هنوز چند ساعتی از انتشار اخباری مبنی بر تخریب مجسمه فردوسی در شهر قزوین نگذشته بود که رسانهها و خبرگزاریهای مرکزگرا به تکاپو افتادند و آن چنان حساسیتها را بالا بردند که سخنگوی شورای شهر قزوین مجبور به پاسخگویی شد.
وی در بخشی از سخنان خود، اظهار داشت: “این اطمینان را میدهم که برای تندیس اتفاقی نیفتاده و در اسرع وقت به همان شکل در ابتدای خیابان فردوسی قرار داده میشود، شورای شهر قزوین و شهرداری برای پاسداشت ادبیات اهمیت بالایی قائل است… فردوسی، شناسنامه قوم ایرانی است.”
حال که خیال همه “دلواپسان زبان فارسی” با این اظهارات سخنگوی شورای شهر قزوین آسوده شده، میخواهم چند مسأله را با رسانههای مسؤولیتشناس مرکزگرا و سخنگوی وظیفهشناس شورای شهر قزوین در میان بگذارم:
اولاً فردوسی تنها “شناسنامه اقلیت فارسیزبان” ایران است، نه “شناسنامه قوم ایرانی”! شاعری که بارها و بارها تورکها، عربها و بلوچها را مورد توهین و تحقیرهای نژادپرستانه قرار داده، چگونه میتواند شناسنامه کشوری باشد که بیش از نصف جمعیت آن را تورکها، عربها و بلوچها تشکیل میدهند؟!
ثانیاً، حال که “شورای شهر قزوین و شهرداری برای پاسداشت ادبیات اهمیت بالایی قائل است”، با عنایت به اینکه شهر قزوین از لحاظ تاریخی یک شهر تورکنشین بوده و حتی روزگاری پایتخت امپراتوری تورک صفویه بوده است، بفرمایید که این شورا و این شهرداری تاکنون چه اقداماتی را در راستای پاسداشت زبان و ادبیات تورک به عمل آوردهاست؟
ثالثاً، رسانهها و خبرگزاریهایی که مصراً پیگیر این ماجرا بودند چرا در برابر آسیبهای عمدی و غیر عمدی که بر پیکر آثار باستانی و تاریخی آذربایجان وارد میشود، روزه سکوت گرفتهاند؟ آیا آنها جز در برابر نمادهای فارسگرایی در برابر هیچ اثر و نماد تاریخی و فرهنگی احساس مسوولیت نمیکنند؟!
رابعاً، آیا در یکصد سال اخیر، تنها یک مسؤول را سراغ دارید که در برابر فریاد تظلمخواهی تورکهای ساکن در اقصا نقاط ایران و مخصوصاً آزربایجان عزیز خود را پاسخگو بداند و به آنها “این اطمینان را” بدهد که همه بیعدالتیها ریشهکن خواهد شد و کسی متعرض نمادهای ملی و مواریث فرهنگی آنها نخواهد گردید؟!