“شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” در بیانیهای که به مناسبت روز معلم در ایران صادر نموده، ضمن تأکید مجدد بر مطالبات صنفی فرهنگیان کشور، خواستار “آموزش به زبان مادری” شدهاست!
به نظر من، گنجاندن این موضوع در میان سایر مطالبات فرهنگیان از چند منظر حائز اهمیت میباشد: اولاً، فرهنگیان کشور به عنوان قشر فرهیخته کشور که به صورت علمی و عملی از نزدیک با مقوله آموزش و پرورش در ارتباط میباشند، به این نتیجه رسیدهاند که وضعیت آموزشی تکزبانه فعلی، جوابگوی نیازهای آموزشی نبوده و نتوانسته موفقیتآمیز باشد.
در واقع، این بیانیه خط بطلانی است بر ادعاهای دروغین مبتکران طرحهای نژادپرستانهای همچون “طرح بسندگی زبان فارسی”، “طرح ممنوعیت استخدام معلمان لهجهدار” و تمرکز بیچون و چرای نظام آموزشی یک کشور چندزبانه به یک زبان یعنی زبان فارسی!
ثانیاً، اشاره به لزوم “آموزش به زبان مادری” با رویکرد عدالتطلبانه تشکلهای صنفی فرهنگیان همسویی کامل دارد.
ثالثاً، گنجاندن این موضوع در بیانیه مزبور، حاکی از موفقیتآمیز بودن تلاشهای دوستداران زبانهای مادری در کشور میباشد. به عبارت دیگر، طرفداران تدریس به زبانهای مادری توانستهاند حقانیت ادعای خودشان را حدأقل به گوش فرهنگیان کشور، که اتفاقاً مهمترین و گستردهترین رکن تعلیم و تربیت در کشور هستند، برسانند!
رابعاً، به نظر میرسد فرهنگیان کشور هم به این نتیجه پی بردهاند که ایجاد هرگونه تغییری در این کشور و حتی تحقق مطالبات صنفی آنها، بدون همراهی و همگامی فعالین حوزه زبانهای مادری میسر نخواهد بود. در واقع، مطالبات ملی، قومی و زبانی در حال حاضر از پتانسیل اجتماعی بسیار بالایی برخوردار است و رمز موفقیت تمامی جریانات سیاسی، اجتماعی و صنفی در به رسمیت شناختن این مطالبات و جلب مشارکت و همراهی فعالین این حوزههاست.