باید ریشه های ملی گرایی ارمنی که خشن و متعصب است را مورد بررسی قرار داد. اسناد روسیه تزاری نشان می دهند که ملی گرایی ارمنی، مخصوصاً از اوایل قرن ۱۹ میلادی از طرف غرب و روسیه تزاری گسترش یافته است. گسترش یافتن ملی گرایی ارمنی، به صورت موازی با پروژه های استفاده از ارامنه علیه ترکها اتفاق افتاده است. نشریات ارامنه و اسنادی که در آرشیوهای آن دوران وجود دارند، ریشه های متعصب و خشن ملی گرایی ارامنه را اثبات می کنند و به خوبی نشان می دهند که ملی گرایی ارمنی، آلت دست دیگران بوده است. ما به خوبی می بینیم که در آن دوران، تئوری های نژادپرستانه از طرف ملی گراهای ارمنی ارائه می شدند.
متن مصاحبه انجام شده به شرح زیر میباشد:
زدودن غبار از روی صفحات تاریخ، کاری لذت بخش و صد البته مشکل و طاقت فرسا است. هستند افراد بسیاری که در این زمینه قلم فرسایی می کنند و وقایع تاریخی را، آنگونه که هستند، به ما عرضه می کنند. بدون شک جنگ جهانی اول و وقایع رخ داده در قبل و بعد از آن، تاثیر عمیقی بر منطقه و تاریخ ما آذربایجانی ها گذاشته است.
محقق جوان ترکیه ای، محمت پرینچک فردی است که تمام وقت و انرژی خود را صرف تحقیق در مورد تاریخ منطقه می کند. وی علیرغم سن کمش، بیش از بیست عنوان کتاب در رابطه با وقایع جنگ جهانی اول و اتفاقات رخ داده در این جنگ دارد.
کتاب «گزارش اولین نخست وزیر ارمنستان به کنفرانس حزب داشناک» یکی از کتاب های ارزشمند محمت پرینچک است. پرینچک این کتاب را در سال ۲۰۰۶ زمانی که در کتابخانه مسکو مشغول تحقیق بود، یافته است. این کتاب شرح گزارش هوانس کاچازنونی، اولین نخست وزیر ارمنستان به کنفرانس حزب داشناک است که از دید تحقیق در مورد مساله ی ارمنی، اهمیت بسیاری دارد.
به بهانه چاپ کتاب «گزارش اولین نخست وزیر ارمنستان به کنفرانس حزب داشناک» در ایران، مصاحبه ای با محمت پرینچک انجام دادیم.
– در مورد تحقیقات و مطالعات خودتان در مورد مسئله ی ارمنی توضیحاتی برای ما ارائه بفرمائید.
۱۵ سال است در بسیاری از آرشیوهای دولتی مختلف روسیه در مورد مسئله ارمنی تحقیق می کنم. هم در آرشیوهای دوران تزار و هم در آرشیوهای دوران شوروی کار کردم. از آرشیوهای وزارت امور خارجه تا آرشیوهای ارتش، از آرشیوهای حزب کمونیست تا آرشیوهای کمینترن، در تمام نهادهای مهم تحقیقات انجام دادم. آرشیوهای دولت روسیه، از دید مسئله ارمنی مهم ترین منابع را به ما ارائه می دهد. خواه دولت تزار و خواه دولت شوروی، نزدیک ترین دولت های شاهد وقایع قبل و بعد سال ۱۹۱۵ میلادی می باشند. همچنین از روی این آرشیوها، می توان به اسنادی دست یافت که در آرشیوهای ارمنی موجود هستند و تنها پژوهشگران به این آرشیوها دسترسی دارند. ویژگی مشترک محتوای اسناد موجود در آرشیوهای دولت روس این است که تئوری های ترکیه را به طور قابل توجهی تأیید می کند و مسلماً آشکار می سازد که نسل کشی ارامنه یک دروغ بین المللی است. نتایج حاصل از این اسناد هم می تواند به این ترتیب بیان شود: این اسناد اثبات می کنند که بین سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۰، گروه های ارمنی در قفقاز جنوبی، آناتولی شرقی و در منطقه ی آدانا و ماراش (که کیلیکیا نامیده می شود)، سیاست قتل عام سیستماتیک را نسبت به ترک های ترکیه و ترک های آذربایجانی و کردها اعمال کرده اند. در دوران جنگ جهانی اول و بعد از آن، سیاست گروه های ارمنی در کشتار دسته جمعی قومی، باعث شد تا بین گروه های ارمنی و دولت ترک و مردم مسلمان (ترک ها و کردها با هم) جنگ ایجاد شود و قتل و کشتار متقابل بین طرفین آغاز گردد. به این ترتیب هر دو طرف در مقابل همدیگر به خشونت متوسل شده اند. مسئول کشتار ارمنی – مسلمان، امپریالیست های غربی و روسیه تزاری می باشد. دولت های بزرگ که می خواستند کشور عثمانی و آناتولی را بین خودشان تقسیم کنند، گروه های ملی گرای متعصب ارمنی را تحریک کردند و به سمت جنگ هدایت کردند. در این وضعیت، دولت عثمانی، حکومت مجلس کبیر ترکیه و مردم مسلمان اقدامات پیشگیرانه جنگی را اعمال کردند و با سرکوب شدید گروه های شورشی ارمنی، در یک جنگ صحیح و موجه شرکت کرده و از وطن خودشان دفاع کردند.
