چند روز پیش شاهد نشستی بودیم در استان آزربایجان غربی، در قلب آزربایجان شهر اورمیه. نشستی با استاندار اربیل و سایر مدیران اقلیم شمال عراق که بعد از ساقط گشتن صدام حسین توسط آمریکا با نام اقلیم کردستان عراق پا به عرصهی سیاست جهانی گذاشت تا یکی از پلانهای فراماسونری و نظم نوین جهانی برای خاورمیانه عملی گردد.
اما چگونه؟ با سیاست تجزیه کشورهای سوریه، تورکیه، عراق و ایران، باج گیری از آنان با ایجاد و پیشبرد مسئلهی کرد و تبلیغ برپایی دولتهای مستقل کوردی برای اکراد در این چهار کشور، با ایجاد و ساخت کردستان بزرگ از مدیترانه تا خلیج فارس…!
اما با ورود بهنگام ارتش تورکیه به سوریه و با عملیات های باریش پیناری (چشمه صلح) و فرات قالخانی (سپر فرات)، رسیدن به آبهای شرقی مدیترانه با حمایت آمریکا برای پ.ی.د و پ.ک.ک عقیم گذاشته شد.
اما در عراق با حملهی آمریکا در سال ۲۰۰۳ در دوران جرج دبلیو بوش دولت خودمختاری تحت عنوان اقلیم کردستان عراق برای کوردها از سوی آمریکا و اسرائیل پیشکش شده و بنوعی هدیه گردید. در این راستا خاک و قلعهی تورکمنهای عراق، یعنی کرکوک را نیز به این اقلیم هبه کردند.
هدف چه بود؟ هدف تضعیف دولت مرکزی عراق، و عنصر ملیتی عرب و تورک در بازیگری سیاسی و حاکمیت ملیِ عراق.
در تورکیه دولت کنونی اردوغان توانسته با آزادسازی حقوق ائتنیکی و مدنی کوردها حساب فعالیت های تروریستی را از مبارزات پارلمانتاریستی جدا سازد و سپس با ارتش مقتدر اش به مبارزه با تروریسم پ.ک.ک برود و اکنون این گروه را در حد متلاشی شدن به سوراخهایشان در کوههای قندیل فراری داده است.
اما در ایران نیز این طرح از یکصد سال پیش از دوران پهلوی اول اجرایی شده است. ایجاد خط حائل کوردی مابین آزربایجان ایران و کشورهای تورکیه و جمهوری آزربایجان از سیاستها و اهداف پنهان دولت پهلوی بود که توسط #محمد_علی_فروغی #فراماسونر #یهودی_الاصل با دیکتهی انگلیس سیاستگذاری و اجرایی شده بود و در طی زمان با وجود تغییر حکومتها و دولتها به جدیت دنبال شده است.
متاسفانه امروزه نیز این سیاست بصورت هدفمند و تحت عناوینی چون «اسکان سازی عشایر» دنبال میشود که نمونه بارز آن نیز در چندین سال اخیر اسکان عشایر سرحدات مرزی دشت بورآلان ماکو و آغری داغ در اراضی و روستاهای شهر پلدشت در مجاورت با جمهوری خودمختار نخجوان است. با روی کار آمدن دولت تدبیر در ایران، ایجاد #خط_حائل_کوردی در سرحدات آراز سرعت یافت و در دوره کنونی، یعنی در دولت سوپر انقلابیِ سید محرومان و با دستان وزیر سپاهی کشور و استانداران گماشته شده اش در آزربایجانغربی و سایر استانهای مرزی پشتیبانی میگردد.
در واقع اکنون نیز با دستان دولتهای مختلفهی جمهوری اسلامی این سیاست جهانی پیش برده میشود اما نه با هدف ایجاد و ساخت یک دولت کوردی برای اکراد ساکن در جغرافیای سیاسی ایران، بلکه برای ایجاد و ساخت یک خطِ حائل کوردی مابین نوار مرزی تورکیه و آزربایجانِ ایران.
با چه هدفی؟ برای خنثی سازی پتانسیل و از بین بردن خطرات بالقوهی دولت خواهی تورکان آزربایجان در ایران با ابزار ایجاد تغییرات دموگرافیک در این منطقه، با تغییر ساختار و ترکیب جمعیتی در استان آزربایجانغربی، با هدف کاستن از نفوس جمعیتی تورکان و افزودن به نفوس جمعیتی اکراد ساکن در این استان.
