این روزها حتی اگر دیر هم شده باشد، میوه های سهمیه های سپاه در دانشگاه های مختلف ممالک محروسه ثمر داده است. بگونه ای که هفته و یا ماهی نیست که شاهد حضور روز افزون این میوه ها در طبق هر کنفرانس آکادمیک و غیر آکادمیک نباشیم. بدون تردید یکی از این میوه های سهمیه های سپاه در دانشگاه ها جامعه شناس سپاهی جناب آقای سید جواد میری می باشد.
اینکه جناب آقای میری به یکباره بعنوان یک کارشناس در حوزه حرکت ملی آزربایجان جنوبی ظهور کرده است، خود گواهی این مطلب مهم است که به انزوا و یا به تحریف کشاندن حرکت ملی آزربایجان جنوبی با توسل به مهره های اطلاعاتی و در ظاهر و به اصطلاح افراد آکادمیک در این زمان حساس در خاور میانه و ممالک محروسه در صدر سیاست های رژیم شیعه شعوبی اقلیت فارص جایگاه ویژه ایی دارد.
با توجه به رسوایی جناح چپ در قبال خواسته های ملت تورک در ممالک محروسه مخصوصا آزربایجان جنوبی، در سالهای اخیر ناظر سیاست های مزورانه راست سنتی به رهبری و کار گردانی سید علی خامنه ایی و به بازیگری امام جمعه ها و سایر نهاد های وابسته از جمله سپاه در رابطه با حقوق ملت تورک در ممالک محروسه هستیم.
بدون شک منشا همه اینگونه تلاشهای مذبوحانه جناح راست رژیم ناشی از سیر تحولات بسیار جدی در خاورمیانه و تاثیر آن در ممالک محروسه است و هیچ گونه رابطه ایی با نگاه انسانگرایانه، دینی و یا دموکراسی ؟؟!!!!-که بدان اعتقاد ندارند- ندارد.
لذا در راستای حرکات و اقدامات فریبکارانه که سعی دارد با اشکال مختلف در حرکت ملی نفود کرده و آن را به انحراف بکشاند، ظهور نو عروسکان در قالب پروژه های رنگارنگ و در عرصه های مختلف گریز ناپذیر است.
پدیدار شدن ناگهانی به اصطلاح جامعه شناس سپاهی آقای سید جواد میری در مباحث مربوط به ملت تورک و آزربایجان جنوبی هم یکی از این پروژه هاست.
با اندک نگاهی به نوشته ها و اظهارات ضد و نقیض، ادبیات و رویکردی که این این به اصطلاح جامعه شناس سپاهی از آن برای به انزوا و یا تحریف حرکت ملی و یا تحقیر فعالان ملی از آنها بهره می گیرد، می توان به راحتی نیت و هدف کوتاه مدت و بلند مدت جناح راست را تثبیت و پرده را از روی اقدامات فریبکارانه آنها برداشت.
بر این اساس، نشر سخنان سراسر توهین، تحقیر و متهم ساختن فعالان ملی به نفهمی توسط آقای سید جواد میری در سایت هارای فقط و فقط به قصد افشای چهره واقعی او و سایر دست اندر کاران و پروژه سازان می باشد.
سایت هارای آماده نشر نقد و تحلیل های فعالان ملی در رابطه با توهین های جناب آقای سید جواد میری می باشد.
هارای
———————————————————————-
متن زیر نوشته جناب آقای سید جواد میری است.
از ظهر روز جمعه که مطلبی را درباره سخنرانی روز مشروطه در کانال گذاشتم دوستان دور و نزدیک پیام هایی دادند و نقدهایی نمودند که دو تا را به اشتراک گذاشتم. من دغدغه دوستان و عزیران را می دانم و می شناسم ولی فکر می کنم ما بسیار اسیر “منطق عکس العمل” شده ایم و از دغدغه های ملی و مسائل ملی به دور افتاده ایم.
اول باید ادبیات خود را تصحیح کنیم و به جای “ملت آذربایجان” (که از نظر حقوق بین الملل مربوط به باکو است) و “ملت ترک” (که در ادبیات حقوق بین الملل مربوط به آنکارا است) و “آذربایجان جنوبی” (که از تقسیمات استانی ایران تبعیت نمیکند بل مربوط به تجزیه طلبان است) به شدت دوری کنیم و مطالبات اجتماعی خویش را در قالب ایران و قانون اساسی مطرح کنیم.
هنگامیکه ادبیات ما تصحیح شد یعنی ذهن ما دارای انسجام مفهومی گردید، آنگاه به جای دشنام از کلام بهره خواهیم برد و درب های هیچ دانشگاهی را نمی توان بر روی شما ببندند. اگر امروز ما نتوانسته ایم در خانه مشروطه تبریز سخنرانی کنیم دلیل عمده اش این است که ما از منطق فهم جامعه ایران فاصله گرفتیم.
به نظر من باستانگرایان در پوست خود نمی گنجند وقتی شما از ادبیات زننده استفاده می کنید زیرا به راحتی شما را متهم به واگرایی می کنند. برخی می گویند جناب میری فهمی از “حرکت ملی آزربایجان” ندارد ولی واقع امر این است که حرکتی وجود ندارد. من در این دو سال اخیر در بسیاری از کانال ها عضوم نمودند ولی جز بحث های واکنشی من کنشی ندیدم.
حداقل در این ۴ سال مقالات و سخنرانی ها و کتب بیشماری به فارسی نوشتم ولی جوانان قلیلی دغدغه فهم دارند و دائما سخنان هیجانی می زنند و مطالعه نمی کنند. مطالبات باید در چارچوب قانون اساسی باشد و زبان مادری یک مطالبه در قالب حقوق شهروندی ایران باید باشد. در این ۶ ماهه اخیر بیش از ۴ امام جمعه در مناطق ترکنشین ایران به صراحت از زبان مادری دفاع کردند و الان دوستان میگویند “به ما اجازه سخنرانی نمی دهند”!
شما با دفتر این عزیزان ارتباط بگیرید و آنها به شما سالن بدهند و من به نوبه خود سخنرانی خواهم کرد و از ظرفیت دانشگاه و انجمن جامعه شناسی ایران برای ارائه سخنرانی های آکادمیک استفاده خواهم کرد. به سخن دیگر، وقت آن آمده است که به مرحله بالاتری از کنش حرکت کنیم و در این راه به قول شریعتی: بخوان! بخوان! بخوان!