گزارش مستند از ماهیت مجموعه ای به ظاهر رسانه ای؛
آذریها به کجا وابستهاند؟ هدفشان چیست؟ از ۲ ساعت تدریس زبان تورکی در برخی از مدارس، چرا اینقدر برآشفتهاند؟ تصمیم «نهادهای ذیصلاح حاکمیتی» را چطور پیشگویی میکنند؟
به گزارش آژانس خبری تبریزمن، چند روز پیش محسن هادی مستند ساز جوان آذربایجانی طی گزارشی طولانی در کانال تلگرامی خود پرده از افکار خطرناک مستتر در پس زمینه ذهنی مجموعه به ظاهر رسانه ای در شمالغرب کشور برداشت که خود را با عنوان “آذری ها” خطاب کرده و به ادعای خود نیروهای وطنخواهی هستند که قصد دارند در مورد خطرات امنیتی موجود برای ایران افشاگری کرده و در صورت لزوم به برخورد با خطرات امنیتی کذایی اقدام کنند.
واکنش مجموعه یاد شده پس از این گزارش مستند و مستدل محسن هادی که با تحلیل محتوای مجموعه مطالب انتشار یافته در طی بازه زمانی تقریبا طولانی در رسانه «آذری ها» به رشته تحریر درآمده است جالب بود. مجموعه یاد شده در اولین فرصت با یادآوری ترور تاریخی متین السلطنه مدیر روزنامه عصر تبریز سعی کرده است تا به زعم خود مستندساز آذربایجانی را به دلیل این گزارش مستند خود تهدید کند.
ماهیت مجموعه یاد شده را به قلم محسن هادی در ادامه بخوانید.
اشاره:هفته پیش استاندار آزربایجان شرقی خبرداد زبان تورکی در چندمدرسه استان ۲ ساعت در هفته تدریس میشود. سایت #آذریها این را « بازی خطرناک استاندار روی خطوط قرمز ملی» خواند و نوشت «دیر یا زود از سوی نهادهای ذیصلاح حاکمیتی متوقف خواهد شد».
آذریها به کجا وابستهاند؟ هدفشان چیست؟ از ۲ ساعت تدریس زبان ترکی در برخی از مدارس، چرا اینقدر برآشفتهاند؟ تصمیم «نهادهای ذیصلاح حاکمیتی» را چطور پیشگویی میکنند؟
این متن قسمت اول از سلسله یادداشتهایی است که دربارهی این گروه نوشتهام:
۱-مدتی پیش یکی از #آذریها نوشت: «رستگاری #کشور برایم بسی مهمتر از رستگاری روح است/#ماکیاول. برای حفظ وطن و سعادت ملت #هرکاری باید کرد به نام یا به ننگ. #انجمن_مجازات». پس از آن هم برای توییتهای خود که اغلب علیه تنوع قومی و تکثر فرهنگی است، گاهی از هشتگ #هرکاری استفاده میکند.
۲-مهمتر از آن که او کیست، این است که بدانیم منظور او چیست. «#هرکاری باید کرد» یعنی چه؟ مثلا چه کارهایی؟ انجمن مجازات چیست؟
این پرسشها را نگهدارید تا با افکار او بیشتر آشنا شویم؛ اینطوری میشود به پاسخهای عمیقتری رسید:
۳-به این توییت دقت کنید: « باوزیر ارشاد “غیرایرانی” فعلی، انتظام اجتماعی کشور در حال گسست است. توصیه به کارمندان زن برای پوشیدن لباس محلی در ادارات حرکتی ارتجاعی از مدرنیسم بسوی قهقرا و هرج و مرج است. ایشان ظاهرا ایران را با افغانستان اشتباه گرفته! اصلا مگر چنین مطالبهای وجود داشت؟»
۴-این توییت را پس از آنکه سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت «بانوان میتوانند با پوشش و لباس محلی در ادارات، دانشگاهها و مدارس حاضر شوند» و متعاقب آن در چند استان ازجمله هرمزگان و سیستان و بلوچستان کارمندان زن، از لباسهای زیبای محلی به جای مانتوهای تیره، استفاده کردند.
