در نوشته پیشین خود با عنوان “عهدنامه تورکمنچای از منظری دیگر” با اشاره به شرایط و عوامل تاریخی که منجر به عقد عهدنامه مزبور گردید، تأکید نمودم که “آنهایی که “قرارداد ۲۵ ساله با چین” را “تورکمنچای چینی” مینامند یا تاریخ نمیدانند یا به دنبال آن هستند که عقدههای ناشی از ناکارآمدی دولتمردانشان را با
مقدمه بنا به نوشته احمد کسروی تبریز دوره مشروطه برعکس تهران و اصفهان پیشوایان روحانی مانند طباطبایی و بهبهانی نداشت و در میان تورکها حتی یک روحانی در حد و اندازههای طباطبایی، بهبهانی، آخوند نائینی، آخوند خراسانی، آیتاله شیرازی و فضلاله نوری وجود نداشت. رسول جعفریان نیز در کتاب مستقلی به مقایسه مشروطه خواهی اصفهان
در شرح وبسط حوادث تاریخی ،تحلیل شرایط از ارکان محکم تاریخنویسی محسوب می شود و نیز باید توجه نمود که ذهن گرایی و عقده گشایی موانع جدی در نگاه اعتدال گرا به واقعیت محسوب می شود امری که کمتر در تاریخ نگاری جدید با آن مواجه هستیم. اذعان به این موضوع که اهداف و نیات
Aldım mən əlimə ağappaq kağız Bir rəngli dünyanı çəkmək istədim Dünya həm çox böyük, həm də rəngarəng Öz rəngli dünyamı görmək istədim Fikirlər qarışıq, barmaqlar naşı Qələmlər yanımda mənlə yanaşı Çəkmək istəyirəm mən dağı, daşı Ya da ki, şəlalə sanki göz yaşı Gözlərim dikildi mənim rənglərə Onlarla bilmədən həmsöhbət oldum Qara rəng söylədi
تاریخنگاری ایرانی مخصوصاً از دوران پهلوی به بعد، همواره سعی کرده با تمسک به برخی ناکامیهای دوران قاجار، بدون اندیشهورزی آگاهانه و عالمانه و بدون پرداختن به تمامی علل و زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این ناکامیها، مسؤولیت تمامی ناکامیهای مزبور را به پای شاهان قاجار بنویسد! فتحعلیشاه قاجار نه تنها در عرصه شجاعت و
اين فصل از كتاب حاوي چنان مطالب تكان دهنده اي است كه اگر اسناد و مدارك معتبر تاريخي و گزارش هاي رسمي خود حقوق دهندگان (سیاستمداران انگلیسی) نبود ، عقل سليم قادر به پذيرفتن اين حقايق عجيب نمي بود. آيا به راستي مي توان معتقدات مذهبي و روحاني ملّتي را تا بدين حد به بازي