- In دونیا, گوندم
- ژانویه 15, 2018
“ترویج و اقامه احکام الهی” و “نشر اخلاق اسلامی بر پایه دین و فرهنگ دینی” مندرج در ماده دوّم مستقیما بازگوکننده استراتژی بسیار خطرناک جمهوری اسلامی مبنی بر برپا نمودن حاکمیت شرع میباشد. ماناس چاملی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جایگاه ویژه آن در تداوم نظام شریعت اسلامی و پان فارسیستی در ایران (بخش یکم)- ماناس چاملیماناس چاملی
با تغییر رژیم در ایران در سال 1979 میلادی و تاسیس حکومت جمهوری اسلامی از پس رژیم پهلوی تمامی موسسات و سازمانهای باقیمانده از رژیم پهلوی ملغی گشته و طبیعتا اقدام به تاسیس نهادها و وزارت خانههای جدید همسو با ایدئولوژی و ساختار جدید حکومتی گشت. اما رژیم جدید ناگزیر به استفاده از زیرساختهای هرچند ناکارآمد بجا مانده از رژیم گذشته بود.زیرا کادر جدید توانایی و تخصص و مهمتر از همه خواست تاسیس زیرساخت جدید را نیز نداشت. بدین ترتیب پارهای از نهادها و وزارتخانهها تنها با تغییر کادر و پرسنل و تغییراتی جزئی برای مدت زمانی معین به کار خود ادامه دادند. یکی از وزارتخانههای کلیدی و مهم در دوره جمهوری اسلامی که نقشی اساسی در همه ابعاد فرهنگی و اجتماعی کشور عهده دار گشته، همچنین وظایف عدیده و مهم دیگری نیز به غیر از کارکرد اصلی خود جهت پیشبرد اهدافسلطهجویانه ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی در داخل و خارج ایران به عهده گرفته “وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” میباشد. این وزارتخانه که دارای نهادها و سازمانهای زیرمجموعه بسیاری در عرصههای متعدد فرهنگی و اجتماعی میباشد، آنگونه که در سطور و سرفصلهای بعدی بدان به طور مشروح خواهیم پرداخت، نقشی اساسی در مهندسی فرهنگی و اجتماعی در راستای اهداف ایدئولوژیک شیعی-اسلامی در داخل کشور داشته و همچنین از ابزارهای مهم حاکمیت ایران جهت صدور انقلاب و نشر فرهنگ شیعی و همچنین زبان فارسی به خارج از کشور محسوب میگردد. این مقال طی سرفصلهای مربوطه با بررسی اهداف ایدئولوژیک و محتوایی و سازمانی این نهاد وزارتی و همچنین برنامهها و خطمشی مکتبی آن در طول تاریخ رژیم جمهوری اسلامی ایران، سعی در جلب توجه خواننده به کارکرد ابزارگونه آن در جهت ترویج شریعت اسلامی-شیعی و زبان فارسی در داخل و خارج کشورخواهد داشت. همچنین مقایسه این وزارتخانه و نهادهای زیرمجموعه آن و کارکرد واقعیشان در کشور با توجه به مصوبات و آییننامههای وزارتی با وزارتخانههای همتراز در کشورهای غیر مکتبی و لائیک در جهت درک بهتر موضوع خالی از فایده نخواهد بود، بدین جهت وزارتخانههای دو کشور جمهوری ترکیه و جمهوری فرانسه از منظر کارکردی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تاریخچه مختصرتشکیل و سیر بازسازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جمهوری اسلامی
در ذیل این سرفصل با در نظر گرفتن موضوع نوشتار حاضر کوشش خواهد شد به صورت تیتروار تاریخچهای مختصر از تشکیل نهاد رسیدگی به امور فرهنگی در ایران تا دوره جمهوری اسلامی و پس از آن ارائه گردد. بیشک هر نهاد تازه تشکیل یافتهای تا رسیدن به ساختار تشکیلاتی ایدهآل شاهد پستی و بلندیهای بسیاری خواهد بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنونی نیز البته طبیعتا از این قاعده مستثنا نبوده و تا رسیدن به جایگاه تشکیلاتی خویش سیر طولانی طی نموده است. وزارت دست اندرکار امور فرهنگی در ایران تعداد بیشماری انحلال و ادغام و تغییر نام را در سیر تحولی خویش نزدیک به یکصد و پنجاه سال اخیر تجربه نموده که البته بایستی خاطرنشان نمود ساختار کنونی آن هیچ سنخیتی نه از لحاظ تشکیلاتی و نه از لحاظ کارکرد با ساختار اولیه و حتی تشکیل در سالهای نخستین پس از انقلاب ندارد. اما به هر ترتیب هدف ما از این مقال آنگونه که قبلا نیز اشاره گردید، تحقیق در تاریخچه این نهاد وزارتی و تشکلهای زیر مجموعه آن نمیباشد. بل درک درست و عمیق در کارکرد این نهاد به عنوان وزارتی مجزا از اهم موضوع تحقیق حاضر میباشد.