در اجرای این هدف شوم، سالها قبل، در دوران اقتدار رضاخان و بعد از کودتای انگلیسی رضاخانی، براندازی دولت تورک قاجار و حذف اقبال السلطنه ماکویی حاکم ماکو، غرب آزربایجان بصورت جدی کوردیزه شده است. سپس در دوران محمدرضاشاه پهلوی بعد از حل اختلافات موجود بین صدام حسین و حکومت پهلوی درباره قرارداد الجزایر. یعنی اکراد پناهنده و سکنی داده شده در ایران به عراق بازگردانده نشدند.
شاه سابق ایران از طایفه بارزانی ها و اکرادِ عراق با هدف ایجاد و در دست داشتن اهرم فشار، در مورد قرارداد مرزی الجزایر علیه دولت حزب بعثی عراق، حمایت مینمود. و بدین جهت بعد از حل این اختلافات، اکراد سکنی داده شده در خاکهای آزربایجانغربی ماندگار گشته و از سوی دولت وقت عمدا و قصدا بازگردانده نشدند.
یک بار دیگر نیز همین اقدام را ما در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانیِ ضد تورک، پدر معنوی اصلاح طلبان، و در دوران جنگ عراق و ایران شاهدیم. در آن دوران و تنها در یک بازهی زمانی ۷۰ هزار پناهنده کرد عراقی را نه در استانهای با اکثریت کوردنشین مانند کوردستان، کرمانشاه یا ایلام، بلکه در جنوب استان آزربایجان غربی با اکثریت بالای تورک نشین و در اطراف و خود شهر اورمیه اسکان دادند.! و اکنون نیز این نشست را بجای برگزاری در سنندج و کرمانشاه در اورمیه برگزار میکنند و استاندارهای کورد تبار برای یک استان تورک نشین انتخاب میکنند (استاندارهای سابق و کنونی آزربایجانغربی).
برای این نشست استانداران اربیل، کردستان و کرمانشاه را هدفدار به شهر اورمیه دعوت میکنند تا به اورمیه مرکزیت و ماهیتی کوردی داده باشند. چنانکه بارها رئیس جمهوران قبلی و سایر مسئولان عالی رتبه از واژه استان اورمیه که مورد استفاده و قبول گروههای تروریستی کوردی است استفاده کرده و میکنند. و حال که استاندار اربیل با سنجاق نمودن نقشه واهی کوردستان بزرگ به تمامیت ارضی ایرانِ اسلامی! دهن کجی میکند، از وزیر کشور و استانداران و نمایندگان مجلسِ حاضر در آن جلسه هیچ اعتراضی دیده نمیشود.
جناب آقای وحید جلالی نماینده اورمیه شما که رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هستید، و بارها به علییف خط و نشان در دفاع از تمامیت ارضی کشور می کشیدید، خب چرا در مورد گستاخی استاندار اربیل و وزیر کشورتان، لال گشته اید؟! شهر اورمیه و مردمان غیور آزربایجان شهردار صدیقِ همین شهر اورمیه یعنی مهدی باکری و براردش حمید باکری ها را بیخودی برای حفظ این خاک و وطن نداده است که عدهای مبلغین نقشههای گروههای تروریستی با چراغ سبز وزیر کشور به خون آنان و تمامی شهدایِ حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور دهن کجی نمایند.
در ختم کلام برای فرستادن پیام های سیاسی خود به اظهارات اخیرِ وزیر کشور تورکیه مبنی بر اسکان عناصر پ.ک.ک در ماکو و یا برای هر کشوری با هر هدفی، از روش ها و مکانهای دیگری استفاده کنید. چرا که ما در مسئله خاکِ وطن مان با هیچ احدالناسی در هر مقامی که باشد شوخی و تعارف نداریم. مگر میشود وزیر یک کشور نقشهی جعلی کوردستان بزرگ را در شهر اورمیه بر سینهی استاندار اربیل ببیند و متوجه ماهیت آن نشود و اعتراضی نکند؟؟!!
✍سعید مینائی