشروطه به شهادت رسیدند).
جناب ترابی شهیدی بسیار اهل مطالعه هستند و بیش از سه هزار جلد کتاب در آرشیو اختصاصی خودشان دارند که همگی را تک به تک مطالعه کرده اند. بنده که به دیدار ایشان رفته بودم در خصوص کشف این سند مهم تاریخی توضیحاتی به ایشان دادم، در مقابل ایشان هم مطالبی را که در خصوص شیخ محمد خیابانی دیده و شنیده بودند را شرح دادند،
به دلیل اهمیت موضوع عین گفته های ایشان را خدمتتان عرض می کنم:
یک نفر از اهالی محله مارالان تبریز، که خود در روز حادثه شاهد ماجرا بوده ، این خاطره را به ایشان تعریف کرده است :
روز حادثه حوالی ظهر در حیاط خانه نشسته بودیم که دیدیم دیوار حیاط را چند نفر قزاق تخریب کرده و وارد حیاط خانه شدند، از دیوار حیاط خانه ما نیز به خانه دیگری تونل زدند تا اینکه مخفیگاه شیخ محمد خیابانی را به محاصره درآوردند. بعد از مدتی صدای شلیک چند تیر شنیده شد، و وقتی ما به محل تیرانداری رفتیم، دیدم که جسد شیخ محمد خیابانی غرق در خون بر روی پله های خروجی زیر زمین افتاده است. علی الظاهر در حین خروج از مخفیگاه که زیر زمین خانه بود ، در اثر تیر اندازی قزاق ها به شهادت رسیده بود ، سپس جسدش را برداشتند و بردند…
و روایت دیگر مربوط به خاطره خودشان است:
قبر شیخ محمد خیابانی در گوشه حیاط مدرسه ثقه الاسلام، در مجاورت حیاط بقعه سید حمزه قرار داشت. در دوره حکومت ملی آزربایجان، سنگ یادبودی به صورت مناره چهار ضلعی و با ارتفاع حدود دو متربر روی آن ساخته شد، و به هر چهار طرف آن، تصویر شیخ محمد خیابانی را بر روی سنگ نصب کرده بودند، بعد از خروج قوای پیشه وری از ایران و تصرف شهر تبریز توسط نیروهای مرکز، قوا وارد محوطه مدرسه شده ، به تصاویر الصاقی شیخ محمد خیابانی بر روی سنگ یادبود بود شلیک کردند. بعدها به هنگام ساخت بنای یادبود مقبره الشعرا این سنگ یادبود تخریب شد.
با تشکر از توضیحات مفید حضرتعالی، ممنون می شوم چند کتاب مربوط به تاریخ زندگی شیخ محمد خیابانی را برای خوانندگان عزیز معرفی بفرمایید.
در خصوص شیخ محمد خیابانی کتابهای بسیاری تاکنون چاپ و منتشر گردیده، البته فهرست کامل آن به قلم استاد ارجمندم جناب آقای رضا همراز، در شماره ۱۸ مجله غروب ( پائیز ۱۳۹۹ ) چاپ و منتشر شده است. ولی اگر بخواهم چند کتاب را که بیشتر مورد استناد پژوهشگران قرار می گیرد، خدمتتان عرض کنم، می توان به کتاب های شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی به قلم چند نفر از دوستان و آشنایان او چاپ ۱۳۰۴ (فایل آن به صورت اسکن شده در اینترنت قابل دسترسی است و امکان دانلود رایگان را دارد.)
دومین کتاب: قیام شیخ محمد خیابانی، تالیف علی آذری، چاپ بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه
و سومین کتاب جنبش آزادیستان شیخ محمد خیابانی، تالیف عبدالحسین ناهیدی آذر می باشد.
جناب آقای بالابیک نژاد عزیز، این که لطف کردین و وقت ارزشمندتان را برای تهیه این مصاحبه در اختیارمان قرار دادید کمال تشکر و قدردانی را داریم و امیدوارم هر چه زودتر شاهد انتشار دیگر آثارتان باشیم. با تشکر از شما و عوامل محترم خبرگزاری، امیدوارم توضیحات مختصر بنده برای شما و خوانندگان عزیز مفید واقع شده باشد.
***
و اما متن بازخوانی شده سند تاریخی، که توسط جناب آقای رضا بالابیک نژاد در اختیارمان قرار گرفت و با اجازه ایشان آن را منتشر می نماییم.