۵-این در واقع بخشی از طرح ملی حمایت از لباسهای محلی بود که به گفته معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، بهمنظور احیای هویت اقوام مختلف کشور اجرایی شد. زیبایی لباسهای محلی کارمندان زن، چشم این کاربر را چنان گرفته بود که دلش با یک توییت صاف نشد و درباره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توییت دیگری نوشت:
۶-« یک نفر که صد پشتش ایرانیه، نمیتونه عضو شورای شهر خودش بشه، اما یکی از افغانستان آمده شده وزیر فرهنگ این کشور. از وقتی وزیر فعلی آمده تعداد نشریات و کتابهای ضد ایرانی رشد چشمگیری کرده و ما در کشور خودمان احساس غریبی میکنیم. فقط مونده ایران مستعمره افغانستان بشه.»
۷- مگر لباسهای محلی چه خطری دارند که با آزادی استفاده از آنها «انتظام اجتماعی کشور در حال گسست» باشد؟ و اگر بر فرض صحت ادعای ایشان، جناب وزیر، افغانستانی باشد چه اشکالی دارد؟
این پرسشها را نیز نگهدارید تا توییت دیگری را از ایشان، بخوانیم:
۸-« #زبان_مادری مقدمه تجزیه بنگلادش از پاکستان شد. بنگالی ها با +صدمیلیون جمعیت پس از جدایی از پاکستان تنها ‘یک زبان رسمی’ برای قانون اساسی خود انتخاب کردند و زبان اقلیتها را غیر رسمی دانستند. همان کسانیکه روی چندزبانی تاکید داشتند و همان کسانیکه امروز بنامشان است. چرخه آشنایی نیست؟»
۹-یکی در جواب این توییت نوشته است: « مثالهای نقض برای استدلالتان فراوان است، از بلژیک سوئیس اتریش با ۳ و ۴ زبان تا آفریقای جنوبی هند و بولیوی با ۱۱ تا ۳۷ زبان رسمی، بنابراین آنچه پیشران تجزیه طلبی است نه زبان مادری که سطح توسعه نیافتگی مناطق و غالب بودن نگاه امنیتی است»
۱۰-ایشان جواب داده:« همسایههای ما مثل همسایههای سویس و بلژیک نیستند ما با تعدادی وحشی در طول تاریخ همسایه بودیم و هستیم»! نکات این مکالمه را داشته باشید: ۱-زبان مادری ۲-تجزیه ۳-چندزبانی ۴-سوییس و بلژیک ۵-همسایههای ما ۶-وحشی.
۱۱- اوکه لباس محلی زنان ایرانی را ارتجاع دانسته بود، همسایگان را هم وحشی میخواند که سوییس و بلژیک نیستند! بلژیک همان کشوری است که کنگو را اشغال کرد و مردم آنجا را برای غارت منابع معدنی، به بردگی گرفت. اگر کمکاری میکردند، دست و پاهای زنان و فرزندان را قطع و در صورت تکرار کمکاری، اعضای خانوادهی برده را با شمشیر از وسط دونیم تقسیم میکردند!
۱۲- پرونده این وحشیگری که بطور مستقیم تا اواسط قرن بیستم، یعنی چند دهه پیش، ادامه داشته و شمار قربانیانش را تا ۱۰ میلیون نفر تخمین میزنند، همچنان در افکار عمومی دنیا باز است و دولت بلژیک نه مسئولیت آن را پذیرفته و نه عذرخواهی کرده!
۱۳-میشود احتمال داد که منظور ایشان بلژیک امروز است نه گذشته؛ خب پس اگر چنین است چرا در باره همسایگان خود، گذشته را در گذشته، گذاشته و امروز را نبینیم که جز رژیم سعودی و امارات، همه با ایران در صلح و دوستیاند؟ و در مواردی کمک دست ما هستند در عبور از تحریمهای ظالمانه آمریکا.
