دستکاری مستندات تاریخی ادله‌ای برای حقانیت دیدگاه‌ها / ابراهیم ساوالان

دستکاری مستندات تاریخی ادله‌ای برای حقانیت دیدگاه‌ها / ابراهیم ساوالان
دکتر ولایتی که به آرشیوهای وزارت خارجه نیز دسترسی داشته، خوب می‌داند که نام آن منطقه حداقل ۴۰۰ سال عربستان بود و در سال ۱۳۰۲ خوزستان شد. ابراهیم ساوالان
دستکاری مستندات تاریخی ادله‌ای برای حقانیت دیدگاه‌ها ابراهیم ساوالان

هابرماس می‌گوید: از تاریخ نویسان خواسته می‌شود تا چیزی را که از عهده سیاستمداران برنیامد، انجام دهند. یعنی اینکه تعبیر مثبتی درباره‌ی گذشته بدست دهند که برای سیاست‌های محافظه‌کارانه فعلی مشروعیتی دست و پا کند ( یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی، ترجمه حسین بشیریه، ص ۲۲۱).

اینجا سیاسی‌هایی که نمی‌توانند در عرصه سیاست و واقعیت جامعه کاری از پیش ببرند، تاریخ نویسی می‌کنند تا با دستکاری مستندات تاریخی بتوانند ادله‌ای برای حقانیت دیدگاه‌های خود و انکار دیدگاه‌های دیگران دست و پا کنند.

برای مثال علی‌اکبر ولایتی بعد ترک دستگاه دیپلماسی ایران، تاریخ بازی کرده و سعی می‌کند این نکته را در اذهان مخاطبان بکارد که استفاده از لغت عربستان به استان خوزستان امروزی، محصول دهه‌ای اخیر و کار بعثی‌ها و ناسیونالیست‌های عرب است.

سیاسی‌هایی که نمی‌توانند در عرصه سیاست و واقعیت جامعه کاری از پیش ببرند، تاریخ نویسی می‌کنند تا با دستکاری مستندات تاریخی بتوانند ادله‌ای برای حقانیت دیدگاه‌های خود و انکار دیدگاه‌های دیگران دست و پا کنند.

ابراهیم ساوالان

 

دکتر ولایتی که به آرشیوهای وزارت خارجه نیز دسترسی داشته، خوب میداند که نام آن منطقه حداقل ۴۰۰ سال عربستان بود و در سال ۱۳۰۲ خوزستان شد. فقط میخواهد آنچه را که تحقق آن در عالم واقع سخت و ناممکن است، در تاریخ بدست آورد.

 

ابراهیم ساوالان


امثال عنایت رضا ازجمله سیاسیهای توّابی هستند که تلاش میکنند این ایده را که «جمعیت دو سوی آراز (ارس) به یک ملت تعلق دارند» از ذهن مردم بیرون برانند.

از آنجا که در عالم واقع، ساکنان دو سوی آراز دلبستگیهایی به یکدیگر دارند این افراد سراغ تاریخ میروند تا اثبات کنند که قسمت شمالی رود آراز در ادوار متمادی تاریخی، جزء آن منطقهای که آزربایجان نامیده شده ، نیست. از نظر آنها مناطق شمالی در دوره پیش از اسلام آلبانیا و دروه اسلامی آران بوده است.

 

هر هفته پنجاه‌هزار نفر در استادیوم تبریز فریاد می‌زنند «قارباغ بیزیمدیر بیزیم قالاجاق» این یعنی شکست پروژه جداسازی این منطقه از طریق دستکاری تاریخ در عالم واقع.

ابراهیم ساوالان

 

چنین محققانی خود میدانند که این منطقه در سال ۱۸۲۸ تقسیم شده است ونیز معترفند که دو سوی آراز از دورههای اشکانی، ساسانی، خزری، عباسی، سلجوقی وغالبا یک منطقه محسوب شده و باهم تعاملات فرهنگی داشتهاند و مهمتر آنکه در طول دوهزار سال در اغلب سلسلههای مختلف این منطقه بصورت یک واحد اداره شده است و از دوره ایلخانی، قاراقویونلو، آغقویونلو، صفوی، قاجاری مرکزیت سیاسی و اداری واحدی نیز داشتهاند که اکثرا شهر تبریز بوده است.

این زیست دوهزار ساله، در هویت مردم این منطقه، ادبیات و فرهنگ شفاهی آنها، سوگنامهها و ترانههایشان حس تعلق و مالکیت در خور توجهی نسبت به همدیگر بوجود آورده است که همان عالم واقع است و توابین به ستیز با آن برخواستهاند.

دویست سال است که این منطقه تحت دو حاکمیت جداگانه تزاریقاجاری، شورویپهلوی و جمهوری آزربایجانجمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند. طبعا این جدایی دویست ساله تفاوتهایی در نحوه نگرش و تعلقات و دلبستگی آنها بوجود آورده است، ولی تفاوت دویست ساله در برابر زیست مشترک دوهزار ساله روبنایی بیش نیست.

برای همین است که هر هفته پنجاههزار نفر در استادیوم تبریز فریاد میزنند «قارباغ بیزیمدیر بیزیم قالاجاق» این یعنی شکست پروژه جداسازی این منطقه از طریق دستکاری تاریخ در عالم واقع.

haray
ADMINISTRATOR
PROFILE

یازیلار

سون یازیلار

باش یازارلار

چوخ سئویلن لر

ویدیولار

  • https://carina.streamerr.co/stream/ozharay
  • Haray Radio