مرکزگرایان پانفارسیست که شعارهای نوعدوستی و حقوقبشری آنها گوش فلک را کر کرده، از هر فرصتی برای تورکستیزی و آزربایجانستیزی بهرهبرداری مینمایند. کافی است یک مورد ابتلاء به کرونا در تورکیه مشاهده شود تا همه آنها با شور و شوق نژادپرستانه، درد خویش را فراموش کنند و یکصدا تیتر بزنند که “بالأخره تورکیه هم کرونایی شد!”
آنها، چندی بعد، از تیتر نژادپرستانه “تُرکتازی کرونا” رونمایی کردند و همین دیروز بود که یکصدا تیتر زدند “تورکیه در ابتلا به کرونا از ایران پیشی گرفت”! هیچکدام هم نگفتند که با اینکه شیوع کرونا در تورکیه دیرتر از ایران شروع شده، تعداد تستهای صورت گرفته در تورکیه دو برابر ایران است و بالا رفتن آمار مبتلایان در تورکیه، نشانه این است که آمار ترکیه، لاأقل در مقایسه با ایران، به واقعیت نزدیکتر است.
این در حالی است که خودشان بهتر از همه میدانند که ایران مثل همیشه به دنبال پنهان کردن آمار واقعی است و کوچکترین اشاره به آمار واقعی مبتلایان به کرونا گناهی نابخشودنی محسوب میگردد که به قیمت از دست دادن شغل فرد تمام میشود؛ همچون مورد رئیس دانشگاه علوم پژشکی اردبیل.
اخیراً هم مرکزنشینان از “اپلیکیشن ماسک” رونمایی کردهاند که در نقشه آن از “جمهوری قرهباغ” رونمایی شدهاست! این در حالی است که هیچ کدام از کشورهای جهان تشکیل یک چنین جمهوری مجعولی را به رسمیت نشناختهاند و حتی مرکزنشینان ما که دل و دینشان را به ارامنه باختهاند، علیرغم تمامی حمایتهای مادی و معنوی که از اشغالگران ارمنی به عمل آوردهاند، تاکنون جرأت نکردهاند رسماً این جمهوری جعلی را به رسمیت بشناسند!
سخن آخر: تورکستیزی و آزربایجانستیزی در ایران، مخصوصاً در میان مرکزگرایان پانفارسیست خودآریاپندار به یک “امر نهادینه” تبدیل شدهاست و در این کار تا آنجا پیش رفتهاند که علیرغم همدلی ملت تورک تورکیه و آزربایجان و دولتهایشان با ایران در موضوع کرونا و علیرغم کمکهای مادی و معنوی هر دو کشور مزبور به ایران برای مهار کرونا، نژادپرستی افسارگسیخته پارسی قادر به فهم واقعیتهای جهان امروز نیست و از هر فرصتی برای کینهتوزی بهره میبرد.