۱۴-واقعا مشکل این آدم با همسایگان چیست که مینویسند: « ایران در روی زمین تنها یک #دشمن ذاتی دارد که موجودیتش را به نابودی ما پیوند زده؛ رژیم باکو که خود را #آذربایجان مینامند …»؟
۱۵-واقعا آزربایجان دشمن ذاتی ماست؟ پس چرا بینمان روابط دوستانه روبه رشد جاریست؟ اصلا دشمن ذاتی یعنی چه؟ چطور میشود دشمنیهای اسرائیل را ندیده گرفت و همسایهای را که علاوه بر منافع مشترک ژئواستراتژیک، اینهمه اشتراکات فرهنگی و تاریخی با ایران دارد، تنها دشمن ذاتی ایران دانست؟
۱۶-رضاضیاء ابراهیمی در کتاب «پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بی جاسازی» درباره ناسیونالیستهای ایرانی میگوید: «… از گزند نثر عصبانی آنها تنها اروپاییان و ایرانیان باستان جان به در میبرند. اروپاییان، علوم آنها، قوانین آنها، نظامهای حکومتی آنها و آداب اجتماعی آنها یکریز ستایش میشوند. آخوندزاده و کرمانی اداعا میکنند که حتی کودکان اروپایی از ایرانیان جلوترند زیرا اسیر خرافات اسلامی نیستند. (و این که اروپاییان هم خرافاتی دارند به سکوت برگزار میشود)»
۱۷-روزی که گروهی از عراق در قالب نیروهای مردمی حشدالشعبی، برای کمک به هموطنان سیل زده، با مجوز قانونی به ایران وارد شدند، همین آدم نوشت: «عراق از دوران بابل تا به امروز جغرافیای خشونت است که حتی برای امامان شیعه هم چیزی جز شکنجه نداشت. روزی خواهد رسید که رییس جمهور عراق دوباره قرار داد الجزایر را پاره کند و …»
۱۸- اینها چرا از دوستی ایران و عراق ناراحتند؟ دوستی ایران و عراق، کابوس آمریکا و متحدان اوست. کوبیدن بر طبل دشمنی در این شرایط، چه هدفی میتواند داشته باشد؟
۱۹-امبرتو اکو دربارهی فاشیسم میگوید «در فاشیسم ناب … تنها عناصری که میتوانند به یک «ملت» هویت دهند، دشمنان آن هستند. در عمق روانی یک همیشه فاشیست همواره یک توطئه، به احتمال فراوان، یک توطئه خارجی علیه ملت وجود دارد. پیروان فاشیسم باید پیوسته در حالتی از تنگنا و تهدید قرار داشته باشند. آسانترین راه در توضیح توطئه، دستاویز بیگانههراسی است. توطئه در ضمن باید دارای یک همدست داخلی نیز باشد». میخواهم بگویم فردی که این حرفها را نوشته، فاشیست است؟ نه، بعید است! شاید تعصب زیادی به ایران، او را اینگونه تندرو و تندخوکرده.
۲۰-او نویسنده روزنامه شرق، شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی و همکار مطالعاتی موسسه مطالعات تاریخ معاصر است. فعالیتهایش را با سایت #آذریها شروع کرده و حالا نیز نفر اصلی این گروه است که بنابر ادعای سایتشان میخواهد «به بسط و گسترش اندیشه ایران کمک نماید»!
۲۱-#آذریها در واقع نه یک سایت بلکه گروهی هستند که خلاصه حرفهایشان این است: آذربایجان ترک نیست. زبان ترکی وارداتی است، چند قرن پیش آنجازبان آذری رواج داشت که شاخهای از فارسی است. حالا نیز باید اینطور شود. ترکی از بین رفته و زبان مردم فارسی شود.
