ملّت آذربایجان و در کلّ جمعیت 32 میلیون نفری ترک ایران (1) نباید انتظار معجزه از طرف دولتمردان اصولگرا و یا اصلاح طلب برای احقاق حقوق خود که ابتدایی‌ترین و پایه ای ترین آن تدریس به زبان ترکی در مدارس ابتدایی ، متوسطه و دانشگاه است باشند .
بزرگترین و اساسی ترین مشکل ما ترکها با جمعیت اکثریت نسبی در ایران ، عدم آشنایی با حقوق خودمان است ؛ اگر اکثریت ما ترکها میدانستیم حقوق 32 میلیون نفر از جمعیت 80 میلیونی ایران و بیش از نصف جمعیت کلانشهر تهران چیست هرگز گدایی اجرای اصل 15 قانون اساسی را نمی کردیم و در حسرت و آرزوی تدریس زبان ترکی در حدّ ارامنه 150 هزار نفری ایران نبودیم !
قانون اساسی چیزی نیست که برای ابد دست نخورده و تغییر ناپذیر باقی بماند ، در هر زمانی نیاز به ترمیم و تغییر مواد یا ماده ای از آن باشد از راه قانونی انجام می گیرد ، چنانکه در سال 1368 قانون پست نخست وزیری در جمهوری اسلامی ایران به ریاست جمهوری تغییر کرد.
وانگهی قوانین زمانی حالت اجرایی پیدا می کنند که درخواست کنندگان اجرای آن دارای قدرت تاثیر گذاری لازم در مسئولین کشوری و جامعه باشند و الا بعد از گذشت 38 سال از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل 15 که در تصویب آن شهید بهشتی بر فراهم آوردن امکانات آموزشی توسط دولت برای تدریس زبان و ادبیات اقوام در مدارس تاکید می کند ، امروز کسانی پیدا می شوند و میگویند که اصل 15 قانون اساسی اجرا شده است که فرزندان آذربایجان می توانند با والدینشان به زبان ترکی خود صحبت کنند !!!
یعنی به زعم این آقایان ، اگر اصل 15 قانون اساسی اجرا نمی شد ، احتمالا مامورین به در خانه های مردم در تبریز، اردبیل ، اورمیه ، زنجان و …می آمدند و جلو صحبت کردن فرزندان به زبان مادریشان با والدینشان را هم می گرفتند !!!
لذا ملّت آذربایجان و کلّ ترکهای ایران نباید انتظار معجزه از اصولگرایان و یا اصلاح طلبان برای احقاق حقوق خود داشته باشند ، آنها زمانی به حقوق واقعی خود دست خواهند یافت که بدانند از جمعبیت 80 میلیونی ایران به اندازه حداقل 32 میلیون نفر و یا به تعبیر دیگر به اندازه همکشوریهای فارس زبان و در تمام زمینه ها از تحصیل به زبان ترکی خود از مقطع ابتدایی، دبیرستان و دانشگاه گرفته تا بقیه حقوق مادی و معنوی دارای حقوق مساوی هستند و برای رسیدن به آن باید دارای قدرت تاثیرگذاری در جامعه باشند که قدم اول آن با رسیدن به خود آگاهی ملّی فراهم میگردد.
32 میلیون نفر جمعیت ترک ایران یعنی به اندازه جمعیت فارس زبان کشور ، چرا که اگر از جمعیت 80 میلیونی کشور 32 میلیون آن ترک و 32 میلیون آن فارس باشند بقیه 16 میلیون نفر هم ترکیبی از جمعیتهای لر، کرد، عرب، بلوچ ، گیلک و غیره خواهند بود.
متاسفانه کثرت جمعیت ترکهای ایران فقط در موارد خاص برای سیاستمداران اهمیت پیدا می کند ، اما وقتی صحبت از حقوق این اکثریت نسبی می شود ، همه آنها مهر سکوت بر دهان می زنند و همه چیز را از منظر امنیّتی می بینند.
آقای روحانی اگر در انجام قولهایی که به مردم آذربایجان داده بود صادقانه عمل میکرد ، حد اقل باید سخنان شهید بهشتی و تدوین کنندگان قانون اساسی را سند محکم برای شروع به تدریس به زبانهای ترکی و دیگر زبانهای اقوام در مدارس میدانست.
تدریس زبانهای ملل و اقوام غیر فارس باید از ابتدایی و مدارس شروع شود نه از دانشگاهها. دانشگاه محل و مکان تربیت متخصص است ؛ وقتی درسی به زبان ترکی در مدارس ابتدایی و متوسطه نباشد ، تربیت متخصص در دانشگاه به این زبان معنایی پیدا نمی کند. در موقعیت کنونی چطور می توان از مردم آذربایجان و ترکهای سراسر کشور انتظار داشت رای به نفع آقای روحانی بدهند درحالی که ایشان اقدام موثری در اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی نکردند و دریاچه اورمیه به کمک طبیعت توانست اندکی طراز آبی خودرا حفظ کند.
این در حالی است که اگر کسانیکه پای صندوقهای رای می روند رای خودرا از سرِ سرخوردگی از اصلاح طلبان به طرف اصولگرایان سرازیر کنند ، شاید دسترسی به تلگرام هم غیر ممکن باشد !
—————————————————
(1) مصاحبه وزیر امور خارجه سابق ایران دکتر علی اکبر صالحی با خبرنگاران در 28 دی ماه 1390 در دیدار با همتای ترکیه ای احمد داوود اوغلو در آنکارا که 40% از جمعیت ایران به ترکی صحبت می کنند

قایناق: حسن راشدی بی –ین فیس بوک یاپراغیندان