دوره پیش از تاسیس جمهوری اسلامی ایران
اولین نهادی که به عنوان وزارتخانه دست اندرکار امور فرهنگی، در ایران تشکیل گشت در سال 1230 هجری شمسی “وزارت علوم” بود که بعد از آن به “وزارت علوم و معارف” تغییر نام پیدا کرد.
“سپس در سال 1266 هجری شمسی به وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر نام یافت“.
این در حالیست که تاریخ تاسیس “وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه” در دیگر منابع به سال 1289 هجری شمسی قید گشته است”(بنیادی نائینی، ص: 46).
این وزارت همچنین دارای ادارات زیرمجموعه خویش جهت تسهیل انجام وظایف خویش بوده است،.از جمله این ادارات اداره تعلیم عمومی، اداره معارف، اداره اوقاف، تحقیقات، دایره تفتیش و دایره محاسبات میباشد.
در سال 1317 این وزارتخانه به وزارت فرهنگ تغییر نام یافت. پس از آن نیز تغییراتی در ادارات زیر مجموعه آن به وجود آمد. به عنوان مثال وزارتی تقریبا هم ارز با “وزارت فرهنگ” با عنوان “وزارت فرهنگ و هنر” در سال 1343 تاسیس گشته بود که دارای زیر مجموعه اداراتی ازجمله اداره کل باستانشناسی و هنرهای زیبای کشور بود. همچنین در سال 1346 هجری شمسی شورایی با عنوان “شورایعالی فرهنگ و هنر” تاسیس گشت.
سیر تحولات در دوره جمهوری اسلامی
پس از تاسیس حکومت جمهوری اسلامی در سال 1357 هجری شمسی، به موجب مصوبه شورای انقلاب اسلامی، “وزارت فرهنگ و آموزش عالی” از ادغام دو وزارتخانه “فرهنگ و هنر” و “علوم و آموزش عالی” تشکیل شد.
در سال 1358 “وزارت اطلاعات و جهانگردی” که پیش از دوره جمهوری اسلامی و به سال 1342 تشکیل گشته بود به “وزارت ارشاد ملی” تغییر نام یافت. این وزارت بازهم در سال 1359 به “وزارت ارشاد اسلامی” تغییر نام پیدا کرد.
اما پس از تغییرات و ادغامات بسیار، در سال 1366 هجری شمسیبا تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان، “وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” با اهداف مصوب تشکیل گردیده و شروع به کار نمود.
