اخیرا جناب آقای دکتر ! روحانی به مناسبت روز معلم در ایران در دیدار با جمعی از معلمان به بیان مطالبی در مورد آموزش در مدارس این کشور پرداخته اند .
مطالبی که با نگاه عمیق به آن ، به دو موضوع اساسی در مورد ایشان پی می بریم :
اول: عدم آشنایی نامبرده با مقوله آموزش و بلاخص آموزش نوین در مدارس .
دوم: عمق نفوذ اندیشه های منسوخ شوونیستی در بند بند وجود شخص و دولت ایشان .
نامبرده در این دیدار با تأکید دوباره بر سیاست تکزبانی و شوونیستی ، درخواست ملیتهای ساکن در این کشور برای آموزش به زبان مادری را توطئه دشمنان دانسته و اعلام داشته نباید اجازه دهیم «آموزش زبان محلی» را بهغلط «آموزش به زبان محلی» تعبیر کنند .
این در حالیست که در اغلب کشورهای دنیا بلاخص کشورهای پیشرفته بکار گیری زبان بومی جهت آموزش،امری واجب و عادی به شمار رفته و عدم آموزش به زبان مادری غیر معمول و مردود می باشد .
در ضمن اگر ملاک در یک کشور تاکید بر سیاست منسوخ تک زبانی باشد ، اصولا زبان اغلب مردم یک کشور زبان واحد آن کشور محسوب می شود و از آنجاییکه اکثریت جمعیت چند ملیتی ایران را تورکها تشکیل میدهند ، اصولا باید زبان تورکی جایگزین زبان فارسی شود .
روحانی با تاکید بر ( آموزش زبان محلی ) بجای ( آموزش به زبان محلی ) اندیشه خویش را بطور عریان بیان نموده و زبانهای ملل غیر فارس در ایران را بعنوان زبانی بیگانه معرفی می نماید و این شناخت در زبان سیاست یعنی تعریف واژه ی شهروند درجه دو و به دنبال آن اعمال سیاست تبعیض نسبت به جمعیت متکلم به زبانی غیر از زبان فارسی !