گرایش به معروفیت اجتماعی ( popularity addiction ) خطرناکتر از هر اعتیادی موجودیت انسانهای مستعد را تهدید می کند.
قدرت میزان تستوسترون در بدن را به طرز چشمگیری افزایش داده و موجب افزایش جذب دوپامین در شبکه پاداش مغز می شود و نتیجۀ آن افزایش خود محوری ( egocentricity) و کاهش همدلی ( empathy) در فرد است.
اما قدرت نامحدود و بینظارت اثری وحشتناکتر دارد زیرا درست مانند کوکائین سیستم پاداش مغز را از کار میاندازد و منجر به مشکلاتی جدی در قضاوت، خودآگاهی ، همدلی ، کارکرد عاطفی و خودشیفتگی می شود که در اصطلاح به آن سندورم غرور می گویند و این بیماری فرد را وا میدارد که روز به روز قدرت خود را افزایش داده تا لذت حاصل از قدرت را مدام تجربه کند.
کسانی که شدیدا علاقمندند دائما در راس و در بالاترین قله معروفیت اجتماعی و انگشت نمای مردم واقع شوند، قبل از هر چیزی اعتیاد به قدرت، سلامتی روانی آنها را به مخاطره می اندازند.
هر پدیده نو ظهور علمی، سیاسی، فرهنگی و هنری بمدت معینی بر روی سن و صفحه تلویزیون و صفحات مجازی اینترنت گل می کند، طبیعتا این موقعیتی است گذرا، چون جامعه انسانی سرشار از استعداهای ناشکفته است و هر روز یک نو آوری سیاسی و هنری و علمی فرهنگی در جامعه ظهور می کند.
در واقع منحنی هر پدیده نو ظهوری از نقطه ائی شروع و بعد از طی مراحلی به نقطه اوج و به نقیه عطف می رسد، که بعد نوبت فروکش و افول می رسد، لذا هیچ پدیده اجتماعی هرگز نمی تواند در نقطه اوج ثابت بماند، و هرگاه صاحبان قدرت همراه با منحنی محبوبیت اجتماعی حرکت کنند و کاهش محبوبیت ذهنی اجتماع را دنبال کنند، معمولا آسیب نمی بینند و تا آخر عمر بعنوان خاطره مورد احترام در ذهن مردم باقی می مانند، ولی اگر بخواهند به زور خود را در راس حفظ کنند، بعد از به صفر رسیدن محبوبیت اجتماعی از راس به قعر سقوط می کنند و بجای حفظ محبوبیت اجتماعی منفوریت جامعه را به خود به گور می برند.
در همین چارچوب رفتارهای دیکتاتورهایی همچون معمر قذافی که ویژگیهای مثبت زیادی در ابتدای مسیر قدرت داشت را می توان توجیه و تفسیر کرد زیرا اکثر رهبران انقلابی قرن بیستم زمانی که خود قدرت را در دست گرفتند مانند يک فرعون همان مردم ستمديده را به چنگال خود أسير کرده و سركوب و ارعاب و وحشت را سرلوحه كار خود قرار دادند.
قدرت، یک بیماریست و کسانی که به آن مبتلا میشوند هرگز معالجه نخواهند شد پس ابزارهای دموکراسی (انتخابات آزاد ، محدودیت دوره انتصاب ، قوه قضائیه مستقل و مطبوعات آزاد) به این دلیل ایجاد شدند که تاثیر قدرت مفرط روی رهبران را خنثی کنند چرا که صاحبان قدرت نامشروع ما را به بازی خواهند کشاند که در آن نصیبی جز باخت نداریم. «خودکامگی در بستر افکار عمومی زائیده می شود»