واژه های آزربایجان شمالی و آزربایجان جنوبی چه مفهومی دارندحسن راشدی
بعضیها به این دو واژه از دید سیاسی نگاه میکنند و میگویند در بتن این دو واژه اهداف سیاسی نهفته است، اما بدرستی نمیدانند این دو واژه و ترمین چگونه بوجود آمده و مورد استفاده قرار گرفته است.
نباید به این دو واژه از دید سیاسی نگاه کرد، چرا که اگر به این مسئله از این دیدگاه بنگریم، برداشتمان این خواهد بود که گوینده آن اهداف سیاسی خاصی را در پشت این دو واژه جستجو میکند که اگر موقعیت خاصی پیش آید میخواهد به آن جامه عمل بپوشاند!
اما من این دو واژه را در ارتباط با فرهنگی میبینم، چرا که آزربایجان شمال رود آراز و آزربایجان جنوب این رود قبل از قراردادهای گلستان و ترکمنچای واحد یکپارچه با زبان، فرهنگ، موسیقی، فولکلور، افسانه و داستانهای یکسانی بودند که در ترکیب جغرافیای سیاسی به نام مملکت محروسه قاجار و یا مملکت محروسه ایران اداره میشدند.
از سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ و بعد از قرار داد گلستان و ترکمنچای این واحد یکپارچه از هم جدا و هر کدام در ترکیب جغرافیای سیاسی مجزا اداره شدند. اما مرزهای سیاسی نتوانستند زبان، فرهنگ، ادبیات، موسیقی، قصه، داستان، افسانه و دیگر مشترکات معنوی ملّتی را به راحتی از هم جدا کنند.
لذا ادبا و شعرای هر دو آزربایجان همانطوریکه قبل از جدایی از هم به سرودن اشعار حماسی، عاشقانه، نوحه و انواع دیگر ادبیات به زبان تورکی آزربایجانی میپرداختند، بعد از جدایی هم به این آفرینش ادامه دادند و آثار نظم و نثر شعرا و ادیبان هر دو آزربایجان بدون توجه به مرزهای سیاسی در هر دو سوی آراز از طرف مردم خوانده میشد و چه بسا بسیاری از آنها نمیدانستند این اثر چه زمانی، در کدام شهر و توسط کدام شاعر و ادیب آزربایجانی آفریده شده است.
در ادامه این جریان ادبی، ترمین «آزربایجان شمالی» و «آزربایجان جنوبی» وارد ادبیات آزربایجان شد. چرا که اگر شاعر آزربایجانی ساکن در یکی از شهرها و یا روستاهای شمال رود آراز قبل از معاهده گلستان و تورکمنچای شعری سروده بود و حالا و در سال مثلا ۱۳۷۵ هجری شمسی جوانی در تبریز و یا همدان این شعر را میشنید و اگر میخواست بداند سراینده این شعر کجایی بوده؟ آن کسی که کنار وی بود و اگر میدانست این شعر در شمال رود آراز سراییده شده است، نمیتوانست به جوان بگوید: این شعر در آزربایجان روسیه، آزربایجان شوروی و یا جمهوری آزربایجان سروده شده است، چرا که قبل از قرارداد گلستان و ترکمنچای شمال رود آراز نه در اختیار حکومت امپراتوری روسیه بود و نه حکومت شوروی برقرار بود و نه جمهوری آزربایجان به وجود آمده بود.
همچنین توضیح دهنده این موضوع نمی توانست بگوید این شعر در آذربایجان ایران سروده شده است ، چرا که در این صورت نظر شنونده به آذربایجان جنوب آراز سوق داده میشد که اطلاعات درستی نبود؛ لذا برای توضیح این مسئله اصطلاح و ترمین «آزربایجان شمالی و آزربایجان جنوبی» توسط شعرا و ادبا آفریده و به کار گرفته شد که با گفتن اینکه این اثر در آزربایجان شمالی یا آزربایجان جنوبی آفریده شده است، ذهن سئوال کننده کاملا به سوی موقعیت جفرافیایی درست سراینده اثر هدایت میشد. چرا که این اثر چه ۴۰۰ سال پیش آفریده شده بود یا ۲۰ سال پیش، با گفتن آزربایجان شمالی و یا آزربایجان جنوبی مکان و موقعیت جغرافیایی آفریده شدن آن کاملا روشن میشد.
لذا آزربایجان شمالی و جنوبی در این دایره و با هدف مشخص شدن موقعیت جغرافیایی نه سیاسی، آفریده شده به کار گرفته شد، همانطوریکه واژه «مانقورد» هم اکنون وارد واژگان ادبیات دنیای تورک شده است که برداشتی از رومان «روزی به درازای یک قرن» چنگیز آیتماتف نویسنده مشهور قیرقیزی است.
مانقورد به فرد تورکی گفته میشود:
که در اسارت دشمن است و در شرایط سخت و خاص تحمیل شده بر او، حافظهاش را از دست داده و پشت به موجودیت و هویت خود کرده، خواستههای دشمن را با جان و دل انجام میدهد و حاضر است به خواست دشمن، نزدیکترین اقوام و حتی پدر و مادر خود را هم بکشد!
این واژه نه تنها در تورکیه، جمهوری آزربایجان و دیگر جمهوریهای تورک بلکه در میان شعرا، نویسندگان و ادبای تورکهای آزربایجان جنوب آراز و دیگر نقاط ایران هم به صورت فراوان به کار گرفته میشود و افرادی که خود تورک، و زاده خانواده تورک تبریز و یا دیگر نقاط تورکنشین ایران هستند ولی خود را تورک نمیدانند و بر علیه زبان، فرهنگ، تاریخ و هویت تورکان یعنی در درجه اول بر علیه خود و خانواده خود و سپس بر علیه جامعهای که در آن متولد و رشد و نمو کردهاند قلم فرسایی و سخنرانیها میکنند، در میان مردم ما به «مانقورد» شهرت دارند.