۱۰- تعاریف غلط واژه ها و ایجاد تضاد:
مهران بهاری کسی استکه با تفکیک تورکچولوک از آزربایجانچیلیق (تورک گرایی و آزربایجانگرایی)، استقلال خواهی آزربایجانیها را به ضرر تورکچولوک میداند. در صورتیکه آزربایجانچیلیق عین تورکچولوک است چرا که بیش از ۹۵ درصد از اهالی آزربایجان در ۹ استان تقسیم شده بعلاوه چند شهر آزربایجانی ضمیمه شده در استانهای دیگر، تورک هستند. آزربایجان مستقل و قدرتمند با اکثریت مطلق تورک نه تنها سبب قویتر شدن تورکچولوک در وطنمان آزربایجان، بلکه به قویتر شدن تورکچولوک فراتراز مرزهای آزربایجان نیز خواهد شد.
۱۱- تلاش برای انحراف گفتمان هویت طلبی:
م. ب کسی استکه با سوء استفاده از گفتمان جهانشمول و بحق حفظ و دفاع از هویت ملی، سعی در تبدیل هویت تورکی طبیعی (تورکچولوک) به هویت تورکی ایدولوژیک (تورکچولوک تهاجمی) نموده تا گفتمان مخرب و راسیستی را که به فاشیست میانجامد وارد حرکت ملی بکند. ازجمله رودرو قرار دادن ملت تورک آزربایجان با ملت فارس و کورد و غیره. در صورتیکه حرکت ملی بر علیه هیچ ملتی نیست و مبارزه فقط با راسیسم و اشغالگری رژیم اقلیت فارس و ادعاهای ارضی گروهای تروریستی کوردی است.
از طرفی، درک غلط بودن تبلیغ ناسیونالیسم کور کار چندان دشواری نیست. عملکرد ناسیونالیسم کور و تهاجمی فارس تحت عناوین مستتر «ایرانیت»، نژاد آریایی و باستانگرایی و در اصل فارس گرایی تهاجمی (فارسچیلق تهاجمی)، رویای ایران بزرگ از سمرقند تا بحرین و مدیترانه، یعنی اشغال گری و سلطه طلبی، بلایی که بر سر ملت تورک آزربایجان و سایر ملل آورده است را مثلاً م. بهاری میخواهد (البته بدروغ) با ناسیونالیسم کور و تورکچولوک تهاجمی، تحت حاکمیت تورکان ایران بر سر فارسها و سایر ملل بیاورد. خوشبختانه چنین تفکر فاشیستی هرگز در حرکت ملی دموکراتیک آزربایجان مورد بحث هم نبوده است.
در حرکت ملی مفهوم تورکچولوک دفاع از هویت تورکی و بوزقورد نماد مقاومت در برابر اشغالگران است. تعاریف وارونه و برچسبهای منفی به مبارزین ملی نمی چسبد. چرا که حرکت ملی ذاتاً یک حرکت انسانی است و برای کسب حقوق پایمال شده انسانهاست که بصورت مدنی نیز پیش میرود. طبق موازین بین المللی حق طلبانه است و فردای استقلال نه بدنبال انتقام گیری و دیکتاتوری بلکه بدنبال تضمین حقوق برابر برای همه از جمله اقلیتهای اتنیکی موجود در آززبایجان مستقل خواهد بود. اساس روابط با ملل همسایه بر محور دوستی و منافع متقابل خواهد بود.
۱۲- تشویق به سکوت در اعتراضات علیه رژیم:
م. ب کسی استکه در هیچ مقطعی علیه رژیم اقلیت فارس، نهادهای سرکوبگر اطلاعات سپاه، سران سه قوه و شخص سید علی خامنه ای رهبر جنایتکاران ایران که دستش بخون فرزندان ملل در ایران، عراق، افغانستان، سوریه، لبنان، یمن و اروپا و سایر آغشته است حتی در حد یک جمله در محکومیتش ننوشته است. تنها در لابلای نوشته های تخریبی اش برای رد گم کردن، مثلاً در مورد تحمیل زبان فارسی و ممنوعیت زبان تورکی در ایران، با تلطیف خاصی بعنوان یکی از عوامل تبعیض زبانی، فقط اشاره ای به «دولت ایران» میکند نه رژیم فاشیستی آخوندی!
