در میدان انتخابات و در بحبوحه بحران قحط رجال سیاسیون حاضر در عرصه انتخاباتی شهر اورمیه انتخاب آقای وحید جلالزاده از طرف جریان هویتطلبی به نوعی یک تاکتیک جبری بود و بايد گفت که این تصمیم فقط برای أن لحظه مناسب بود.
اما اکنون فرصت مغتنمی است که تفکرات وی بررسی شود. او به عنوان استاندار منتخب آقای احمدی نژاد در واقع تشابه زیادی هم به آن جریان و تئوری انحرافی مکتب ایرانی آقای اسفنديار رحیم مشایی دارد.
تفکری که چفیه بسیجی انقلابی را به گردن سرباز هخامنشی میاندازد و از کوروش تجلیل انقلابی میکند…
در اين جريان نحلههای طيف اسلام راديكال و ناسیونالیسم باستانی رادیکال مشاهده میشود و سعی میکند انقلاب و اقتدار جاری را نیز در خدمت این تفکر قرار دهد.
این جریان در امتداد جریان ایرانشهری قرار دارد اما بخاطر استفاده از موقعیت انقلابی و اسلامی و بهره گیری از قدرت در نظام جاری تاثیر آینها به مراتب بیشتر است.
همچنانکه احمدی نژاد فقط برای هورا کشیدن یک کلمه ” یاشاسین آزربایجان ” میگفت و به ریش ما میخندید ایشان هم فقط به خاطر رای مردم “آزربایجانیم تاج سریم ” میگوید.
در طی مدتی که ایشان کسوت نمایندگی مردم اورمیه را داشتتد در مناسبتهای مختلف و حساس برای آزربایجان که معمولا دیگر نمایندگان به موقع واکنش نشان میدهند هر چه گشتیم یک مورد واکنش دفاعی از طرف آقای جلال زاده متاسفانه مشاهده نشد تا به دوستان نشان دهیم در مورد او زیاد هم خطا نکردیم.
نمونهاش همین سریال اخیر و رقص پر حرف که آقای حضرتپوری که میگویند کم حرف است اولین نمایندهای بود که واکنش نشان داد و آقای ذاکر در بستر بیماری انجام وظیفه کرد…از سنگ کاظم داشی ناله برخاست اما قفل دهان این نماینده تاج سر آزربایجان باز نشد که نشد !
هم او که در ایام انتخابات به دیدار همه گروههای هویت طلب اورمیه آمد و قولها داد !
اما دلبستگی قلبی وی به جریان منحط ایرانشهری و مکتب انحرافی رحیم مشایی او را در مقابل جریان هویتخواهی تورکی و آزربایجانی قرار میدهد.
در جریان جنگ آزادی بخش قره باغ که وی وزارت امور خارجه را به شدت نقد میکند نه به خاطر سهل انگاری ایران در کمک به برادران آزربایجانی ؛ بلکه بخاطر نفوذ کم سیاسی ایران در آزربایجان بود که آنهم از دغدغه های توسعه طلبی ایرانشهری نشات میگیرد.
او جمهوری آزربایجان را نه به عنوان یک کشور دوست و مستقل بلکه به چشم یک طعمه میبیند از تورکیه متنفر است و از کمکهای برادرانه آنها به آزربایجان به شدت احساس ناراحتی میکند…
با این اوصاف در انتخابات پیش رو آقای جلال زاده باز میخواهد نقش بازی کند و یک لیست شوربایی با سر لیستی برادر نازنینش آماده طبخ دارد.
ولی روی دیگر این سخن با برخی هویت طلبان اورمیه هست که اگر اینبار نیز احیانا برخی از فعالین عرصه انتخابات بخواهند دور سر این نماینده بچرخند و باز از آقای جلال زاده ایرانشهری و لیست وی حمایت کنند باید گفت که تاکتیک لحظهای آنها دیگر به تعامل راهبردی و استراتژیک در میانشان تبدیل شده و در حقیقت هویت طلبی آزربایجانی در تور ایرانشهری گرفتار شده است.
این سازش به هیچ وجه با تفکرات هویت طلبی سازگار نیست مگر اینکه به استفاده از قدرت ، رانتخواری و منافع شخصی گره خورده باشد.
در گذشته شخصیتهایی مثل قاضیپور و حضرتپور هم هر چند شاید به دنبال مقام و رانت بودند اما آنها تا این اندازه هم بی خاصیت نبودند.