۲۲-این ایده انکار هویت و تغییر زبان، در دوره مشروطه مطرح و توسط پهلویها تقویت و به سیاست اجرایی تبدیل شد. همواره نیز مروجان و عاملانی داشته و در این دوران گروه #آذریها این نقش را به عهده گرفتهاند.
۲۳- #آذریها در یادداشتی درباره نامشان نوشتهاند:« اگر نگاهی ساده به الگوهای رفتار مردم آذربایجان داشته باشیم به هزاران نام خانوادگی یا پسوند «آذری» برخورد میکنیم. در مقابل نامهای خانوادگی مانند ترکزاد، ترکی، ترکاوغلو و… هرگز وجود نداشته است. آیا خود این واقعیت کوچک به قدر کافی گویا نیست؟» چرا به نظر من که گویاست!
۲۴-اصطلاح آذری پس از مشروطه برساخته شد تا پاسخ به یکی از تناقضهای ناسیونالیسم ایرانی بدهد که تنوع زبانی ایران را انکار و ملت را بر اساس یک زبان تعریف میکرد. چنانچه در آن دوره رایج بود، مثلازبان ۲۵ درصد مردم را به عنوان تک زبان ملت فرانسه شناخته و زبان باقی مردم را تغییر دادند.
۲۵-بر اساس همین تفکر، سیاست یکسانسازی زبانی در ایران اتخاذ شد، طوری که زبان ترکی از آذربایجان و دیگر مناطق ترکنشین و زبان عربی از خوزستان و حواشی خلیج فارس زدوده شود و همه مردم ایران به یک زبان سخن گویند. اسناد، مجلات و کتابهای تاریخ معاصر ایران پر است از نظریاتی که ایده دیگریسازی ترکها و ضرورت تغییر زبان آنها را ترویج میکرد.
به عنوان نمونه محمود افشار یزدی، در سال ۱۳۶۰در مقدمه کتاب « زبان دیرین آذربایجان ، نوشتهی منوچهر مرتضوی» مینویسد :«ترکی که اکنون در آذربایجان و زنجان تکلم میشود، خارجی است و به وسیله مهاجمان ترک سلجوقی و مغولان و تاتارها و ترکمنهای آق قویونلو و قره قویونلو به این نواحی تحمیل شده است».
۲۶-حبیب یغمایی نیز در سال ۱۳۳۶ در شماره ۱۰۹ نشریه «یغما»، در مقاله ای با عنوان «چند روز در زنجان» نوشته بود: «…تحول فرهنگی که ملایم با مقتضیات محلی باشد، بسیار ضرورت دارد. در این منطقه که زبان عمومی ترکی است تاسیس دبیرستانهای معظم گرانسگ تاثیری چندان ندارد، تا میتوان باید کودکستانها و دبستانهای چارکلاسه تاسیس کرد که اطفال فقط و فقط فارسی یاد بگیرند. به طفلی که با زبان فارسی مطلقا آشنایی ندارد درس آموختن چه سود؟ کودکستان و باز هم کودکستان، زبان فارسی و باز هم زبان فارسی. به نظر من قسمت عمده بودجه فرهنگ زنجان باید به مصرف تاسیس کودکستان و اعزام پرستاران فارسی زبان برسد».
۲۷-ایدهی حذف زبان تورکی و فارسیسازی مردم آزربایجان چقدر موفق بود، چه کسانی آن را ترویج میکردند و آثار این سیاست در ایران معاصر چه بود را در یادداشتهای دیگری دنبال و این پرسش را بررسی خواهم کرد که آیا واقعا ما ترک هستیم یا آذری؟ تفاوت این دو چیست؟ سیاست انکار چه نتایجی در کشورهای دیگر داشته؟
فعلا هرچه هست، در این مجموعه یادداشتها آن را به عنوان یک ایدهی سیاسی محترم شمرده و با مطالعه افکار و رفتار مروجان فعالش، میخواهم به عنوان مقدمه، شناخت اندیشه را از بروز و ظهور اجتماعی و سیاسیاش شروع کنم!