بنابراین، م. بهاری هدفش منحرف کردن حرکت ملی آذربایجان از مبارزه با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی است که مانع اصلی برای رهایی از استعمار داخلی و فاشیسم حاکم است. طرفدار سکوت آزربایجان در راستای حفظ وضع موجود و تحکیم رژیم اقلیت فارس است. و با تبلیغات مسموم خود مشغول سنگ اندازی در هماهنگی ملل در ضربه زدن به رژیمی است که در کنار اشغالگری- ستم ملی، جنایات و بی عدالتیها، سرکوب زنان، کارگران، کارمندان، دانشجویان و اقلیتهای مذهبی و هر آنکه در مقابل جور و ستم، فساد و دیکتاتوری آن بایستد رحم نمیکند.
۱۳- سیاه نمایی هر آنچه تبلور قدرت در حرکت ملی آزربایجان است:
م.ب کسی استکه هر روز در فضای مجازی با اسم های جذاب اما جعلی زهرهای چرکین خود را به حرکت ملی آزربایجان میریزد:
الف- سیاه نمایی وطن و سرزمین تاریخی ملت آرزبایجان جنوبی بعنوان هسته اصلی حرکت ملی، بقصد ایجاد تفرقه با آزربایجانیهای ساکن در شهرهای مرکزی فارس نشین.
ب- سیاه نمایی تبریز پایتخت تاریخی آزربایجان بقصد ایجاد تفرقه با شهرهای مختلف از جمله اورمیه، اردبیل و زنگان و…
پ- سیاه نمایی اسطوره ها و قهرمانان ملی از جمله بابک، نسیمی، ممد امین رسولزاده، ستارخان، باقرخان، شیخ محمد خیابانی، سید ج. پیشه وری، شهریار، صمد بهرنگی و سایر اسطورها و مبارزین ملی.
ت- سیاه نمایی پیشروان کنونی حرکت ملی، فعالین ملی شناخته شده و تبدیل اختلافات نظری به دشمنی بین استقلال طلبان و فدرالیستها، بین فعالین چپ ملی با فعالین راست ملی.
ث- ورود به اعتقادات مذهبی مردم با برجسته کردن اختلافات نظری بین سکتهای مختلف اسلام (امامی-علوی-سنی) بجای پرداختن به نقش مخرب اسلام سیاسی شعوبیه فارس حاکم.
۱۴- انحراف مرکز ثقل تفکر حرکت ملی:
م.ب کسی استکه در صدد انحراف مرکز ثقل تفکر حرکت ملی از سیستم تفکر آزربایجان مرکز« آزربایجان مرکزلی دوٌشوٌنجه سیستمی» به سیستم تفکر ایران مرکز(فارس مرکز) میباشد. یعنی دشمنی با حق تعیین شرنوشت، تشکیل حکومت ملی و استقلال ملت تورک آزربایجان جنوبی. در ظاهر خود را حامی کسب حقوق تورکان ایران نشان میدهد اما در باطن هیزم بیار معرکه برای استحاله تورکها در سیستم متمرکز و فاشیستی پان فارسیسم است.*۵
۱۵- تعاریف مبالغه آمیز از حکمرانی تورکان در ایران:
م. ب کسی استکه سعی در تطهیر مظالم دولتها و خاندان تورک برعلیه تمام اقشار تورک و اقلیتهای قومی و مذهبی و.. دارد. هرجا سخن از شاهان تورک میرود انگار صفت های دیکتاتور، قبله عالم، ضل الله و ارباب… و اجرای احکام شنیع و ترور و حذف فیزیکی مخالفان و رقبای سیاسی خود، هیچگونه سنخیتی با ماهیت این پادشاهان ندارد. انگار که حاکمان تورک همه دموکرات، عادل و نمونه بودند و برای رفاه ملت خود خدمات شایان کرده و در دوره آنها اکتشافات و اختراعات بی نظیر و تاثیر پذیری به جهانیان عرضه شده است.
