آزربایجان و گفتمان دغدغه‌ی ایران / علی‌رضا صرافی

آزربایجان و گفتمان دغدغه‌ی ایران / علی‌رضا صرافی
مدعیان دموکراسی مرکزگرا حاضرند در اتحاد با حتی دشمنان سرسخت دموکراسی در برابر این خواست‌ها مخالفت ورزند و با سواستفاده از اختیارات و امکانات مشاع کشور در راه بسط و تحکیم دیکتاتوری و میلیتاریسم به بهانه حفظ خاک !! و به قیمت حذف فیزیکی مردمانی که روی آن خاک زندگی میکنند، هموطنانشان را سرکوب کنند. علی‌رضا صرافی
آزربایجان و گفتمان دغدغه‌ی ایرانعلی‌رضا صرافی

اخیرا این نظریه نسبتا قدیمی در من تقویت شده که  تحقق دموکراسی در کشورهای کثیرالمله امکان‌پذیر نیست. نمونه سوئیس و هند استثنایی بر این قاعده‌اند.

فروپاشی شوروی ، تجزیه یوگسلاوی و چکسلاواکی در اواخر قرن بیستم همگی  در راستای حرکت به سوی آزادی و دموکراسی بودند و عدم ایجاد چنین تحولی در چین، باعث تطور  دیکتاتوری پرولتاریا به سوی یک دیکتاتوری راسیستی تا حد نسل‌کشی اویغورها و سرکوب تبتی‌ها شده است. اگر اویغورستان و تبت مستقل بودند شاهد چنین فجایعی نبودیم .  از اهمیت و جایگاه چین اصلی نیز چیزی نمی‌کاست.

 

تاریخ معاصر کشور ما نیز تکرار  یک چرخه باطل بین دو جریان است:
۱- جریان مطالبه  اختیارات و آزادی‌های محلی و منطقه‌ای از سوی ملیتهای مختلف
۲- جریان مقاومت محافظه‌کاران مرکزنشین که خواستار حفظ امتیازات خود به عنوان ملیت حاکم و سرکوب و تضعیف مردم مناطق مختلف  است.

 سرکوب مداوم مردم ایران که نمونه‌های برجسته‌اش را در نهضت جنگل، جنبش شیخ محمدخیابانی، جنبش دموکرات‌های آزربایجان  و حرکات  اخیر در  آزربایجان و اهواز و کوردستان و بلوچستان میبینیم ، گواه این مدعاست.

دموکراسی برای آزربایجانی‌های ایران یعنی تحقق آزادی تحصیل به‌زبان مادری، آزادی بیان  و اندیشه، تشکیل پارلمان منطقه‌ای (انجمن ایالتی)، رشد اقتصاد و توسعه تجارت، توسعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی آزربایجان.
تمام این خواست‌های منطقه‌ای در ضمن در راستای منافع ملی کل ایران و ایرانیان است.

 اما مدعیان دموکراسی مرکزگرا حاضرند در اتحاد با حتی دشمنان  سرسخت دموکراسی در برابر این خواست‌ها مخالفت ورزند و با سواستفاده از اختیارات و امکانات مشاع کشور در راه بسط و تحکیم دیکتاتوری و میلیتاریسم به بهانه حفظ خاک !! و به قیمت حذف فیزیکی مردمانی که روی آن خاک زندگی میکنند، هموطنانشان را سرکوب کنند.

دموکراسی در یک جامعه کثیرالمله استبدادزده قرائتهای مختلفی دارد:
اگر برای ما آزربایجانی‌ها دموکراسی به معنای تحقق اصولی‌است که فوقا اشاره کردم، برای یک تهرانی یا مشهدی فارس‌زبان ابدا چنین نیست ، چون بخش بزرگی از مطالبات و حقوقی که در آزربایجان مطرح است ، هموطنان تهرانی و مشهدی سالهاست که صاحب آنند و از مزایایش بهره‌مندند لذا نوع و سطح مطالبات و قرائتشان از دموکراسی  متفاوت است.

شاید آنها وقتی صحبت از دموکراسی میکنند منظورشان از دموکراسی آزادی احزاب و تامین مسیرهای هموار برای کسب قدرت  سیاسی در کشور است. چنین افرادی اگر به قدرت برسند، خود  کار دیگری جز سرکوب آنچه که دموکراسی‌خواهان آزربایجان و سایر ملیتها در پی آن هستند نخواهند داشت.

لذا اتحاد زیر چتر موهوم و تعریف نشده دموکراسی میتواند نتایج متفاوتی به غیر از دموکراسی داشته باشد. مگر اینکه پیشاپیش روی مفاهیم اصلی و نیازهای واقعی جامعه و راههای  وصول بدان توافق شده باشد.

 مدعیان دموکراسی مرکزنشین ایران تا کنون نه تنها هیچ قدمی در راه چنین توافقی برنداشته‌اند،  بلکه به‌عمد از آن مرتبا فاصله گرفته و گاه دغدغه‌های خود را از طرح چنین خواستهایی (که به زعمشان بسیار خطرناک هم هست!) بروز داده‌اند.

 دلیلی ندارد تا در قضاوت خود نسبت به جریانهایی که خود را آزادیخواه و دموکرات معرفی میکنند اما نقشه راه و مواضع روشنی در  قبال مطالبات ملیتهای ایران ندارند، خوش‌بین باشیم. دلیلی ندارد وارد کارزاری شویم که از پشت جبهه آن خبر نداریم.

haray
ADMINISTRATOR
PROFILE

یازیلار

سون یازیلار

باش یازارلار

چوخ سئویلن لر

ویدیولار

  • https://carina.streamerr.co/stream/ozharay
  • Haray Radio