۲۸-این نویسنده آذریها ۶۵ سال پس از نشریهی یغما، در توییتر مینویسد: «بر اساس ماده ۲۹ دستورالعمل سیاست و ضوابط برنامه های صداوسیما:در تمامی شبکههای ملی،استانی و محلی باید کلیه برنامه های خردسال،کودک و نوجوان به زبان فارسی باشد. پخش برنامه کودک به هر زبان دیگر،جنایت در حق کودکان و اقدامی غیرقانونی است با قوانین جام جم هم در تضاد است».
۲۹-در توییتی دیگر در حمایت از طرح جنجالی آزمون بسندگی فارسی نوشته است: «ازمون #بسندگی_زبان_فارسی و افزایش دو ساله پیش دبستانی از خدمات اموزشی دولت به شهروندان است و در چارچوب طرح «#حقوق_شهروندی»بسیار خوب.اما مشکل اصلی ما،شبکه های استانی هستند که حریم زبان #ملی را این چنین تنگ و تار کرده اند.باید فکری هم به حال برخی شبکه های استانی کرد.»
۳۰-چیستی طرح بسندگی زبان فارسی بماند برای یادداشتی دیگر، همینقدر بگویم که مدل امروزی پیشنهاد مجله یغماست برای اینکه «اطفال فقط و فقط فارسی یاد بگیرند»
اما نکتهی جالب این توییت مشکل اصلی آذریهاست با شبکههای استانی که یکی از مخاطبانش در این باره توضیح میخواهد و این پاسخ را میگیرد: « برخی ازبزنامه های استانی شبکه های سنندج و سهند با برنامه شبکههای تجزیهطلب پهلو می زند و حتی بدتر است، به دلایلی در تویتر مجال توضیح بیشتر نیست اما، ما این بساط رو جمع خواهیم کرد.»
۳۱-اگر تاحالا شبکهی استانی سهند یا سنندج را دیده باشید، این ادعا برایتان بسیار جالب آمده و سوال خواهید کرد مگر در این شبکهها چه پخش میشود که آذریها میگویند «ما این بساط رو جمع خواهیم کرد»؟
همکار دیگر ایشان که جزو نویسندگان #آذریها و از فعالترین کاربران آنها در توییتر است، در این باره یک قرینه به ما میدهد: « داشتم اخبار ٢٣ #شبکه_سهند (شبکه استانی آذربایجان شرقی) رو نگاه میکردم یه واژههایی رو به کار میبرد که در بین مردم آذری زبان به هیچ وجه استفاده نمیشه، مثلا دو ساعت فکر کردم تا فهمیدم «ایچری تولید» یعنی تولید داخلی! این واژهسازیها چه معنایی داره؟ میخواین دل پانترکها رو شاد کنید؟»
۳۲-اینها شبکههای استانی را تجزیهطلب و پانتورک میدانند چون برای کلمه تولید داخلی، از معادل تورکی استفاده کرده است. به همین روال، هرکس از زبان مادری یا حتی مفاهیم عامتری چون انتقاد از مرکزگرایی حرف میزند را تجزیه طلب میدانند.
۳۳-این مهم نیست که چرا اینقدر تنگ نظرانه نگاه میکنند و در انتقاد بسیار تند و تیزند، اینها فیالواقع بد نیست و میتواند به گفتوگو منجر شود، همه یکسان نیستند، بعضی آرام و بعضی نظراتشان را تند و آتشین مطرح میکنند، مهم این است که نظرات خود را چگونه میخواهند عملی کنند؟
۳۴-نشانههایش در توییت ابتدای متن واضح بود: #انجمن_مجازات. او چند ماه بعد ازین توییت، برای مردم تعیین تکلیف کرده و مینویسد مردم باید این انجمن را به مثابه دستی تلقی کنند که آمده ریشه جاسوسی و وطن فروشی را از ایران برکند!
