چرا نمی‌توان و نباید مرکز غیبی تبریز را مشروطه‌چی و آزادیخواه نامید؟ / قادر کیانی

چرا نمی‌توان و نباید مرکز غیبی تبریز را مشروطه‌چی و آزادیخواه نامید؟ / قادر کیانی
در علم سیاست، کشتن مخالف گام اول سیستم دیکتاتوری و استبدادی می‌باشد و مشروطه‌چی و آزادیخواه نامیدن سوسيال دمکرات‌ها (اجتماعیون عامیون)، اگر ناشی از اغراض ایدئولوژیک نباشد، از بی‌سوادی سیاسی فرد مذبور می‌باشد.قادر کیانی
چرا نمی‌توان و نباید مرکز غیبی تبریز را مشروطه‌چی و آزادیخواه نامید؟ قادر کیانی

سوسيال دمکرات‌ها (اجتماعیون عامیون)، به زبان امروزی کمونیست‌ها، که در ترکیب مرکز غیبی تبریز و به بهانه مشروطه‌خواهی، جنگی خونین علیه حکومت تورک قاجار راه انداخته بودند، به دروغ به مشروطه‌چی و آزادیخواه مشهور و نام‌بردار شده‌اند. آنان ضد مشروطه و ضد آزادی بودند. برای اثبات این ادعا چه استدلالی می‌توان اقامه کرد؟ گذشته از فاکت‌های عملی فراوان موجود به لحاظ نظری و تئوریک، دلایل محکمی نیز وجود دارد که مشروطه‌چی و آزادیخواه بودن کمونیست‌ها را سخت به زیر سوال می‌برند.

چرا نمی‌توان و نباید مرکز غیبی تبریز را مشروطه‌چی و آزادیخواه نامید؟ / قادر کیانی

 

اولاً بر اساس انگاره‌های ماتریالیسم تاریخی جوامع بشری از فرماسیون بی‌طبقه و فاقد مالکیت خصوصی ابزار تولید کمون اولیه شروع به حرکت کرده و بعد از طی فرماسیون‌های طبقاتی برده‌داری، فئودالیسم، کاپیتالیسم عاقبت به فرماسیون بی‌طبقۀ کمونیستی که مرحلۀ اول آن سوسيالیسم می‌باشد منتهی خواهند شد. این حرکت تاریخ جبری، تکاملی و مترقی می‌باشد. نیروهای همراه و همسو با حرکت تاریخ (بخوانید کمونیست‌ها) مترقی هستند و نیروهایی که مخالف و مقابل حرکت جبری تاریخ هستند، ارتجاعی و واپس‌گرا می‌باشند و باید نابود و حذف شوند.

راز کشتارهای بی‌محابانۀ کمونیست‌ها، از آن جمله در شوروی، چین، کره شمالی، چریک‌های فدایی خلق و ماهی سیاه کوچولو صمد در این نکته نهفته است. این نکته تدارک تمهیدی تئوریک است برای کشتار مخالفان. در عرصۀ سیاسی هر نیرو و فردی که در پی کشتار مخالف خویش باشد، وی را نمی‌توان و نباید آزادیخواه نامید.

 

گذشته از آن، گفتیم که کمونیست‌ها در پی دستیابی به اقتدار عالی سیاسی بودند تا بتوانند با الغای مالکیت خصوصی ابزار تولید، جامعه‌ای بدون طبقه و استثمار انسان از انسان، یعنی کمونیستی، تأسیس و مستقر سازند. بعد از بدست آوردن اقتدار عالی سیاسی حکومت مطلوب و مورد نظر آنان برای جلوگیری از قدرت‌یابی دوبارۀ طبقات استثمارگر تأسیس دیکتاتوری پرولتاریا می‌باشد. یعنی کمونیست‌ها در مرحلۀ اول (سوسيالیسم) در پی استقرار دیکتاتوری پرولتاریا هستند و در مرحله دوم (کمونیسم) در پی محو و نابودی همیشگی حکومت هستند. چون به زعم کمونیست‌ها حکومت کمیتۀ اجرایی طبقات استثمارگر است، پس با نابودی نظام طبقاتی، حکومت علت وجودی خود را از دست داده و نابود ابدی خواهد شد.

 

نکتۀ قابل تأمل این است که مشروطه‌خواهی و آزادیخواهی کمونیست‌ها و مرکز غیبی تبریز دروغی بیش نیست و آنان برای تأسیس جامعۀ کمونیستی در پی استقرار دیکتاتوری پرولتاریا بودند و برای‌شان حکومت موجود مشروطه یا استبدادی باشد فرقی ندارد. بر اساس انگاره‌های ماتریالیسم دیالکتیک هم می‌توان به آزادی‌خواهی دروغین کمونیست‌ها پرداخت. بر اساس اصول ماتریالیسم دیالکتیک ماده دائم در حال حرکت است. عامل حرکت ماده ستیز نیروهای متضاد درونی است.

تز آنتی تز را بوجود آورده، آنتی تز تز را نابود کرده و با بوجود آمدن سنتز به یک مرحلۀ رشد و تکامل نسبت به قبل می‌رسد. این قانون که در طبیعت و ماده جریان دارد را به جامعه هم تعمیم می‌دهند؛ یعنی کشتن مخالفان کمونیسم نه تنها مذموم نیست بلکه در راستای رشد و تکامل جامعه ضرورت عینی می‌باشد. در علم سیاست، کشتن مخالف گام اول سیستم دیکتاتوری و استبدادی می‌باشد و مشروطه‌چی و آزادیخواه نامیدن چنین افرادی، اگر ناشی از اغراض ایدئولوژیک نباشد، از بی‌سوادی سیاسی فرد مذبور می‌باشد.

haray
ADMINISTRATOR
PROFILE

یازیلار

سون یازیلار

باش یازارلار

چوخ سئویلن لر

ویدیولار

  • https://carina.streamerr.co/stream/ozharay
  • Haray Radio