در اطراف هور العظیم جدال عظیمی بین منافع ملت و منافع دولت در جریان است. دقیق تر بگویم بین گندم ملت ونفت دولت.

دولت می خواهد مردم وگندم شان را زیر آب ببرد تا نفت اش را نجات دهد و مردم که می دانند تنها همین گندم است که راه به سفره هایشان می برد و نفت و عواید متعدد و منافع بی شمارش مال آنها نیست برای نجات خود و دسترنج شان مقاومت می کنند. مقاومتی مشروع در برابر سلب مستقیم حیات.

در چه دوره ای بعد از مشروطه و تشکیل دولت مدرن و حاکمیت دیوانسالاری، بین منافع ملت و دولت این همه واگرایی و انشقاق وجود داشت؟

خرج ملت و دولت از چه دوره ای از هم سوا شد؟

درکدام نظریه از نظریه های مدیریت دولتی، دوگانه ملت- دولت ، دوگانه ای متخاصم یا متعارض ، قلمداد شده است؟

رویه اتخاذ شده توسط دولت در مدیریت بحران سیلاب در خوزستان نه با آموزه های اسلام و تاکیدات نظام جمهوری اسلامی برای حفظ کرامت انسانی و اولویت بخشی به حفط جان انسان ها سازگار است ونه با میثاق های بی المللی حقوق مدنی .

در این رویه، انسان در ترازوی نفت توزین شده و شاهین ترازوی دولتمردان ِتکنوکراتِ نفت اندیش ، به جانب کفه نفت خم شده است. در این رویه، دولت از سیل خشن تر است.

دولتی که حتی حاضر است برای حفظ دکل های نفتی سیل بند های احداث شده توسط مردم را تخریب کند تا سیلاب به جای هور وارد کشتزارها و شهرها شود.

رویه اتخاذ شده توسط دولت در مدیریت بحران سیلاب در خوزستان نه با آموزه های اسلام و تاکیدات نظام جمهوری اسلامی برای حفظ کرامت انسانی و اولویت بخشی به حفط جان انسان ها سازگار است ونه با میثاق های بی المللی حقوق مدنی .

محمد دورقی

جنگی نابرابر بین دولت وسیل در یک طرف ومردم و دستهای خالی شان در طرف دیگر جریان است. مردم ناگزیرند هم با سیلاب طبیعت مقابله کنند و هم با سیلاب اجحاف دولت.

شاخص ها ی تصمیم گیری در مدیریت سیلاب استان خوزستان و بویژه مدیریت سیلاب حوضه رودخانه کرخه و هور العظیم شاخص هایی مبتنی بر حفظ نفت ومنافع دولت است تا حفظ حیات انسان وتامین منافع ملت.

نفتی که پیش از این هورالعظیم را بخاطرش خشک کردند و مردم ستمدیده خوزستان را دچار بلیه بزرگ ریزگردها نمودند این بار برای حفظ آن ، با بی مبالاتی تمام ، مردم را در معرض خشم سرکش سیلاب قرار می دهند و فردا، در صورت اقتضاء ، برای استمرار نفتخواری ِ از ما بهتران حتی حاضرند باد و آتش را هم به جان این مردم بی پناه بیاندازند تا بدینوسیله از همه عناصر اربعه برای ریشه کنی این قوم مزاحم و نجات نفت بهره برده باشند.

دولت ِ تکنوکرات های منعزل از مردم ومتفرعن در مقابل مردم آقای روحانی که در همه بحران ها نشان داده است اهمیتی به تعاریف میدانی و عملیاتی مردم از بحران نمی دهد. این بار هم به نظر متعادل و بینابینی مردم برای توزیع مخاطرات سیلاب بین هور و دیگر نواحی ممکن ، تن نداد.

شاخص ها ی تصمیم گیری در مدیریت سیلاب استان خوزستان و بویژه مدیریت سیلاب حوضه رودخانه کرخه و هور العظیم شاخص هایی مبتنی بر حفظ نفت ومنافع دولت است تا حفظ حیات انسان وتامین منافع ملت.

محمد دورقی

قطعات پازل حیرت انگیز هور خشک و منازل وکشتزارهای سیل گرفته نشان ازتناقض دولتی دارد که علیرغم ایمان به فرهنگ برد – برد در مذاکره با دیگران، همچنان به اتخاذ رویه برد –باخت با خودی ها اصرار می ورزد. برد بدون قید و شرط نفت و باخت بلامنازع گندم. نفت نجبا وگندم گمنامان.

ماوای طبیعی همه رودخانه های جهان یا تالاب است یا دریا اما در جبر جغرافیای روحانی ، رود ، راهی حیاط وحیات انسانها می گردد تا نفت –نقمت ما ونعمت دیگران– از گزند سیلاب در امان بماند.

حق حیات، بنیادی ترین حق انسانی ست. بر همین اساس است که حقوق دانان، دیگرحقوق پیش بینی شده در اسناد بین المللی حقوق بشر را متوقف بر حق حیات دانسته اند.

این حق، جز حقوق ذاتی انسان می باشد که همواره باید توسط قانون گذار و دولت مورد حمایت قرار گیرد و تضمین آن از تکالیف بدیهی دولت ها محسوب می شود.

توماس هابز فیلسوف سیاسی برجسته انگلیسی بر این اعتقادست که ” انسان بخاطر حفظ وحراست خویشتن تن به تشکیل دولت داد و آزادی های اولیه اش را که در فضای بی دولتی وحاکمیت از آن بهره مند بود کنار گذاشت“.

انتظار نداریم دولتی که مکلف به پاسداشت حقوق مردم و در راس آنها حق حیات است ، با نادیده گرفتن تمام این تکالیف، خود عاملی برای تهدید حیات باشد .

توقع داریم در محاسبات مالی و تراز نامه های سود و زیان دولتمردان ، جان انسان ها حداقل هم تراز دکل های نفتی به حساب آورده شود. 

هم استانی های ما در مجاورت هور العظیم وکرخه صدها سال است که به این طبیعت و وجوه گاهی خشنش خو کرده اند .آنها روش همزیستی با سیلاب را در دانشگاه بزرگ طبیعت آموخته و نیاز به اعمال نظر و کارشناسی “سبکباران ساحل ها ” ندارند.

اگرمسیر طبیعی سیلاب ها برای نجات دکل های نفتی تغییر داده نشود این مردم می توانند با خرمن خِرد و عصاره عقول با طبیعتی که از خیلی از تصمیم گیران دولتی رحیم تر است کنار بیایند.