اما با کتمان حقیقت نمیتوان برای همیشه خود را گول زد. و برای درک آن لازم نیست به گذشته خیلی دور برویم تنها با مرور دوره ۳۰ سال اخر حکومت قاجار براحتی متوجه ماهیت استبدادی حاکمان تورک خواهیم شد. از جمله سرکوب مخالفان سیاسی، اقلیتهای قومی و مذهبی، ستم طبقاتی و جنسی، فساد و ضعف مدیریت، همینطور خود فروختگی به روسیه و انگلیس بحدی بوده استکه مردم تورک آزربایجانی پیشرو مخالفت با دیکتاتوری و استبداد رژیم قاجار شدند و در سقوط دولت تورک قاجار نقش عمده ای ایفا کردند.
انقلاب مشروطیت و قیام خیابانی بر علیه رژیم سرکوبگر تورک قاجار بوده است. خلاصه اینکه از ماست که بر ماست و حقیقت تلخ این استکه پدران ما بازی را بد جوری باختند و سرنوشت ملت خود را دو دستی به رقیب در کمین نشسته یعنی سیاستمداران فارس تقدیم کردند و گناهش را سر این و آن انداختند. مثل باستان گرایان فارس که تا به امروز شکستهای خود از یونان و اعراب و تورکان و… را قبول نمیکنند.
سیاسیون و روشنفکران سابق ما نیز، شکست خود را در مناقشه و مذاکره سیاسی بموقع قبول نکردند تا بلافاصله بفکر چاره جویی بیافتند. اما ملت و سیاسیون ژاپن و آلمان شکست خود را بموقع قبول کردند و وطن خرابه خود را تبدیل به پیشرفته ترین کشورهای دنیا کردند. با اینحال، خوشبختانه در سی سال گذشته مسیر عوض شده و روشنفکر آزربایجانی به علل واقعی شکست سیاسیون گذشته خود پی برده است.
با قبول اشتباهات تاریخی، بنیان حرکت ملی نوین را بر پایه بازخوانی تاریخ حکمرانی هزار ساله، درس گرفتن از تاریخ تلخ یکصد ساله اخیر و پرهیز از تکرار اشتباهات گذشته و مماشات با دشمن، با چشمان باز و اراده ای قوی، پای در میدان مبارزه گذاشتته اند. روشنفکران و فعالان سیاسی امروز با دوری از مبالغه های بیجا، بصورت واقع گرایانه با تاکید بر هویت تورکی و زبان تورکی و تواناییهای واقعی و بلقوه بیش از ۳۵ میلیون تورک آزبایجانی حرکت ملی را هدایت میکنند. *۶
۱۶- وطن تراشی مصنوعی:
م.ب کسی استکه در صدد قالب کردن ا.ی.ر.ا.ن بعنوان وطن مصنوعی برای ملت تورک آزربایجان است. البته این وطن تراشی همراه با اعمال خشونت و سرکوب، سیاست رسمی رژیم اقلیت فارس از آغاز حاکمیت رضا خان تا به امروز بوده است. با توجه به شکست پروژه نابودی زبان و هویت ملت تورک آزربایجان و رشد بی نظیر آگاهی ملی، رژیم ج. اسلامی در کنار ادامه سیاستهای فاشیستی خود، دست به ایجاد جریانهای پارالل و شبکه های انحراف کننده حرکت ملی از جمله شبکه م. بهاری زده است.
م.ب سعی در تحریف معنای وطن دارد. در جهان امروز وطن محدوده جغرافیایی خاص است که شخص، جماعت و ملتی در آن متولد و رشد و نمو کرده و دارای زبان، هویت و آداب و رسوم خاص خود میباشد. علاوه بر آن آزربایجان بعنوان وطن دارای پیشینه تاریخی چندین هزار ساله و مرکز دولت مداری چند صد ساله اخیر ملت ما بوده است. و بعد از سقوط دولت قاجار (باستثنای یکسال حکوت ملی پیشه وری) تحت اشغال رژیم اقلیت فارس بوده است.