اهداف اولیه تشکیل این وزارتخانه در بدو امر در 7 ماده به شرح ذیل بوده است:
-
رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا
-
استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب
-
اعتلاء آگاهیهای عمومی در زمینههای مختلف و شکوفایی استعدادها و روحیه تحقیق و تتبّع و ابتکار
-
رواج فرهنگ و هنر اسلامی
-
آگاهی جهانیان نسبت به مبانی و مظاهر و اهداف انقلاب اسلامی
-
گسترش مناسبات فرهنگی با ملل و اقوام مختلف به خصوص مسلمانان و مستضعفان جهان
-
فراهم آمدن زمینههای وحدت میان مسلمین(بنیادی نائینی، ص: 139)
همچنین وظایف اساسی در 30 ماده برای این وزارتخانه تعریف گشته که البته در دوران بعدی دستخوش تغییراتی شده که در سرفصلهای آینده مشروحا به این شرح وظایف واهداف از لحاظ محتوایی خواهیم پرداخت.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساختار کنونی تشکیلاتی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان وزارتی مستقل در جمهوری اسلامی ایران آنگونه که در تاریخچه مختصر در سطور فوق اشاره گشت در سالهای اخیر به صورت متمرکزتری در زمینه اجرای سیاستهای فرهنگی و اجتماعی که به صورت گاها کلان از سوی بالاترین مقام حاکمیت یعنی ولی فقیه ابلاغ میگرددT عهدهدار مسئولیت میباشد. اما آنچه که بایستی در ذیل این سرفصل مبنی بر ساختار تشکیلاتی آن اشاره نمود، گستردگی بسیار و گاها گیج کننده نهادهای زیرمجموعه این وزارت میباشد که هریک در زمینهای خاص مشغول فعالیت میباشند. البته در ذیل هر سرفصل مربوط به سازمانها و نهادها به تفصیل در مورد هر بخش و نهاد زیرمجموعه این وزارت توضیحات کافی ارائه خواهد شد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صرفنظر از وظایف تعریف گشته دارای دفاتر، مراکز، دبیرخانهها و معاونتهای مشخصی میباشد. همچنین سازمانها و مراکزی نیز وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با شرح وظایف مشخصی در حال فعالیت میباشند.
مراکز و دفاتری که مستقیما در درون وزارت تعریف گشتهاند به شرح ذیل میباشد:
دو دبیرخانه با عناوین زیر تحت نظارت مستقیم وزیر میباشند:
-
دبیرخانه هیأت رسیدگی به امور فرهنگی
-
دبیرخانه هیأت مرکزی گزینش
دفاتر، مراکز و ادارات زیرمجموعه وزیر:
-
دفتر وزارتی
-
مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی
-
مرکز حراست
-
اداره کل پدافند غیرعامل
-
دفتر مدیریت عملکرد
-
مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال
-
دفتر مطالعات و برنامهریزی فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای
-
دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی
معاونتهای زیرمجموعه سازمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
لازم به ذکر است که هر یک از این معاونتها دارای دفاتر زیرمجموعه خویش میباشند که در سطور آتی تحت سرفصل مربوطه مشروحا به توضیح وظایف و عملکرد آنان در موازات موضوع نوشتار حاضر خواهم پرداخت.
-
معاونت قرآن و عترت
-
معاونت امور فرهنگی
-
معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی
-
معاونت امور هنری
-
معاونت حقوقی امور مجلس و استانها
-
معاونت توسعه مدیریت و منابع
سازمانها و مراکز تابعه و وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
به غیر از معاونتها و ادارات و نهادهایی که مستقیما در ساختار تشکیلاتی این وزارت تعریف گشته و طبق آییننامههای وزارتی جزء وزارت محسوب میگردند، سازمانها و مراکزی نیز تقریبا به صورت نیمهمستقل اما به صورت زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تحت نظارت مستقیم آن با توجه به وظایف تعریف گشته تاسیس و در حال فعالیت میباشند.
