تدریس زبان سمنانی در مدارس سمنان در حالی تصویب شد که با واکنش و موضعگیری خاصی مواجه نشد همانطور که رسمی شدن زبان گیلکی در جلسات شورای شهر رشت با هیچ اعتراضی روبرو نشده بود، در حالی که چنین مطالباتی از سوی تورکها وعربها با بدترین واکنشها همراه بوده و با انگ تجزیه طلبی روبرو میگردند و اخیرا نیز رسانهای شدن موضوع ترکی صحبت کردن در جلسات شورای شهر ارومیه، با واکنشهای سختی از سوی بسیاری از عوام و خواص جامعه فارسگرای ایران در فضای مجازی مواجه شد و در بسیاری از موارد با عنوان «پانترکیسم در ارومیه» از آن یاد شد.
اما چه تفاوتی بین زبانهای سمنانی و گیلکی با زبانهای تورکی و عربی است؟ آیا با ترک ستیزی در ایران آشنا هستید؟
تورکستیزی یکی از وجوه اصلی ناسیونالیسم بیمار ایرانی است که با آغاز سلسله پهلوی، بصورت جدی در ایران آغاز شد و برخی از نخبگان برای دریافت انعام از حکومت، تمام توان خود را در نشان دادن دشمنی خود با تورکها و زبان تورکی، بکار بستند. این فرآیند در دوران پهلوی دوم با شتاب بیشتری پیگیری شد و جمهوری اسلامی نیز همان سیاست را ادامه داده است.
عملههای سامانه تورکستیزی و ترویج اندیشههای فاشیستی و شوونیستی، نخبگان جامعه فارسگرای کشور بوده و میباشند. از یاد نبریم که گفتار و نوشتار روشنفکران و نخبگان جامعه در زمینه ترویج شوونیسم، نژادپرستی و فاشیسم، به مراتب هولناکتر از هر جنگ افزاری است.
روشنفکران ایدهآلها، اهداف و آرمانهای یک فرهنگ را شکل میدهند و به تفصیل بیان میکنند. روشنفکران در کتابها، سخنرانیها، موعظهها و برنامههای رادیویی باورهای فرهنگی را بنیان میگذارند. روشنفکران هستند که برایِ روزنامههای کثیرالانتشار مقاله مینویسند، اساتید دانشگاهها هستند؛ دانشگاههایی که آموزگاران و واعظان، سیاستمداران، و حقوقدانها، و دانشمندان، و فیزیکدانها را تعلیم میدهند.
برخی از عملههای سامانه تورک ستیزی در ایران عبارتند از: محمود افشار یزدی، عباس اقبال، علامه دهخدا، عارف قزوینی، غلامعلی رعدی آذرخشی، مجتبی مینوی، محمّدامین ادیب طوسی، سیدجواد طباطبائی، جمال الدّین فقیه، عبدالله مستوفی، علی مرشدیزاد، محمّد محیط طباطبایی، ذبیحالله صفا، جواد شیخالاسلامی، ناصح ناطق، عبدالحسین زرینکوب، عباس اقبال آشتیانی و …