– روند تاریخی وقایع و اوضاع سیاسی – اجتماعی منطقه و دنیا قبل از جنگ جهانی اول چگونه بود؟
در روند منتهی به جنگ جهانی اول، دولت های امپریالیست تصمیم گرفته بودند کشور ترکیه را بین خودشان تقسیم کنند. حتی در مورد این موضوع، هم قبل از جنگ و هم در اثنای جنگ معاهده های مخفی زیادی بین خودشان امضا کرده بودند. به این ترتیب احتمال اینکه ترکیه از دایره جنگ بیرون بماند، وجود نداشت. چون که ترکیه، هدف جنگ بود. تمام دولت های شرکت کننده در جنگ جهانی اول، در یک جنگ امپریالیستی تقسیم {سرزمین} شرکت کرده بودند. در حالی که ترکیه این گونه نبود. ترکیه نه برای تقسیم سرزمین دیگران، بلکه برای جلوگیری از تقسیم شدن سرزمین های خود، به دفاع از وطن پرداخته بود.
– پس ترکیه فقط برای حفظ سرزمین های خود وارد جنگ شد؟
ترکیه مجبور بود که وارد جنگ شود. ترکیه گزینه دیگری نداشت. دولت های امپریالیست، طرح تقسیم ترکیه را در اذهان خود پرورده بودند. اقدامات حکومت عثمانی نزد انگلیس، فرانسه و روسیه نتیجه ای نداشت. ترکیه چه می خواست و چه نمی خواست، مجبور بود که وارد جنگ بشود. چون حتما برای تجزیه و تقسیم شدن، مورد حمله قرار می گرفت. بلی، ترکیه در کنار برخی اقدامات استثنائی و نادر، اساسا برای محافظت از سرزمین های خود وارد جنگ شد. قبل از شروع جنگ جهانی اول، یکی از مهم ترین ابزارهایی که در دست دولت های امپریالیستی برای طرح های تقسیم ترکیه وجود داشت، مسئله ارمنی بود. خیلی قبل تر از شروع جنگ، بر روی ارمنی های ترکیه، یک بازی بزرگ شکل گرفته بود. با آغاز جنگ، سرعت این بازی بزرگ، خیلی افزایش یافت.