-
سازمان سینمایی و سمعی بصری کشور
-
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
-
سازمان اوقاف و امور خیریه
-
سازمان حج و زیارت
-
سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی
-
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
-
سازمان چاپ و انتشارات
-
ستاد عالی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد
-
هیات امنای کتابخانههای عمومی کشور
-
مؤسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات
-
شورای فرهنگ عمومی
-
مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی فرهنگ و هنر
-
بنیاد ملی بازیهای رایانهای(کامپیوتری)
-
مؤسسه هنرمندان پیشکسوت
-
نهاد کتابخانههای عمومی کشور
-
بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا
-
صندوق اعتباری هنر
-
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
-
شورای امر به معروف و نهی از منکر
-
شورای اقامه نماز
-
شورای هماهنگی و نظارت بر امر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
لازم به ذکر است که سازمانها و نهادهای فوقالذکر به صورت ظاهرا مستقل با توجه به شرح وظایف از پیش تعیین گشته و مصوب، تاسیس و در حال فعالیت میباشند ولی در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت نظارت بر هریک از این سازمانها و نهادها، ستادها و شورایی عالی تشکیل یافته است. وظیفه عمده این شوراهای عالی به طور اعم سیاستگذاری و نظارت مستقیم بر حسن اجرا وظایف از پیش تعیین گشته میباشد. به عنوان مثال جهت نظارت بر “سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی”، “شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی” درون وزارت ارشاد تشکیل یافته است. لازم به ذکر است در سرفصلهای مربوط به هر یک از این نهادها و مراکز به صورت تفصیلی در مورد شرح وظایف و عملکرد این مجموعهها با نگاه موازی با موضوع مقال حاضر خواهم پرداخت.
مشی ایدئولوژیک متبلور در وظایف و سیاستهای کلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان تنها دست اندرکار قانونی متولی فرهنگ در جمهوری اسلامی دارای وظایف قانونی و مصوب مجلس شورای اسلامی ایران میباشد. در این بخش با دیدی بیطرفانه به بررسی وظایف، اهداف و سیاستهای این وزارتخانه از دیدگاه ایدئولوژی حاکم خواهیم پرداخت.
خط مشی اساسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب راهبردهای محتوایی شامل 14 ماده میباشد. 14 ماده مذبور از حیث درک محتوی درونی و مشی ایدئولوژیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار حائز اهمیت میباشد. تمامی مواد 14 گانه بر طبق فرامین ولایت مطلقه فقیه مندرج در سند چشمانداز بیست ساله تنظیم گشته است و از حیث ایدئولوژیک اجراکننده تمامی اوامر آیتالله خامنهای به عنوان رهبری جمهوری اسلامی میباشد. از این حیث البته وزارت ارشاد با تمامی وزارتخانهها و ارگانها و سازمانها و نهادهای دولتی و حکومتی و نهادهای وابسته به حاکمیت مکتبی ایران هیچ تفاوتی ندارد. چونانکه همه ارگانها و سازمانها در جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن درجه اهمیت از لحاظ کارکرد مجری برنامهها و اوامر نازل ابلاغ گشته ولایت مطلقه فقیه میباشند. اما نکتهای که در این میان دارای اهمیت میباشد تفاوت منحصر به فرد ارگانی است که در جامعه متولی امور فرهنگی است. تمامی اموری که به نوعی در امر فرهنگ و عناصری که احتمالا در عرصه فرهنگسازی و یا تغییر فرهنگی از هر نوع آن در جامعه دخیل میتواند باشد، در حوزه وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است. مهندسی فرهنگی در راستای اهداف و دیدگاههای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران آنگونه که در سطور آتی مشاهده خواهد گشت و آنهم از نوع بسیار شدید از طرف این وزارتخانه در داخل ایران در حال اجراست. مشی ایدئولوژیک رژیم جمهوری اسلامی ایران در جهت پیشبرد اهداف ایدئولوژیک-مکتبی به موازات احکام اسلامی-شیعی منطبق بر شریعت شیعی حاکم در جامعه ایران مستقیما در عرصه فرهنگی و اجتماعی به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و علیرغم وظیفه معمول هر وزارتخانه در داخل مجموعه دولت و علیرغم وظایف مشخص و عادی که در کشورهای دموکراتیک و غیرمکتبی در جریان است، به صورت جدی و قانونی(بر اساس قوانین شریعت اسلامی جمهوری اسلامی ایران) در داخل و خارج از ایران البته با روشهای متفاوت از یگدیگر در راستای مهندسی فرهنگی و یکسانسازی آن و پیشبرد آسیمیلاسیون در ابعاد متفاوت در حال فعالیت میباشد. با مطالعه و بررسی راهبرد محتوایی و به دنبال آن سیاستها و وظایف این وزارت ابعاد مختلف و عمق رویکرد ایدئولوژیکی نظام حداقل در عرصه فرهنگ و هنر جامعه به وضوح مشهود میباشد.
