- In آزربایجان, خبرلر, گوندم
- جولای 26, 2020
عدم اقتدار پرزیدنت الهام علیف در مقابل پوتین و ترجیح دادن منافع شخصی و حفظ حاکمیت در برابر منافع آزربایجان و مردم باعث گردیده است تا همواره آقای پرزیدنت در قبال زیاده خواهی های پوتین سر تسلیم فرود آورد .آراز ماراغالی
پیام روسیه و ایران به آقای پرزیدنت آراز ماراغالی
در پی در گیری اخیر ارمنستان و آزربایجان و حواشی این درگیری دو پیام روشن از سوی روسیه و ایران به پرزیدنت الهام علیف حاصل این در گیری بود و تفسیر هر دوی این پیامها این بود که ما در هر شرایطی محکم پشت ارمنستان هستیم !
در پی آغاز درگیری ها از سوی ارمنستان بلافاصله ترکیه ، پاکستان ، اوکراین و برخی کشورهای دیگر ضمن محکوم نمودن ماجراجویی اخیر ارمنستان ، حمایت خویش را از آزربایجان اعلام نمودند .
اما در واکنش از حمایتهای به حق از آزربایجان ما شاهد دو پیام جدی از سوی روسیه و ایران به آزربایجان بودیم .
پیام اول توسط پوتین با فرمان آغاز مانور نظامی عظیم از پیش تعیین نشده روسیه در حمایت از ارمنستان بود و پیام دوم سفر سفیر ارمنستان به آزربایجان شرقی و دیدار با مقامات رسمی این استان و نوعی اعلام حمایت از مواضع ارمنستان بود .
دو پیام واضح و روشنی که بیانگر سیاست روسیه و ایران در قبال مناقشه قره باغ می باشد .
در مورد پیام پوتین باید گفت که سیاست روسیه همواره در راستای حمایت از ارمنستان بر علیه آزربایجان می باشد و در حقیقت ارمنستان برگ برنده روسیه به منظور تحمیل خواسته های خویش بر آزربایجان می باشد .
در این میان ارمنستان همچون ابزاری جهت کنترل آزربایجان توسط روسیه می باشد .
در این میان عدم اقتدار پرزیدنت الهام علیف در مقابل پوتین و ترجیح دادن منافع شخصی و حفظ حاکمیت در برابر منافع آزربایجان و مردم باعث گردیده است تا همواره آقای پرزیدنت در قبال زیاده خواهی های پوتین سر تسلیم فرود آورد .
اما در مورد ایران شرایط با روسیه متفاوت و پیچیده تر می باشد .
چرا که در ایران بیش از سی و پنج میلیون تورک ساکن می باشد که اغلب این جمعیت تورک آزربایجان هستند و این یعنی وجود علاقه فرهنگی ، زبانی و تاریخی بین مردم کشور آزربایجان و آزربایجانی های ساکن ایران می باشد .
این امر به تعبیر سیاستمداران متفکر شئونیزم ایرانی یعنی سایه تهدید امنیتی بر سر قسمت شمالغرب ایران !
تهدیدی که بوجود آورنده آن همین سیاستهای برخواسته از تفکرات منسوخ و کثیف شئونیستی و رسوخ اندیشه های ایرانشهری در بطن سیاستهای کلی کشور ایران می باشد .
در این میان شاید تصمیمات و سیاستهای اشتباه جناب پرزیدنت در قبال حاکمیت ایران ، باعث گردیده تا روز به روز بر سیاست هراس بر خواسته از اندیشه های شئونیستی ایران در قبال مسئله آزربایجان بیشتر گردد .
از جمله سیاستهای اشتباه الهام علیف روابط مستحکم او با اسرائیل و ایجاد پایگاه اسرائیل در کشور آزربایجان می باشد .
این در حالیست که ایجاد رابطه آزربایجان با اسرائیل هیچ مزیت منحصر بفردی برای آزربایجان ندارد و از دیگر سوی همواره در طول تاریخ شاهد خیانت یهودیان علیه ملت تورک بوده ایم . بعبارتی نمی توان دوستی الهام علیف با اسرائیل را بر اساس روابط دیرین و عمیق تاریخی دانست .
اما همین رابطه بهانه ای به دست ایران بر علیه آزربایجان داده است . بهانه ای که سیاستمداران شئونیزم در ایران تفکرات بیمار خویش را زیر سایه این موضوع پنهان می نمایند و به دیگر بیان پایگاه اسرائیل در ایران را دستاویزی جهت اعمال سیاستهای آنتی تورک خویش قرار داده اند .
آزربایجان باید چون کشوری مستقل و مقتدر عمل نماید و اجازه ندهد باکو حیاط خلوتی برای نیروهای امنیتی اسرائیل ، روسیه ، ایران و سایرین مبدل گردد و اسرائیل بهانه ای برای نفوذ ایران در آزربایجان گردد .
جناب پرزیدنت بجای اتکای بر قدرت و حمایت ملت خویش همواره حمایت را در خارج از آزربایجان تمنا نموده اند .
این در حالیست که علی رغم اختلافات سیاسی موجود در آزربایجان و وجود مخالفتهای بسیار با حکومت شخص پرزیدنت الهام علیف در این کشور ، آنچه که همواره ثابت بوده است وحدت و حمایت یک صدای ملت در قبال منافع کشور ، بلاخص موضوع قره باغ می باشد که نمونه بارز آنرا در ثبت نام بیش از پنجاه هزار نفری مردم جهت اعزام به جبهه به منظور باز پس گیری قره باغ شاهد بودیم .
در این میان جناب پرزیدنت بجای بهره برداری از این پتانسیل عظیم بعنوان دست برتر بودن در قبال دشمن و به پشتوانه این حمایت عظیم اخذ سیاستی مقتدرانه در قبال ارمنستان و حامیان آن ، متاسفانه با سخنانی نسنجیده و قابل تامل ! شروع به تحقیر ملت خویش در مقابل همگان نمودند .
از دیگر طرف ایشان در این شرایط حساس بجای در پیش گرفتن سیاستی وحدت آفرین در کشور شروع به تحریف واقعیتها و تحقیر و توهین در مورد مرحوم ائلچی بی بعنوان رئیس جمهوری ملی گرا و ملت دوست آن کشور نمودند . رئیس جمهوری که تمام فکرش آزربایجان مستقل فارغ از هر گونه وابستگی به غرب و شرق با تکیه بر قدرت ملت خویش بود .
لذا در این میان درگیری اخیر نیز چون دیگر درگیری ها به نوعی با تدبیر ! جناب پرزیدنت مدیریت گردید ولی آنچه که بر جا ماند مچاله شدن غرور ملی و تحقیر ملت توسط جناب پرزیدنت بود .