– افکار عمومی دنیا امروزه بر این باور هستند که ترک های عثمانی عامل کشتار ارامنه هستند. آنها برای اثبات سخن خود از قانون تهجیری سخن می گویند که توسط دولت طلعت پاشا تصویب شده است. آیا این قانون تهجیر بود که راه را برای کشته شدن دسته جمعی ارامنه باز کرد؟
باید تصویب قانون تهجیر و اعمال آن از طرف حکومت عثمانی در سال ۱۹۱۵ را به عنوان یک عمل پیشگیرانه از جنگ به حساب آورد. این شیوه پیشگیری، جزئی از قانون است و امروز در معاهده ژنو در پروتکل الحاقی دوم و در ماده ی ۱۷ نوشته شده است. تهجیر، علیرغم برخی افراطی گرایی ها که از طرف سیاست مداران عثمانی مورد قبول بود، با قانون انطباق داشت. مخصوصاً آرشیوهای دولت روس به دو نقطه اساسی اشاره می کنند که نشان می دهند قانون تهجیر چه قدر بر روی دلایل صحیح و موجه، قرار گرفته است. اولی توده های گسترده ارمنی است که تحت هدایت داشناک ها، با دولت های امپریالیست غربی و روسیه تزاری همکاری می کردند و دومی، سیاست کشتار دسته جمعی مسلمانان که توسط واحدهای داوطلب ارمنی با هدف تغییر موازنه جمعیتی {منطقه} به نفع خودشان و ایجاد «ارمنستان بزرگ» پیگیری می شد. ما می بینیم که در مکاتبات انجام شده بین داشناک ها و مسئولان وقت دولت روسیه تزاری و دیدارهای آنها، در چارچوب طرح های اشغال ترکیه، دو وظیفه عمده بر روی دوش ارمنی ها گذاشته می شود. ارمنی ها در پشت جبهه، باید با ایجاد شورش و درگیری، ارتش ترکیه را تضعیف کنند. این وظیفه اول بود. وظیفه دوم هم این بود که واحدهای داوطلب ارمنی باید خط دفاع ارتش ترکیه را از هم می گسستند تا اشغال ارتش روسیه راحت تر انجام گیرد. تعداد بی شماری گزارش بین مسئولان روس و ارمنی در این مورد وجود دارد. ارمنی های ترکیه در بجا آوردن هر دو وظیفه، نقش اساسی بازی کردند. مسئله تنها به عملیات چند تروریست داشناک محدود نمی شود. توده های گسترده ارمنی، در ایجاد واحدهای داوطلب و آغاز شورش های بزرگ فعال بوده اند. آرشیوها، پر است از مدارکی که نشان می دهند ارمنی های ترکیه برای خدمت به ارتش روسیه تزاری و مبارزه با ترک ها، در قالب واحدهای داوطلب با مسئولین روس دیدار کرده اند. لیست نام هزاران نفر ارمنی که جزو اتباع ترکیه بودند، از روستائیان ساده گرفته تا دانشجویان دانشگاه و پزشکان، در آرشیوها موجود است. این اسناد برای نشان دادن ابعاد خطر، مهم هستند. چون این حرکات قبل از قانون تهجیر آغاز شده بودند.
– یعنی قبل از تصویب قانون تهجیر، شورش ارمنی ها آغاز شده بود؟
مطمعنا، برای اثبات این موضوع، اسناد زیادی در آرشیوهای روسی وجود دارد. من هم قسمت های مهم این اسناد را منتشر کردم. از طرف دیگر، صدها گزارشی که ژنرال ها و افسران ارتش تزار نوشته اند و صدها گزارش و تصمیمی که دادگاه های نظامی گرفته اند، نشان می دهند که در اثنای جنگ جهانی اول در مناطق اشغالی، واحدهای داوطلب ارمنی مردم مسلمان را وحشیانه قتل عام کرده و اموالشان را غارت کرده است. بنا بر این اسناد، این سیاست قتل عام و غارت اموال، به صورت سیستماتیک صورت می پذیرفته و با حس نفرت نژادپرستانه ای انجام می گرفته است. حتی فرماندهان روس که از گروه های ارمنی سواستفاده می کردند، در مقابل این جنایات، وحشت زده شده اند. تعداد زیادی از سربازان و افسران ارمنی، به این دلیل در دادگاه های نظامی محاکمه شده اند و به مجازات اعدام محکوم شده اند. همچنین شروع شدن این قتل عام ها و غارت ها، قبل از تصویب قانون تهجیر از اهمیت زیادی برخوردار است.
