يوخارى باش ها و آشاغى باش ها بيدار باشند؛ نبرد تُركانگى و پارسيانگى
محمد رضا لوایی-
نبرد در اعماق ادامه دارد. هنوز هم ذهنيت » تُرك كُشى فرهنگى » در جبهه ى مقابل زنده است. روحانىِ تُرك ستيز همان بسط ماجراى اميركبيرى فارس هاست. ذهنيت تاريخنگار فارس ها هنوز هم مثل سابق تُرك كُشى مى كند. از نظر تاريخنگارى فارسى، شاهان قاجار همه عياش و بى خرد و خونريز بودند و بيشتر از صدها زن داشتند اما آنها يك اميركبير داشتند كه مظلوم و معصوم و قهرمان بود.
تاريخنگارى فارسى نبرد يوخارى باش ها با آشاغى باش ها را فراموش نمى كند. آنها از اتحاد يوخارى باش ها با آشاغى باش ها آنچنان خشمگين اند كه ديگر تحمل تكرار اتحادى از جنس يوخارى باش ها با آشاغى باش ها را ندارند. ( در آغاز، ايل قاجار به دو بخش يوخارى باش ها و آشاغى باش ها تقسيم شده بود. )
در تاريخنگارى فارسى هميشه شاهان تُرك به دست غلامان عاصى كشته مى شوند و هرگز بر اين نكته اشاره نمى شود كه آن غلامان عاصى در حقيقت روح عاصىِ اميركبيرىِ فارس هاست و آنها مدام در قالب غلام و سپاهى و غيره، زمينه ى انحلال پادشاهى تُركانه را مى ريختند كه در نهايت اين كار را با پهلوى ها به سرانجام رساندند.
اوج نفرت روح پارسيانه را در اشعار جعلى و يا حقيقى زير مى توان ديد ( سر نظامى و شعرش بحثى جداگانه خواهم كرد. ):
ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
آن کز نسب بلند زاید
او را سخن بلند باید
پهلوى ها آن روح پارسى را با احياى مزار كوروش به تاريخنگارى فارسى هديه كردند و اگر پادشاهى آنها ده بيست سال ديگر هم ادامه مى يافت اثرى از ملت و زبان تركى و عربى و غيره در ممالك محروسه ديده نمى شد. زبان دربار كه تركى بود برچيده شد و پارسيانه سخن گفتن آغاز گشت!
اما آن نبرد اعماق تمام نشده است. تُركانه سخن گفتن و تُركانه انديشيدن و تُركانه تاريخ را سرودن هنوز هم در اعماق و در سطح جاريست. ما در خود تهران اين تُركانگى را به مسند اقتدار بر خواهيم گرداند.
اتفاقاً دولت تُرك ستيز روحانى اگر دنبال افرادى چون زيباكلام هاست به دليل جديّت نبرد پارسيانگى با تُركانگى است.
مثل بازار تهران كه در تسخير تُركانگى است ما روح پارسيانگى سلطه را تسخير خواهيم كرد.
اين نبرد تمام نشده است و در اعماق ادامه دارد. اين ميان بايد هوشيار بود كه بلايى همچون اختلاف يوخارى باش ها با آشاغى باش ها را سرمان نياورند.