اظهارات اخیر استاندار آزربایجان غربی در خصوص انکار ماهیت و اهمیت فجایع جیلولوق در این استان با واکنش گسترده مردم آزربایجان مواجه شد. به نحوی که علاوه بر واکنش نویسندگان و پژوهشگران آزربایجان و طیفهای وسیعی از مردم این خطه، امام جمعه اورمیه، هر سه نماینده اورمیه در مجلس شورای اسلامی، شهردار اورمیه و برخی از اعضای شورای شهر اورمیه هم نسبت به این اظهارات نسنجیده واکنش نشان دادند.
هرچند این اولین باری نیست که آقای شهریاری با موضعگیریهای جنجالی خود موجب تهییج افکار عمومی میگردد، لکن همزمانی اظهارات اخیر ایشان با اظهارات روحانی مبنی بر عزم دولت وی به انتقال آب دریای خزر به استان سمنان این ذهنیت را تقویت میکند که استاندار غیر بومی و تحمیلی دولت روحانی در آزربایجان غربی با اظهارات اخیر خویش به دنبال آن بوده که افکار عمومی آزربایجان را به سمتی که دولت روحانی و شخص وی میخواسته هدایت کند.
به بیان دیگر در شرایطی که کل نمایندگان استان اصفهان در واکنش به سخنان روحانی در خصوص انتقال آب دریای خزر به سمنان و عدم تخصیص بودجه لازم جهت رفع مشکل بیآبی در آن استان به صورت دسته جمعی استعفا دادند و در شرایطی که امام جمعه اصفهان ضمن حمایت کامل از اقدام نمایندگان آن استان، از آنها خواسته تا حصول نتیجه لازم همچنان بر خواسته خویش پافشاری کنند و در شرایطی که چند روزی است موضوع لایحه بودجه سال ۹۸ داغ شده است، شهریاری توانست افکار عمومی را از وضعیت اسفناک دریاچه اورمیه و شکلگیری فضای مطالباتی لازم برای فشار آوردن به نمایندگان آزربایجان در مجلس و همچنین فشار آوردن بر دولت روحانی منحرف نماید.
قصد من آن نیست که بگویم نباید به سخنان شهریاری پاسخ داده میشد. اتفاقاً میخواهم بگویم که اعتراض به اظهارات خلاف واقع وی هم لازم بود و هم حق مردم. حتی این حق مردم است که خواستار استعفا یا برکناری استاندار حاشیهساز آزربایجان غربی شوند. حتی سایر نمایندگان آزربایجان بالاخص نمایندگان خوی و سلماس هم باید به خاطر سکوتشان در قبال این مساله مورد مؤاخذه و سرزنش قرار گیرند. فراموش نکنیم که فجایع جیلولوق فقط مربوط به اورمیه نمیباشد و دامنه این جنایات به شهرهای خوی و سلماس هم کشیده شده بود.
پایان سخن اینکه اینجانب، در عین حمایت از واکنشهای گسترده علیه اظهارات شهریاری، بر این باورم که نباید اجازه دهیم استاندار منصوب دولت روحانی به آرزوی بزرگترش که انحراف افکار عمومی از موضوع دریاچه اورمیه میباشد نائل آید. بنابراین، لازم است با تمام توان بر دولت روحانی فشار آورد که چرا و با چه انگیزهای میخواهد کویرهای سمنان را آباد کند، در حالی که بهشت دریاچه اورمیه در حال جان باختن است؟
آیا در نظر ایشان استان سمنان چون زادگاه وی است بر دیگر استانهای کشور ارجحیت دارد؟ چرا نمایندگان آزربایجان در قبال این مساله سکوت پیشه کردهاند؟ آیا مشکل کم آبی و خشک شدن دریاچه اورمیه کم اهمیتتر از مشکل کم آبی در استان اصفهان میباشد؟ نمایندگان آزربایجان چه چیزی کم دارند که نمیتوانند مانند نمایندگان اصفهان به صورت دسته جمعی به این اقدام غیر عادلانه دولت اعتراض کنند؟