چنانکه میدانیم، قریب به ۴۰ سال است که حاکمیت به ظاهر اسلامی و شیعه که امروز در راس آن علی خامنه ای بر قدرت و دار و ندار ملت ایران خیمه زده است، بر اریکه قدرت است.
این حاکمیت به ظاهر مسلمان و از نوع شیعه، هر سال با حمایت مستقیم خود و با بکار گیری و همراه کردن نیروهای سپاهی و بسیجی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صفوف ارامنه بر علیه مسلمانان تورک شیعه آزربایجان و ملت مسلمان تورکیه شعارهای نفرت پراکن قومی و دینی سر میدهد و پرچم دول مسلمان مزبور را در پایتخت شیعه اسلامی فارسی شان به آتش می کشد.
این در حالی است که اعتراضات مدنی فعالین ملی که در آن به احدی و شعبی توهین نمی شود، بشدت سرکوب و مجازات حبس، شلاق و شکنجه را به همراه داشته است.
این اعمال ننگین و غیر انسانی از سوی حکومتی اعمال میشود که داعیه حظانت و حمایت دروغینش از مسلمانان در کشورهای عراق، یمن، سوریه و لبنان ، … گوش جهانیان را کر کرده است.
این حاکمیت، این سرسپردگان و گماشتگان دول غربی امسال نیز هم آوا با سالهای قبل و باز هم ملبس به لباس مکر شیعه فارسی و روحانیت فارسی مصمم هستند با ارائه مجوز تظاهرات به جانیان و جنایتکاران ارمنی نمکهای نفرت به زخم های ملت تورک در جای–جای دنیا بپاشند.
***
اگر امسال و روز بیست و چهار آوریل یک فرصت تظاهرات برای ادعاهای دروغین ارامنه است، این روز می تواند فرصتی برای ملت تورک در `پرده برداشتن از دروغهای شاخدار ارامنه و حامیان شیعه فارسی آنها باشد.
لذا امسال باید ماهیت منفور و ضد انسانی رژیم به اصطلاح اسلامی و شیعه فارسی–مکاری او و مخصوصا نمایندگان و سپاهیان تورک که سالها در کنار ارزش های به ظاهر اسلامی و باورهای به ظاهر انقلابی در کنار رژیم قرار گرفته اند، مورد چالش جدی قرار بگیرد.
بدون شک، این نیروها بخوبی می دانند که دولت اسلامی شیعه فارسی سالهاست که علنا در کنار و هم راستا با سیاست های ددمنشانه و دشمنانه ارامنه قرار گرفته و با سرکوب تمام آزادی های ملی – مدنی و پایمالی قوانین و اصول قانون اساسی جوانان و فعالین تورک مسلمان در ایران را هر روز بیش از دیروز به بند کشیده و بطور علنی ثروت های مادی و معنوی ملت تورک در ایران را قربانی سیاست دوستی عمیق با ارمنستان متجاوز کرده است.
لذا باید صف آرایی این نیروها مبنی بر اینکه آیا باز هم می خواهند با سیاستهای نژاد پرستانه و ارمنی پرستانه شیعه فارسی علی خامنه ایی طی مسیر نمایند و یا نادم از گذشته در صف اسلام واقعی و ملت باشند، مورد پیگیری های جدی باشد.
از طرف دیگر، با توجه به اینکه ولایت فقیه حاکم بر جان، مال و نوامیس مردم است و رییس جمهور و دیگر ارگان ها عملا در حیطه قدرت علی خامنه ایی هستند
امروزه باید پرسید که جوانان، مبارزین و ملتی که خواستار لغو گمپین ارامنه در بیست و چهار آوریل هستند، خطابشان به چه نهاد و ارکان و شخصی است ؟
آیا وزارت کشور واقعا در زیر نظر دولت روباه بنفش است؟ حتی اگر چنین به نظر برسد، آیا این ارگان نیز مثل سایر ارگان های دولتی و غیر دولتی دستورات خود را بطور مستقیم و ضمنی از رهبر، بیت رهبری و نهاد های رهبری نمی گیرند؟
مشخص، مبرهن و چهل سال اخیر گواه این حقیقت تلخ است که دولت در نظام ولایت فقیه و شیعه فارسی بجز یک بله قربانگوی رهبری چیز دیگری نیست و نمی تواند باشد.
پس اگر چنین است که چنین است، باید هر سال درست در سالروز ادعای دروغین ارامنه و حامیان شیعه فارسی و ولایی آنها به خیابان آمد و فریاد ظلم ستیزی را نه بر سرچند صد ارمنی نژاد پرست و نفرت پراکن، بلکه باید بر سر خامنه ای و نهاد های رهبری و امام جمعه های معاویه صفت کشید.
چرا که منشا صدور مجوز، مشروعیت و سیاستگذاری حرکتهای نفرت پراکنانه ارامنه و مسلمان ستیزانه و تورک ستیزانه و کشتار مسلمانان شیعه در آزربایجان شمالی، قتل عام زنان و کودکان در خوجالی و اشغال بیست درصد از خاک اسلام توسط ارامنه سر چشمه گرفته از گماشته انگلیس – رهبر علی خامنه ایی، بیت رهبری و نهاد های تحت نظارت رهبری– است.
