-
-
یک فارس با یک تورک دعوا داشت و هر چه فحش از دهانش بیرون آمد به وی گفت، مرد تورک آرام نشسته بود و چُپُق میکشید. سر انجام چوب چپق را با دقت تمام از سر آن جدا کرد، گویی که میخواست آن را پاک کند، و با چوب آن ضربهای به سر فارس وارد آورد و در حالی که فریاد میکشید «کُپَیاوغلو» دوباره سرجای خود نشسته، به معاینه دسته چپق پرداخت که مبادا زیانی دیده باشد و سپس به کشیدن چپق پرداخت، طوری که گفتی هیچ اتفاقی نیافتاده است.جملات فوق برگرفته از کتاب سفرنامه پولاک (ترجمه کیکاوس جهانداری) است. پولاک، پزشک اتریشی ناصرالدینشاه بود که مشاهدات ده ساله خودش از دربار قاجار را یادداشت کرده و اکثر خاطرات نقل شده در آن کتاب، خونسردی و اهل عمل بودن تورکها را نشان میدهد. پولاک تاکید میکند که روانشناسی تورکها طوری است که صبر و تحمل زیاد دارند، ولی وقتی فشار غیرقابل تحمل شد، غفلتا واکنش تندی نشان میدهند.
پولاک درباره خلقیات تورکها نیز مینویسد: مردمی هستند نتراشیده و کمتر حیلهگر و به هر حال دلیر و مصمم. به همین دلیل تقریبا همه سربازها از این قبایل گرفته میشوند. اینها فارسها را به داشتن صفت جُبن و ترس تحقیر میکنند و به اصل و نسب تورک خود مینازند، مردمی آرام هستند، ولی اگر کارشان به نزاع بکشد، دیگر دودل نمیمانند و برای حمله آمادهاند.
الهام علیوف کُپی برابر اصلِ همان تورکهای موضوع بحث پولاک است. بیسروصدا برنامههایش را تعقیب میکند و به وقت لازم مصمم وارد میدان میشود. او سال ۲۰۰۵ گفت که دیگر امیدی به مذاکرات ندارد و به تقویت توان نظامی کشورش متمرکز خواهد شد. ما آن مصاحبه را در نشریه اولوس دانشگاه اورمیه متتشر کرده و نوشتیم که شمارش معکوس برای آزادی مناطق اشغالی شروع شد.
دولتمردان ایران خوب میدانند که آزربایجان در موضوع زنگهزور، قدمی مغایر با توافقات پیشین برنمیدارد و کریدور زنگهزور جز مفاد صلحنامه دو کشور است. ولی نژادپرستانی که رویای احیای ایرانشهر (تیتر امروز روزنامه سازندگی) را دارند، نمیفهمند که آرربایجان شبیه اسرائیل، عربستان یا تورکیه نیست که با گفتن «صهیونیست، وهابی، عثمانی»، ساندیسخورانی را که فرق عثمانی و عثمان (خلیفه سوم مسلمین) را نمیدانند، برعلیه آن تحریک کرد.
آزربایجان چیزی فراتر از همه اینهاست و اختلاف با آن کشور به منزله اختلاف داخلی در ایران است و ما خود آزربایجانیم.