- In تاریخ, خبرلر, دونیا, گوندم
- مارس 31, 2021

"آنهایی که "قرارداد ۲۵ ساله با چین" را "تورکمنچای چینی" مینامند یا تاریخ نمیدانند یا به دنبال آن هستند که عقدههای ناشی از ناکارآمدی دولتمردانشان را با تحقیر خاندان تورک قاجار تسکین ببخشند! محمد رحمانی فر
قرارداد وثوقالدوله یا قرارداد تورکمنچای؟! محمد رحمانی فر
در نوشته پیشین خود با عنوان “عهدنامه تورکمنچای از منظری دیگر” با اشاره به شرایط و عوامل تاریخی که منجر به عقد عهدنامه مزبور گردید، تأکید نمودم که “آنهایی که “قرارداد ۲۵ ساله با چین” را “تورکمنچای چینی” مینامند یا تاریخ نمیدانند یا به دنبال آن هستند که عقدههای ناشی
از ناکارآمدی دولتمردانشان را با تحقیر خاندان تورک قاجار تسکین ببخشند! حاصل عهدنامه تورکمنچای هم از دست رفتن سرزمینهای شمال آراز نبود (چون آن سرزمینها عملاً در نتیجه جنگ نابرابر از دست رفتهبودند). حاصل آن قرارداد، بازگشت سرزمینهای اشغالشده جنوب آراز از آستارا و اردبیل گرفته تا تبریز و قافلانکوه به قلمرو قاجار بود!”
به عنوان یک تاریخپژوه، برایم عجیب است که چرا آنهایی که به دنبال یافتن مشابه “قرارداد چینی” در تاریخ این کشور هستند به سراغ “عهدنامه تورکمنچای” میروند و نه “قرارداد وثوقالدوله”!؟ هرچند جزئیات زیادی از محتوای قرارداد چینی منتشر نشده ولی همین اطلاعات کلی هم که در مورد آن به بیرون درز گردیده، مبین آن است که اگر بخواهیم در تاریخ این کشور مصداقی برای این قرارداد ننگین پیدا کنیم، جز “قرارداد ننگین وثوقالدوله”، مصداق دیگری برای آن نخواهیم یافت.
اگر “قرارداد ننگین چینی”، ایران را از لحاظ اقتصادی و حتی نظامی مستعمره و تحتالحمایه چین قرار میدهد، “قرارداد ننگین وثوقالدوله” هم ایران را از لحاظ اقتصادی و حتی نظامی مستعمره و تحتالحمایه انگلستان قرار میداد. با این تفاوت که در آن تاریخ، پادشاهی به نام احمدشاه قاجار بر این کشور فرمان میراند که هنوز هم تنها پادشاه دموکرات طول تاریخ این سرزمین محسوب میشود. پادشاهی که در برابر فشارهای بریتانیای کبیر ایستادگی کرد و حتی در مهمانی سلطنتی ملکه انگلستان هم حاضر نشد وعدهای در خصوص امضای آن قرارداد ننگین بدهد. وقتی هم که ناصرالملک به وی گوشزد نمود که با این وضع، بریتانیا اجازه نخواهد داد شما به سلطنت خویش ادامه بدهید، پاسخ داد که من از سلطنت کنار میکشم ولی حاضر نمیشوم به کشور و مردم خویش خیانت کنم!
تفاوت دیگر قرارداد وثوقالدوله با قرارداد چینی در نحوه بروز و ظهور اعتراضات مردمی بود. برخلاف قرارداد اخیر که اعتراضات علیه آن از هشتگهای فضای مجازی فراتر نمیرود، در آن تاریخ، آزربایجان به رهبری شیخ محمد خیابانی به پا خاست و خواهان لغو قرارداد مزبور شد.
البته، مخالفان قرارداد مزبور، تاوان سنگین مخالفت خویش با منافع انگلستان را پرداختند. احمدشاه به دست رضاخان که با کودتای انگلیسی بر سر کار آمده بود از سلطنت خلع شد. سلطنت قاجار به عنوان آخرین بازمانده امپراتوریهای تورک این سرزمین جای خود را به حکومت دستنشانده پهلوی داد. شیخ محمد خیابانی کشته شد و جنبش آزادیستان سرکوب گردید و سالها بعد، برادر وثوقالدوله یعنی قوامالسلطنه با سرکوب “دولت ملی آزربایجان” که به رهبری پیشهوری نام حزب دموکرات خیابانی را در آزربایجان احیا کردهبود، ضمن انتقام مجدد از آزربایجان، انتقام برادرش را نیز گرفت!
اکنون برای ایران، نه احمدشاهی باقی مانده که سلطنت خویش و حق پادشاهی خاندان قاجار را فدای آن کند و نه آزربایجانی که برای حفظ ایران حتی از نام تاریخی خویش صرفنظر نماید و نام و جان خویش را به پای آن قربانی کند! بدون آزربایجان هم، هیچ کاری پیش نخواهد رفت!