– کاچازنونی در گزارش خودش می گوید که ارمنی ها در دوران جنگ جهانی اول مانند یک اسباب بازی در دستان امپریالیست ها بازیچه شدند. به نظر شما منظور کاچازنونی از این سخن چیست؟ آیا ارمنی ها واقعاً بازیچه دست امپریالیست ها شدند؟
کاچازنونی، یکی از چهره های مهم در حرکات حزب داشناک و اولین نخست وزیر ارمنستان، در گزارشی که در آوریل سال ۱۹۲۳ به کنگره خارج از کشور حزب داشناک در بخارست می فرستد، شدیدا از دوران گذشته، انتقاد می کند و اعترافات قابل توجهی را ارائه می کند. وی مسئولیت رنج های ایجاد شده را به گردن حزب داشناک می گذارد. کاچازنونی، در پایان گزارشش می گوید که حزب داشناکسیون باید خودش را منحل اعلام کند و از فضای فعالیت سیاسی خارج شود. کاچازنونی {در گزارشش} می گوید که چگونه از طرف دولت های امپریالیست مورد سوءاستفاده قرار گرفتند، چگونه در آن دوران مغزشان هوایی شده بود و چگونه وعده های دولت های غربی را باور کرده بودند. کاچازنونی می گوید که در اصل نه با نام مردم ارمنی، بلکه برای طرح های امپریالیست ها فعالیت کرده اند، وی می گوید که چگونه مردم ارمنی را فدای این طرح ها کرده اند و می گوید چگونه دولت های امپریالیست، بعد از سوءاستفاده از مردم ارمنی، آنها را به کناری پرت کردند. در آرشیوهای تزار و شوروی، تعداد اسناد زیاد دیگری وجود دارد که این مشاهدات کاچازنونی را تأیید می کند. این رهبر ارمنی ها که کاملاً وقایع را از نزدیک دیده است، عواقب مضر همکاری با امپریالیست ها را با چشمان خودش دیده است. به تعبیر دیگر، بعد از خوردن سر به سنگ، اتفاقات گذشته را مورد بررسی قرار داده است. گزارش کاچازنونی و مشاهدات وی، برای دوران امروز نیز پر از درس های مهم است. هر نوع حرکت تجزیه طلبی در منطقه که با حمایت امپریالیسم انجام بگیرد، کل منطقه را به جنگی خونین سوق خواهد داد و کل مردم ساکن در منطقه را دچار ضرر و زیان شدیدی خواهد کرد. دولت های امپریالیست، به منافع هیچ کدام از گروه هایی که مورد سوءاستفاده قرار می دهند، اهمیت نمی دهند. {دولت های امپریالیست} بعد از اتمام کارشان، {این گروه ها را} به کناری پرت می کنند. از این رو، امروز هم باید ما وارد این بازی نشویم و مسائل منطقه را بدون آنکه به امپریالیست ها اجازه ی مداخله بدهیم، بین خودمان حل و فصل کنیم.
– امروزه پروپاگاندای ارامنه ادعا می کنند که تعداد ۱٫۵ میلیون نفر ارامنه در خلال جنگ جهانی اول کشته شده اند. آیا واقعاً این آمار می تواند صحیح باشد؟ آیا ۱٫۵ میلیون ارمنی در دوران جنگ جهانی اول زندگی می کردند؟
امکان ندارد که این تعداد انسان جان خود را از دست بدهند. چون که در زمان عثمانی این تعداد ارمنی اصلاً زندگی نمی کردند. تمام این ارقام با هدف تبلیغات سیاسی و پروپاگاندا ساخته شده است و هیچ گونه ارزش علمی ندارد. از طرف دیگر هم اسناد روسیه تزاری و هم اسناد شوروی، اثبات می کنند که جمعیت مسلمانان منطقه قبل از شروع تهجیر، بسیار بسیار بیشتر از جمعیت ارمنی منطقه بوده است. از این رو در سرزمینی که قرار بود ارمنستان بزرگ ایجاد شود، به ازای هر ارمنی، پنج نفر مسلمان وجود داشت. این موضوع نشان می دهد که تأسیس ارمنستان بزرگ در این منطقه، پایه و اساس منطقی نداشت.
– آسوری ها و ارامنه مهاجر به منطقه ی آذربایجان ایران با تحریک دولت های امپریالیستی و با هدف ایجاد ارمنستان بزرگ، در این منطقه با مردم محلی درگیر شده اند. در مورد ابعاد این درگیری ها در ترکیه و در دنیا آیا اطلاعات کافی وجود دارد؟
در آرشیو دولت روس، در مورد اتفاقات رخ داده در آذربایجان ایران هم اطلاعات و اسنادی وجود دارد. برخی از اینها را به عنوان مثال در مقاله ها و کتاب هایم منتشر کرده ام. می توانم در این مورد چند مثال بزنم. رهبر دینی کلیسای ارامنه کوورک، در تاریخ ۲ دسامبر سال ۱۹۱۵ به شاهزاده نیکولای نیکولایویچ، والی قفقاز حکومت روسیه تزاری تلگرافی ارسال می کند. در این تلگراف که از مرکز دینی ارامنه در اچمیازدین به تفلیس ارسال شده است، تلگراف دیگری از اسقف اعظم ادنبرجان هم موجود است: «وضعیت ارامنه در قره داغ وخیم است. خان های ایرانی از روش خشنی در قبال ارامنه استفاده می کنند. ارمنی ها را غارت می کنند. می کشند. ارمنی های وحشت زده به قفقاز و تبریز فرار می کنند.»