“راهبردهای محتوایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
-
تعمیق و نشر ارزشهای انقلاب اسلامی بر پایه مکتب فکری و سیاسی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی
-
ترویج و اقامه احکام الهی، نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضایل انسانی بر پایه دین مداری و فرهنگ دینی
-
نقد مکاتب الحادی و انحرافی در عرصههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و مبارزه جدی با خرافات و موهومات
-
تبیین و تقویت فرهنگ مهدویت و نهضت انتظار و ترویج روح بیداری اسلامی
-
تبیین و تاکید بر مؤلفههای هویت ایرانی-اسلامی بر پایه میراث تمدنی، مشاهیر و مفاخر ایرانی و اسلامی
-
تقویت روحیه عزت، افتخار، خودباوری ملی، امیدواری و نشاط فردی و اجتماعی
-
تولی و تبرّی، تعمیق روحیه دشمن شناسی، ترویج فرهنگ ظلم ستیزی و استکبارستیزی
-
تبیین و ارائه الگوهای مطلوب حیات طیبه فردی-اجتماعی بر پایه معارف و آموزههای قرآن، پیامبر اعظم و اهل بیت
-
توجه و تاکید بر نقش بنیان خانواده و خانواده محوری در حیات فرهنگی جامعه و ممانعت از گسست نسلها
-
ترویج روحیه سلحشوری، فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت طلبی و ذلت ناپذیری
-
مبارزه با فساد و تبعیض و اصلاح فرهنگ نظام مدیریتی بر پایه عدالتخواهی و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر
-
افزایش و ارتقاء آگاهیهای عمومی و فرهنگ عمومی بر اساس تمدن فرهنگ ایرانی-اسلامیو اهتمام جدی به زبان فارسی
-
بازشناسی و بازتولید میراث، سنن و آداب و رسوم ایرانی در مناطق مختلف کشور اسلامی
-
ترویج و اشاعه روحیه کار و خلاقیت در راستای فرهنگ مطلوب تلاش وبرپایی
لازم به ذکر است، 14 ماده فوق که به عنوان راهبرد(استراتژی) محتوایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دربرگیرنده سیاستهای کلان نظام و همچنین رویکرد مکتبی آن میباشد، بدون واسطه منعکس کننده سند راهبردی و بالادستی تنظیم گشته و ابلاغ شده از سوی رهبری جمهوری اسلامی(ولایت مطلقه فقیه) با عنوان سند چشمانداز 1404 میباشد و بدون هیچ تغییری در راستای اجراء فرامین موجود و مندرج در آن سند قابل ارزیابی میباشد.
اولین نکته اساسی که پس از مطالعه این مواد به صورت کلی به چشم میخورد، رویکرد عمیق و بارز گزینشی در مورد حمایت از آثار فرهنگی و هنری میباشد. به یقین هیچ شاخهای از امور فرهنگی و هنری که در برگیرنده نگاه مکتبی مورد تصویب نظام نباشد به هیچ وجه دارای سندیت و یا مشروعیت از دید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت انتشار و حمایت نمیباشد. بدین ترتیب است که جامعه با سیاست شدید یکسانسازی فرهنگی و هنری مواجه بوده، هرگونه فعالیتی در زمینههای فرهنگی و هنری از جمله مراحل مختلف اخذ مجوز و نشر آثار هنری و یا فرهنگی منوط به تایید و تصویب کمیسیونها و شوراهای مربوطه در زیرمجموعه این وزارت میباشد. تایید و تصویب مذبور نیز با استفاده از شابلونهای از پیش تعیین گشته، توسط زیرمجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مقایسه آثار و تالیفات مورد بررسی با این شابلونها انجام میپذیرد. هر یک از مواد 14 گانه به عنوان استراتژی کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشک از منظر سیاست عمیق مهندسی فرهنگی حاکم بر ایران قابل ارزیابی میباشد. ماده یکم به عنوان