م.ب مبلغ وطنی مصنوعی بنام ایران است که حاکمان اقلیت فارس آن، وطنهای تورک (آزربایجان) بلوچ(بلوچستان)، عرب(الاحواز) و سایر را اشغال کرده است. ایرانِ تورکان، وطن خیالی و مصنوعی اوست که شامل مناطق غیر تورک نیز میشود. در ظاهر خواهان وطن بزرگتر برای تورکان پراکنده در ایران (برداشتن لقمه بزرگ، علامت نزدن) اما در اصل تضعیف قدرت بلقوه آن و حذف نام وطن تاریخی تورکان آزربایجان و نگه داشتن آن در زندان ملل، یعنی ایران است. وطن بدون خاک و سرزمین و جغرافیای مشخص در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
ملت تورک آزربایجان وطن خود را در طول تاریخ داشته و در فلکلور و ادبیات و شعر و موسیقی خود تعریف کرده است. “آنا یوردوم آزربایجان، یوردوم یووام مئسکنیم سن آزربایجان، آزربایجان بیر اولسون مرکزی تبریز اولسون” و سایر. ملت تورک آزربایجان دارای حسّیات عمیق وطن دوستی و دلبستگی به خاک مقدس و آبا و اجدادی خود میباشد و بی وطن نیست که سرزمین دیگران را بعنوان وطن مصنوعی به آن قالب کنند.
————————————————————–
پا نوشت ها:
*۵ مجازی دونیادا هر گون بیر آدیلا اوز زهرلرینی آزربایجان ملی حرکتینه توکورلر. آرزبایجان و تبریز قره لمه دالیسجا ملی قهرمانلاریمیز و سمبل لریمیزی او جمله دن ستارخان، خیابانی و پیشه وری، شهریار، صمد بهرنگی و سایر ضیالی و ملی مبارز لریمیزی قره لمه یه دوام ائدمئکده دیرلر. شک سیزکی بو تخریباتدان هیچ بیر شی الده اتمیه جکلر.
۶* شبکه م. ب در پنلهای مختلف نقش های متفاوتی بر عهده میگرند. مثلا در بخش باصطلاح مثبت گویی اش مطلبی را به امضای میثم قاراخان31/اسد97 (همان م. بهاری) و به اسم ر. ممقانی در۲۲ نوامبر در فیسبوک انتشار داده است که با مطالعه صدها کتاب و نوت برداری از قول دهها نویسنده و شاعر فارس (بدون درج مرجع) اورده است : « شاعران دری زبان ،خداوند را به تورک تشبیه کرده اند….مشاهده عظمت و قدرت مسحور کننده تورکان، شاعران را از کاشغر تا مدیترانه ثنا گوی تورکها نموده و تمام خوبیها را به تورکها منسوب نمودند…..مولوی عقل و معنا را تورک داند …عظمت ارتشهای تورک و ثروت عظیم شاهان تورک و زیبایی تورکان سمرقندی و ختایی موجب شد که کلمه تورک دارای بار معنایی مثبت باشد از جمله تورک به معنی “خدا ” و یا روز و یا هدایت و روشنایی و عقل و قوت و فداکاری و زیبایی و …» بقول عربها جلالخالق!
به تجربه شخصی ام شبیه این نقل قول باصطلاح مثبت فارسها نسبت به تورکها را در سال ۱۳۸۰ در یک گفتگوی پالتاک اینترنتی که من ادمین اتاق بودم شخص ناشناخته ای با نام مستعار میر صالح در حضور بیش از ۵۰ نفر میکروفون را گرفت و به تورکی آزربایجانی گفت که با فارسها در تهران زندگی کرده و ادبیات فارسی خوانده است او ادعا کرد که « کلمه ” ترک خر” چیز بعدی نیست ما نباید بیخودی تعصب نشان بدهیم. چون معنی لغوی ” خر” بزرگ میباشد. خر یعنی بزرگ و فارسها نه برای تحقیر که برای تحسین میگن ” ترک خر” و… » و امروز حکایت باند م. بهاری هم همان است که از زبان فارسها، تورکها را تا خود ” خدا ” بودن بالا برده است. که حاصل جمع این معادله میشود: نعوذ بلاستالین و بللنین و نعوذ بلخمینی و بلخامنه ای:
” ترک + خر = خدای بزرگ ” (روحت شاد احسان طبری- لنین و استالین پرست قبل از انقلاب و خمینی و کوروش پرست بعد از انقلاب)! هنر نزد ایرانیان ( فارسها) است و بس!