اسقف اعظم در ادامه از رهبر دینی کلیسای ارامنه کوورک، می خواهد تا برای حفاظت از ارامنه، از والی قفقاز بخواهد تا یا واحدهای قزاق حاضر در تبریز یا واحدهای داوطلب ارمنی حاضر در سلماس را مأمور محافظت از ارامنه بکند. این درخواست، از طریق تلگراف رهبر دینی کوورک، به والی قفقاز ارسال می شود. والی قفقاز دستور بررسی این وضعیت را صادر می کند. از این رو، از طرف فرماندهی ششم مناطق مرزی به ستاد ارتش قفقاز یک گزارش با مهر محرمانه ارسال می شود. در این گزارش که از طرف یک افسر زیر دست فرمانده نوشته شده است، تاریخ ۱۱ دسامبر سال ۱۹۱۵ حک شده است. در این گزارش نوشته شده است که در مورد جریانات گفته شده در بالا، از نیروهای واحد اردبیل و فرماندهان تیپ مرزی ۲۸ الیزابت پل سؤال شده است. فرماندهان هم در جواب خود می گویند که به دلیل نبود قدرت مرکزی، همه مردم ساکن در قره داغ از غارت ها رنج می برند. همچنین هیچ ظلم وستم خاصی نسبت به ارمنی ها وجود ندارد. حرکت ملی گرای ارمنی از یک طرف به دروغ و تزویر متوسل می شود و از طرف دیگر، برای عوض کردن تعادل جمعیتی منطقه به نفع خودشان و با هدف ایجاد ارمنستان بزرگ، مردم مسلمان را قتل عام کرده و اموالشان را غارت کرده است. مثال های این عمل را می توان در خاک ایران هم مشاهده کرد. تلگرافی که یک فرمانده روس در تاریخ ۱۵ فوریه سال ۱۹۱۵ در اثنای جنگ جهانی اول نوشته است، مثال خوبی برای این موضوع است. مسئولان روسیه تزاری که از ارمنی ها در جنگ جهانی اول حمایت می کردند و آنها را به انواع سلاح ها مسلح می کردند، حتی خودشان هم از اعمال و کرده های ارمنی ها ناراحت شده بودند.
سفیر ایران در راه سفر خود از ایران به قفقاز، در مورد غارت و چپاولی که مهاجران ارمنی ایرانی و واحدهای داوطلب ارمنی در شهر شوجا و شهر جلفا انجام داده اند و مخصوصاً ادارات دولتی مانند اداره پست و شرکت های ایران و هند – اروپا را هم بی نصیب نگذاشته اند، شکایت های خودش را بیان کرده است. در جریان این اتفاقات ۴ قزاق ایرانی از طرف ارمنی ها کشته شده و ۲ نفر از کارکنان پست و تعداد زیادی هم انسان غیرنظامی کشته شده اند. ۲ نفر از قزاق ها هم زخمی شده اند. متأسفانه باید گفت که اساس این شکایت ها در گزارش وئدنسکی کاملا تأیید می شود. وئدنسکی آثار جنایت ارمنی ها و مسیحیان سوریه که به سمت خوی حرکت می کردند را با چشمان خودش دیده است.
