به ناموس مسلمان در قره باغ مظلوم تعرض کردند کودک مسلمان را در چین پوست میکنند صدایی از این آقایون درنیامد. حتی یک فریاد متظاهرانه وااسلاما هم از روحانیت نشنیدیم!
امروز چه شده که عالیترین مقام روحانی اردبیل به تبریز میتازد؟ اتفاق اخیر مجالی شد تا تصوری از نقش آینده روحانیت در آزربایجان داشته باشیم.
اصولا باید گذشته روحانیت بررسی شود تا نقش این نیروی اجتمائی در معادلات ژئوپالتیک منطقه مشخص گردد.
نقش روحانیت در حرکات تورکها در صد سال اخیر چگونه بوده است؟
مسلما کنار گذاشتن روحانیت و داشتن انگاره بیتفاوتی قشر معمم به وقایع سیاسی معاصر که منجر به فجایع بیشمار اجتمائی و سیاسی برای تورکها شد اشتباه محض است.
متاسفانه روحانیت شیعه دانسته یا نداسته موازی با انگلستان و ناسیونالیستهای فارس نقش اساسی در سقوط دولت قاجار در ایران و روحانیت سنی هم همین نقش را در عثمانی ایفا کرده است
روحانیت بعلت عدم درک سیاسی عمیق در تمامی وقایع اجتماعی از دوره قاجاریه تا انقلاب۵۷ ابتدا به همراهی با تحرکات مردمی پرداخته و سپس با گذشت زمان و با آنالیز موقعیت به مخالف پرداخته است و این مشخصه اصلی جبهه گیریهای حوزه بوده است.
متاسفانه روحانیت شیعه دانسته یا نداسته موازی با انگلستان و ناسیونالیستهای فارس نقش اساسی در سقوط دولت قاجار در ایران و روحانیت سنی هم همین نقش را در عثمانی ایفا کرده است.
در واقع باید گفت که روحانیت نقش بسیار مخربی را در دوره ملتهب آخرین امپراطوریهای تورک بازی کرد. فتاوای خودسرانه در دوره قاجار که منجر به بی اعتمادی خلق به دولت شد و فاجعه تقسیم آزربایجان که موازنه قدرت را به نفع فارسها تغییر داد ماحصل فعالیتهای روحانیون بود.
عناد روحانیت با اصلاحگری و مدرنیزاسیون دربار قاجاری منجر به افتادن آخرین سلسه تورک در سراشیبی سقوط و ظهور قشر مدعی جدیدی شد که همه بدبختی ایران را به حساب تورکها نوشت. سرکرده این قشر مدعی ترقی رضا پالانی بود که با فریب روحانیت بساط حکومت تورکها را برچید.
در عثمانی هم روحانیون افراطی با ایستادن در برابر فرامین حکومتی و سر و سامان دادن آشوبها دولت عثمانی را از پا در اوردند و نهایتا یک روحانی استانبولی مهر پایان باشکوهترین امپراطوری تورک را زد.
روحانیت بعد از اشغال تبریز در آذر۱۳۲۵ فعال تر شد و منابر را به محلهای مدح شاه پهلوی تبدیل کرد و تکفیر پیروان فرقه را تشدید کرد