اولین ماده مندرج تاکید بر “تعمیق و نشر ارزشهای انقلاب اسلامی” دارد. بکارگیری اصطلاحات و الفاظ بسیار کلی از جمله ادبیات معمول جمهوری اسلامی میباشد. مشخص نبودن جزئیات مفاهیم مذبور به عنوان “ارزشهای انقلاب اسلامی” و تاکید بر اینکه نظریات آیتالله خمینی به عنوان پشتوانه مکتبی این مفاهیم میباشد، نمونهای بارز مبنی بر ابهام موجود میباشد. این ابهام نه تنها در این ماده بلکه همانگونه که مشاهده خواهد گشت در تمامی اصول محتوایی قابل مشاهده میباشد. تفسیر به رای وابسته به زمان و مکان بر پایه تامین منافع نظام، دلیل اصلی وجود این ابهام میباشد. گذشته از این موارد رویکرد مکتبی نظام جمهوری اسلامی در مواجه با فرهنگ اجتماع در این ماده مشهود میباشد. 13 ماده دیگر نیز کم و بیش دارای این محتوا بوده و به صورت کلان در جهت تبیین به اصطلاح ارزشهای نظام شریعتی طراحی شده و اجرا میگردند. به عنوان نمونه مفاهیمی که نظام در صدد تبلیغ و نشر آنان بوده و به عنوان وظیفه و استراتژی وزارت تعریف کرده بدین قرار است. “ترویج و اقامه احکام الهی” و “نشر اخلاق اسلامی بر پایه دین و فرهنگ دینی” مندرج در ماده دوّم مستقیما بازگوکننده استراتژی بسیار خطرناک جمهوری اسلامی مبنی بر برپا نمودن حاکمیت شرع میباشد. نکته بسیار پراهمیت در این بین عدم وجود نامی از کشور ایران در این ماده و دیگر مواد همسان میباشد. زمانیکه صحبت از “ترویج و اقامه” و یا “نشر، تعمیق و اشاعه” و مفاهیمی از این دست به میان میآید، بیشک محدود به جغرافیای ایران نیست و در برگیرنده کل جهان است. رویکرد حاضر حاکی از تلاش و خواست بیپروای نظام جهت صدور انقلاب بر اساس ایدئولوژی و احکام شریعت شیعی-اسلامی بوده و نشاندهنده هدف غایی نظام مبنی بر تاسیس حکومت شریعتی اسلامی در کل جهان با در پیش گرفتن استراتژی توسعهطلبانه در ابعاد متعدد آن است. تنها مادهای که از این قاعده مستثنی است، ماده 3 میباشد. وزارت مذبور در ماده 3 تاکید به “نقد” و البته مبارزه با مکاتبی در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و هنری مینماید و در عین حال آن مکاتب را الحادی و انحرافی ارزیابی میکند.فیالواقع مکاتب و جریانات فکری خارج از محدوده اسلامی-شیعی دقیقا منظور ماده مورد نظر میباشد. جلوگیری از پلورالیزم فکری و هنری و همچنین مبارزه با آن به عنوان راهبردی محتوایی از جمله وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین گشته است.
از جمله مواد مهم، ماده چهارم میباشد که در برگیرنده مفاهیمی کلی و بسیار مبهم است. ایجاد مفاهیمی مانند “فرهنگ مهدویت” و “نهضت انتظار” در دوره نظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی شایع گشته است. تاکید بر “تبیین و تقویت” این مفاهیم و البته “ترویج روح بیداری اسلامی”،محتوی ماده 4 این راهبرد را تشکیل میدهد. اعتقاد به انتظار مهدی به عنوان رهبر و امامی که بر اساس اعتقادات شیعی نزدیک به هزار سال زنده بوده و غایب میباشد و انتظار و اعتقاد به بازگشت او بیشک اسکلت اصلی نظام فکری شیعی میباشد. نظام فکری که جمهوری اسلامی از پس انقلاب 1357 تا به اکنون نزدیک به چهل سال در صدد صدور آن به خارج از مرزهای کشور مخصوصا کشورهای همسایه میباشد. بدون شبهه یکی از ابزارهای اساسی رژیم اسلامی ایران جهت صدور این ایدئولوژی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میباشد.