۳۵- این کاربر از کدام انجمن حرف میزند؟ آیا واقعا چنین انجمنی وجود دارد؟ به واژهها دقت کنید: «دستی … که آمده»! این دست کو؟ از کجا آمده؟ قرار است وطن فروشی و جاسوسی را چگونه تشخیص دهد و با رای کدام دادگاه انتقام بگیرد؟ اگر پای دادگاه و تشکیلاتی در میان است، پس چرا میگوید #هرکاری؟
نکند او دچار زمانپریشی شده و فکر میکند #انجمن_مجازات دوران مشروطه همچنان فعال است؟ یا به فکر فعال کردن چنین گروهی افتاده؟
انجمن مجازات یک گروه میهن پرست افراطی بودند که در اواخر دوره قاجار، در سالهای جنگ جهانی اول که ایران زیر سلطه خارجی قرار داشت اقدام به ترور افرادی میکردند که به تشخیص خودشان ایادی بیگانه بودند.
۳۶-آنها ابتدا رئیس انبار غله را با اتهام فساد مالی و رفتآمد به سفارت انگلیس ترور کردند. سپس در یک تصفیه درون سازمانی، یکی از اعضای خود را کشتند. قربانی سومشان یک روزنامهنگار بود به نام متینالسلطنه که روزنامه عصر جدید را مدیریت میکرد. جرم این چه بود؟ محکوم کردن ترور اول و درخواست مقابله با #انجمن_مجازات و توقف ترور!
۳۷- #انجمن_مجازات در دو سالی که فعال بود در کشور فضای رعب و وحشت ایجاد کرد. همه خود را در معرض تهدید و سوءقصد آنها میدیدند. چون بر اساس خط مشی مشخصی عمل نمیکردند که تنها یک قشر و افراد خاص را هدفگیری کنند. هر کس را که کمیته خاطی و وابسته با اجنبی یا مخالف خود میپنداشت حکم بر مجازات وی صادر کرده و توسط عوامل خود وی را به قتل میرساند.
۳۸- #انجمن_مجازات را میرزا ابراهیمخان منشیزاده تشکیل داده بود که بعدها پسرش، داوود منشی زاده، در آلمان به حزب نازی پیوست پس از شکست هیتلر، به ایران برگشته و #حزب_سومکا را با افکار ناسیونالیستی تشکیل داد و در کودتای ۲۸مرداد به نفع پهلویها ایفای نقش کرد!
۳۹- داستان این گروه تروریستی دستمایه یک فیلم سینمایی با نام کمیته مجازات ساخته علی حاتمی شد که خلاصهای از سریال هزاردستان است و بنیانگذار #آذریها علاقه زیادی به آن دارد و مینویسد: « باید همه مردم علاقهمند به بقای #ایران عزیز این انجمن را به مثابه دستی که از آستین منتقم ملت بیرون آمده تا ریشه جاسوسی و وطن فروشی را از ایران برکند تلقی کنند».نمایشگر ویدیو
۰۰:۰۰۰۰:۴۲
۴۰-چون به نظر او « فعالان قومی در ایران احتمالا بدون استثنا #ستون_پنجم دشمن بوده و هستند و در زمان #جنگ با دشمن همکاری میکنند که جرم بزرگی است. این تجربه بارها تکرار شده است. چه بایدکرد: فقط امیدوار به دولت نباشیم که به هنگام حضور داشته باشد.صیانت از کیان کشور وظیفه مردم هم هست. نمیتوانیم اجازه دهیم ستونپنجم براحتی کف کشتی را سوراخ کنند. در موارد مشکوک،مطابق قانون اساسی، خودتان«برخورد»کنید. گاهی اوقات یکمیهن پرست میتواندو باید بگوید: #دولت_منم»