در پی اعلام علنی اجرای سیاست “فارسی سنجی” در وزارت آموزش و پرورش، نویسندگان، متفکران، روشنفکران و فعالان شبکه های اجتماعی، دولت فاشیستی ایران، در ظاهر، عقب نشینی کرد و وزیر آموزش و پرورش استعفا داد.
ولی آیا مشکل فاشیسم و نژادپرستی تنها در یک وزیر خلاصه می شود؟
آیا وزراء، می توانند سیاست هایی غیر از آن چه رئیس دولت، حاکمیت و سیستم در ایران می خواهد را برنامه ریزی و اجرا بکنند؟
آیا قوه مجریه و دولت، نمایندگان مجالس مختلف، قوه قضائیه و قضات، مجریان سیاست های علنی و پنهان فاشیستی و نژادپرستانه سیستم و حاکمیت نیستند؟
آیا با تغییر وزراء، دولت، نمایندگان مجالس، تغییری در سیاست های فاشیستی حاکمیت و سیستم رخ خواهد داد؟
با تغییر رژیم فاشیستی پانفارس، از شاهنشاهی به حکومت دینی، سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه حاکم بر ایران تغییر کرده است؟
آیا وزراء، معاونان و مدیران ارشد آموزش و پرورش اراده ای مستقل از سیاست های حاکمیت دارند؟
آیا واقعا، سیاست های دولت ایران فاشیستی و نژادپرستانه است یا مخالفان حاکمیت، آن سیاست ها را پر رنگ تر و در جهت ضدیت با حقوق ملل غیر فارس در ایران می بینند؟
آیا سیاست های حذف هویتی، زبانی، فرهنگی و تاریخی ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، و …، سیاست اصلی دولت و حاکمیت است یا هر از گاهی، مدیری، به سلیقه شخصی، سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه را اعلام و اجرا می کند؟
هدف سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه در ایران چیست؟
نتایج سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه، در میان ملل ساکن ایران فعلی چیست؟
چرا نمایندگان مجلس، به نمایندگی از مردمان و ملل غیر فارس از حقوق ملل دفاع نمی کنند؟
آیا سخنان ضعیف نمایندگان در مخالفت با سیاست های فاشیستی حاکمیت، آبی بر آتش ملل معترض نیست تا خشم و اعتراضات آن ملل را آرام کرده و بر تداوم سیاست های فاشیستی، مهلتی جدید و فرصتی بیشتر بدهند؟
اگر نمایندگان، واقعا مخالف سیاست های فاشیستی دولت و حاکمیت هستند، چرا بجای سخنرانی تبلیغاتی، با تصویب لوایحی، از تک تازی فاشیسم و نژادپرستی در ایران جلو گیری نمی کنند؟
چرا نویسندگان، آیت الله ها و اساتید حوزه های دینی، اساتید دانشگاهی، محققان، روزنامه نگاران، احزاب، جمعیت های حقوق بشری، حقوقدانان، روزنامه نگاران و … فارس و فارس زبان، با سیاست های فاشیستی حاکمیت در ایران مخالفت نمی کنند؟
رابطه بین روشنفکران ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و .. با روشنفکران فارس را چگونه ارزیابی می کنید؟
آیا این دو گروه از روشنفکران، نقاط مشترکی برای بحث و گفتگو دارند؟
سیاست های فاشیستی و نژادپرستانه، ملل ساکن در ایران فعلی را به کدام سمت خواهد برد؟
چرا رژیم به فارسی سنجی نوباوگان، عدم استخدام معلمان دارای لهجه، مخالفت با رسمی شدن و آموزش زبان های مادری در همه سطوح، تدریس تاریخ و هویت ملل در مدارس، عدم سنجش توانایی فارس زبان ها برای تکلم به زبان ملل غیر فارس در ایران، عدم اجازه به فعالیت احزاب ملی و مستقل در مناطق غیر فارس، عدم اجازه به تاسیس و فعالیت رسانه های 24 ساعته و به زبان های ملی با بودجه دولتی و … روی آورده است؟
پانفارس ها کدام سیاست ها را در پشت پرده “زبان سنجی” می خواهند به اجرا در بیاورند؟
آیا زبان سنجی در راستای اعمال شدیدتر سیاست های زبانی پانفارسیسم و تبعیض زبانی نیست؟
آیا دولت پانفارس می خواهد با زبان های مادری و کودکان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … به عنوان بیمار زبانی رفتار کرده، آن ها را علیه زبان های مادری خودشان واکسینه بکند؟
آیا علایم بیماری نژادپرستی و زبان ستیزی در ایران، خودش را علنی تر از گذشته در طرح زبان سنجی نشان نمی دهد؟
ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … در مقابله به چنین روش و سیاست های پانفارسیسم در ایران، کدام سیاست ها و راه کارها را می توانند در پیش بگیرند؟
آیا فرزندان ملت فارس هم تحت سنجش عقب ماندگی از یادگرفتن زبان تورکی، تورکمنی، قشایی، عربی، لوری، کردی و … قرار خواهند گرفت؟
چرا دولت پانفارسیست ایران بجای توجه به قانون اساسی و حقوق ملل و خواست های حقوقی، انسانی و مللی ملل، در نادیده گرفتن این ملل، حقوق و خواست هایشان اصرار می ورزد؟
آیا طرح سنجش زبانی به عمیق تر شدن دشمنی ها در بین ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … با پانفارسیسم و فارس ها نقش مضاعفی نخواهد داشت؟
چرا روشنفکران ملت فارس در مقابل چنین سیاست های نژادپرستانه، ضد حقوق بشری و تخریبگر هر چه بیشتر روابط دوستانه و همسایگی ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … با فارس های ساکن در ایران، سکوت می کنند؟
آیا سیاست های زبانی، هویتی، تاریخی، رسانه ای و اقتصادی پانفارسیست ها بر علیه ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و … به همگرایی همه ملل با فارس ها خواهد انجامید یا به واگرایی و تجزیه ایران منجر خواهد شد؟
چرا پانفارسیسم به اجرای علنی چنین سیاست هایی اصرار می روزد؟
آیا ملل غیر فارس ضعیف تر از گذشته ها شده اند که پانفارسیسم مصصم به اجرای علنی سیاست های نژادپرستانه و ضد حقوق بشریش شده است و یا پانفارسیسم قویتر از گذشته شده است؟
انصافعلی هدایت
تورنتو – کانادا
هفتم (۷) جون ۲۰۱۹
hedayat222@yahoo.com