مواد 5 و 6 این محتوی تاکید به حمایت و تبیین “مؤلفههای هویت ایرانی-اسلامی” و مفاهیمی باز کلّی مانند “عزت، افتخار، امیدواری” و… دارد. “تقویت خودباوری ملّی” نیز در ماده 6 از جمله اهداف تعیین گشته وزارت فرهنگ و ارشاد میباشد که در پایان این سرفصل بدان خواهم پرداخت.
ماده هفتم اشاره به “تعمیق روحیه دشمن شناسی” داشته و “استکبارستیزی” را نیز از راهبردهای اساسی وزارت برمیشمارد. یکی از مهمترین استراتژیهای نظام جمهوری اسلامی از بدو تشکیل حاکمیت دینی در ایران تزریق تفکر دشمن شناسی و در بیشتر موارد حداقل پس از جنگ ایران و عراق تولید و ارائه دشمن و یا دشمنان متعدد در داخل و خارج کشور و از پس آن ستیزه با آن به دلایل متعدد میباشد. دشمن و دشمنانی که از سوی رژیم اسلامی ایران برای مردم ایران تعریف و مشخص میگردند و در هر مقطع و پلاتفورمی تشویق به ستیزهجویی جدی با آنان میشود، از انواع و ابعاد مختلفی تشکیل میگردد. تنها دشمنی کهنظام اسلامی ایران در طول عمر نزدیک به چهل ساله خود به صورت آشکار و به شکل نظامی و خصمانه با آن روبهرو بوده بیشک کشور عراق بود. به غیر از آن جمهوری اسلامی ایران با هیچ کشوری به صورت نظامی برخوردی نداشته است، اما در همان جنگ ایران و عراق آنگونه وانمود میشد که کشور ایران تقریبا با نیمی از کشورهای جهان مخصوصا با ایالات متحده و کشورهای اروپایی در حال مخاصمهمیباشد. جنگ روانی به راه انداخته شده که تاریخی به اندازه عمر جمهوری اسلامی دارد تا به اکنون در کشور ایران ادامه داشته و ابعاد تازه و جدیدی به خود گرفته و به دیگر عرصهها از جمله سیاست و اقتصاد و بالاخص فرهنگ و هنر نیز تعمیم داده شده است. تولید مفاهیمی مانند “جنگ نرم”، “دفاع نرم”، تهاجم فرهنگی” و… در همین چهارچوب ایدئولوژیکی صورت گرفته است.
مفاهیم مندرج در هفت ماده بعدینیز کم و بیش از لحاظ کلی گویی و دیدگاه ایدئولوژیک با مفاهیم و اهداف مندرج در مواد فوق تفاوتی ندارد. به عنوان مثال در دو ماده 8 و 10 اشاره به ارائه الگوهای مطلوب (از منظر جمهوری اسلامی) فردی و اجتماعی با عنوان حیات طیبه میگردد. حیاتی که به عنوان چهارچوبی مشخص از معارف و آموزههای قرآن و پیغمبر اسلام و خانواده او(اهل بیت) استخراج گشته و در جامعه کنونی ایران از بدو تاسیس حکومت اسلامی به عنوان تنها چهارچوب مورد قبول از طرف نظام اسلامی نشر، تایید و حمایت میگردد. بیشک از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در بلند مدت خطرناکترین نوع یکسانسازی فرهنگی و اجتماعی را در ماده 8 شاهدیم. عدم تایید و فشار بیرویه با استفاده از ابزارهای موجود اجتماعی، سیاسی و مهمتر از همه اقتصادی به اقشاری که خارج از این چهارچوب تعریف میگردند به صورت رسمی در جمهوری اسلامی دنبال میشود. ماده 10 نیز تاکید بر ترویج مفاهیمی اسلامی- شیعی همچون شهادت طلبی و جهاد و ایثار میباشد.