“این ارمنی ها و مسیحیان سوریه از طرف ما مسلح شده بودند. لطفاً {به ما بگوئید} از چه طریقی می توانیم از عاملان این غارت و چپاول، پیش گیری کنیم. چگونه می توانیم از خشم موجه و برحق مسلمانان ایران نسبت به این مهاجرانی که برای منطقه قفقاز بسیار مشکل ساز محسوب می شوند، جلوگیری کنیم؟ از چه طریقی می توانیم از تکرار این نوع حوادث در آینده که بازگشت ارامنه به وطنشان را غیرممکن می کند، جلوگیری کنیم؟ برای جلوگیری از غارت و چپاول دوباره ارمنی ها و واحدهای داوطلب، چه پیش گیری هایی تاکنون از طرف شما انجام گرفته و در آینده تصمیم دارید چه پیش گیری هایی را انجام دهید؟ لطفاً پیش بینی های خودتان را از طریق تلگراف به ما ارسال کنید. میشلایئوسکی”
– با توجه به کشتار مردم آذربایجان توسط دولت ارمنستان در خلال سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳ در جنگ قره باغ، به نظر شما مظلوم نمایی دولت ارمنستان امروزه چقدر قابل قبول است؟
باید ریشه های ملی گرایی ارمنی که خشن و متعصب است را مورد بررسی قرار داد. اسناد روسیه تزاری نشان می دهند که ملی گرایی ارمنی، مخصوصاً از اوایل قرن ۱۹ میلادی از طرف غرب و روسیه تزاری گسترش یافته است. گسترش یافتن ملی گرایی ارمنی، به صورت موازی با پروژه های استفاده از ارامنه علیه ترکها اتفاق افتاده است. نشریات ارامنه و اسنادی که در آرشیوهای آن دوران وجود دارند، ریشه های متعصب و خشن ملی گرایی ارامنه را اثبات می کنند و به خوبی نشان می دهند که ملی گرایی ارمنی، آلت دست دیگران بوده است. ما به خوبی می بینیم که در آن دوران، تئوری های نژادپرستانه از طرف ملی گراهای ارمنی ارائه می شدند. حزب داشناک در ارمنستان در بین سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰، سیاست کشتار دسته جمعی قومی را انجام داد. این سیاست کشتار دسته جمعی، حاصل همان تفکرات نژادپرستانه و خشن دوران جنگ جهانی اول بود که آن همه کشت و کشتار باورنکردنی را به وجود آورد. حتی داشناک ها نقشی که در جنگ جهانی اول بر عهده گرفته بودند را در جنگ جهانی دوم نیز بر عهده گرفتند. این بار در کنار آلمان هیتلری ایستادند. داشناک ها با ایجاد واحدهای داوطلب برای ارتش آلمان فاشیست، نسبت به مردم منطقه یک جنایت دیگر را مرتکب شدند. اتفاقات رخ داده در قره باغ هم دنباله ی همین جریان ها است.
– چرا در افکار عمومی دنیا، کشتار مردم آذربایجان توسط ارمنی ها وجود ندارد؟ چرا رسانه های دنیا از این اتفاق سخنی به میان نمی آورد؟
دولت های امپریالیست، هیچ موضوعی که منافع خودشان در آنجا وجود نداشته باشد، مطرح نمی کنند. رسانه های غربی دروغ «نسل کشی ارامنه» را تبلیغ می کند. اما رفتار آمریکا در عراق و افغانستان را نمی بیند. یا درام رخ داده در خوجالی را منعکس نمی کند.
– نظر شما در مورد وضعیت حقوقی و راه حل مسئله سرزمین های اشغال شده قره باغ و آواره شدن بیش از یک میلیون قربانی آذربایجانی چیست؟
قبل از همه باید گفت، ترکیه باید در این موضوع نقش فعال تری را بر عهده بگیرد. دوم اینکه باید جلوی مداخله ی امپریالیست ها در این مسئله گرفته شود. روسیه در حال حاضر خواهان حفظ وضعیت موجود قره باغ است. زیرا نگران این است که در صورت وقوع درگیری بین آذربایجان و ارمنستان، غرب در منطقه مداخله داشته باشد. مهم این است که نقشه های قدرت های امپریالیستی در مورد منطقه برداشته شوند. این موضوع باعث می شود تا روسیه در قضیه قره باغ نقش مثبت تری ایفا کند. از طرف دیگر، افزایش روابط بین ایران و آذربایجان هم مهم است. باید سه کشور ترکیه، روسیه و ایران بر اساس منافع منطقه ای {خودشان} گرد هم بیایند تا ارمنستان از سیاست اشغالگری خودش عقب نشینی بکند.
– آیا کشورهای درگیر در مسئله ارمنی، برای بررسی مسائل و حل اختلاف نظرها می توانند یک کمیسیون مشترک تاریخی ایجاد کنند؟ آیا این اراده در خود دولت ارمنستان وجود دارد که تمام مدارک خود را منتشر کند؟
البته که کمیسیون تاریخ باید ایجاد شود. فقط طرف ارمنستان به این نوع دعوت ها جوابی نمی دهد. در اصل این مسئله را نباید افراد سیاسی، بلکه مورخان و دانشمندان مورد بحث قرار دهند. آرشیوها در ترکیه باز است. هر شخصی از کشورهای خارجی می تواند در آرشیوهای ترکیه تحقیق بکند. ولی استفاده از آرشیوهای ارمنی و آرشیوهای حزب داشناک در شهر بوستون، از دید ترکیه، تقریباً بسیار کم است و یا اصلاً وجود ندارد.
– آقای محمت پرینچک، از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، ممنونم. من هم از شما تشکر می کنم. ممنونم.