ماده 11 نیز همچنین تاکید بر یکی از ارکان اساسی شریعت اسلامی یعنی “امر به معروف و نهی از منکر” دارد. نکته حائز اهمیت که در این ماده به چشم میخورد استفاده از این رکن اسلامی جهت مبارزه با فساد و تبعیض واصلاح فرهنگ مدیریتی میباشد. مبارزه با فساد و تبعیض و مفاهیمی از این دست و همچنین اصلاح نظام مدیریتی بیشک از وظایف وزارت و ارگانی که دست اندرکار امور فرهنگی میباشد نبوده و جای تامل بسیار دارد.
دو ماده مهم و اساسی 12 و 13 دارای اهمیت و جایگاه خاص در بین مواد 14 گانه میباشد و دارای اهمیت بسیار از لحاظ دیدگاه جمهوری اسلامی ایران به فرهنگها و ملل و زبانهای موجود در ایران میباشد. ماده 12 از دو بخش تشکیل یافته است. در بخش اول اشاره به “ارتقاء آگاهیهای عمومی و فرهنگ عمومی” البته “بر اساس تمدن فرهنگ ایرانی- اسلامی” داشته و از لحاظ مفهومی در نگاه نخست دارای تفاوت اساسی با مفاهیم مندرج در مواد پیش از خود ندارد. اما با مطالعه بخش دوم ماده 12، ماهیت “فرهنگ عمومی و آگاهیهای عمومی” بیشتر روشن میگردد. بخش دوم ماده مذکور تاکید به “اهتمام جدی به زبان فارسی” دارد. با در نظر گرفتن اینکه ایران کشوری کثیرالمله، چند فرهنگی و چند زبانیاست، تاکید بر اهتمامی “جدی” بر یکی از زبانها یعنی زبان فارسی، نشانه آشکار سیاست آسیمیلاسیون و یکسانسازی فرهنگی-زبانی موجود در ایران میباشد. ماده 13 نیز بر “بازشناسی میراث، سنن، آداب و رسوم ایرانی” تاکید دارد. از دیدگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عموما جمهوری اسلامی فرهنگ ایرانی و یا میراث ایرانی و… مترادف فرهنگ فارسی میباشد. زبان و آداب و سنن ملل غیرفارس در ایران به هیچ عنوان دارای هیچگونه رسمیت و مهمتر از همه حق ادامه حیات نمیباشد. سیاست یکسانسازی فرهنگی-زبانی که در حال حاضر در ایران از طرف جمهوری اسلامی ایران در حال اجرا میباشد، پس از تشکیل سلسله پهلوی در ایران در پیش گرفته شد و در دوران پهلوی اول و دوم ادامه یافته در زمان جمهوری اسلامی ایران نیز عینا در حال اجرا میباشد.
نگاه ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی از لحاظ مکتبی در عرصه فرهنگ و اجتماع به صورت بارز در 14 ماده فوق منعکس میباشد. اما همانطور که در سطور فوق نیز اشاره گشت مفاهیم مورد نظر بسیار کلی بوده و جهت درک اقدامات عملی وزارت مذبور بایستی علاوه بر اهداف و شرح وظایف رسمی که در بخش بعدی بدان خواهیم پرداخت، ارگانها و نهادهای زیرمجموعه وزارت و مهمتر ازآن مصوبات متعددی که هر یک از این نهادها در مقاطع مختلف موازی با وظایف خویش طرح و اجرا نمودهاند نیز بررسی گردد. بررسی اهداف و مشی ایدئولوژیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از مهمترین وزارتخانههای دست اندرکار امور فرهنگی کشور که دارای نهادها و ارگانهای زیرمجموعه بسیار با شرح وظایف مصوب خویش میباشد، همانگونه که دشوار مینماید به جهت درک نقش بسیار پر اهمیت آن در مهندسی فرهنگی و اجتماعی کشور در امتداد رویکرد مکتبی و سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی و زبانی دارای اهمیت و بسیار ضروری میباشد که در بخشهای بعدی این سلسله مقالات به صورت جزء به جزء بدان خواهیم پرداخت.
منابع:
-
سایت رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
-
بنیادی نائینی، علی. تاریخچه و سیر تحولات تشکیلاتی و ساختاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یکصد سال اخیر، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
ماناس چاملی- کارشناس مرکز مطالعاتی تبریز
قایناق: مرکز مطالعاتی تبریز